با کشف نفت در سال 1908 میلادی در مسجد سلیمان (Atbabki,2013)، خوزستان شاهد شکل گیری و بروز مجموعه از تحولات در زمینه های مختلف می شود که از جهات گوناگونی برای بسیار تازه و بدیع است. این تحولات در نگاه هنرمند ایرانی نیز برجسته می شود و می کوشد که در آثار خود به مواجهه با آنها بپردازد. اما این مواجهه چگونه بروز می یابد؟ و هنرمند ایرانی چگونه به حضور منظر نفت واکنش نشان می دهد؟
حضور نفت در خوزستان با شکل گیری شبکه ای از فضاها در ارتباط با فعالیت های اکتشافی، استخراجی، انتقالی و پالایشی نظیر چاه های حفاری، پالایشگاه ها، مخازن نگهداری، انبارها، لوله های انتقال، بنادر نفتی و … همراه می شود (Hein, 2018) که به واسطه شکل گیری جوامع انسانی در پیرامون آنها و در نتیجه ادراکات بشری، به تدریج و در کنار ابعاد کالبدی خود به یکی از عناصر مهم و اصلی معنایی، هویتی و شناختی بدل می شوند. به عبارتی دیگر فضاهای ایجاد شده به واسطه فعالیت های نفتی از کیفیتی منظرین برخوردار شده و در قالب مفهوم «منظر نفت[1]» متجلی می شوند.
تجلی منظر نفت در آثار هنرمندان
مناظر نفتی خوزستان و تحولات ناشی از حضور آنها در بستر خوزستان، توجه تعدادی از هنرمندان ایرانی را به خود جلب می کند و منجر به آن می شود که آثاری بر مبنای ادارک و بازنمایی از مناظر نفتی پدید آید. از جمله این هنرمندان می توان به هوشنگ پزشک نیا نقاش شهیر ایرانی اشاره نمود. پزشک نیا به واسطه حضور و فعالیت در مناطق نفت خیز خوزستان و درک مناظر نفتی تلاش می کند که ادارکات خود را در یک سری تابلوی نقاشی بازنمایی کند.
با بررسی این آثار آنچه که از دیدگاه پزشک نیا در ارتباط با با مناظر نفتی برجسته است، توجه او به حضور تکنولوژی در قالب تاسیسات نفتی و تاثیرات زیست محیطی آن ها بر بستر محیطی استان خوزستان است. او در این نقاشی ها معمولا تاسیسات نفتی را با رنگ های تیره و در میان غبار و دودهای سیاه حاصل از فعالیت های نفتی در محیط طبیعی ترسیم کرده که به نظر می رسد به نحوی تلاش دارد که به آلودگی های حاصل از تکنولوژی صنایع نفتی اشاره کند. (تصویر1)
ایران درودی دیگر نقاش ایرانی است که در یکی از آثار خود به مفهوم منظر نفت می پردازد. او در تابلویی به نام «رگ های زمین، رگ ها ما» با دیدگاهی تمثیلی، و به سبک سوررئالیسم خطوط لوله انتقال نفت را به مثابه شریان هایی بازنمایی نمود که در درون آن ها خون در جریان است.
درودی در این تابلو که آن را به سفارش یک شرکت ایتالیایی مشغول در پروژه خطوط انتقال نفت از آبادان به اسکله نفتی ماهشهر ترسیم نموده است، به نظر می رسد می کوشد که با نمایش خون در لوله های انتقال نفت، مبارزات ایرانیان در برابر استعمار سلطه گران خارجی در جریان ملی شدن نفت خوزستان اشاره کند و خون های ریخته شده در راه این مبارزه را یادآور شود و به طور غیرمستقیم استعمار را مورد انتقاد قرار دهد[2] (تصویر2).
توجه به منظر نفت، در بخشی از آثار منوچهر صوفر زاده دیگر هنرمند ایرانی نیز به چشم می خورد. او نیز در آثارش مناظر گوناگونی از صنابع نفت و گاز و اسکله های بارگیری، پالایشگاه ها، تانکرهای عظیم ذخیره نفت، خطوط لوله انتقال نفت، اسکله های بارگیری و نظایر آن به گونه ای انتزاعی به نمایش می گذارد. صوفر زاده در این آثار، توجه خود را به تاسیسات صنعت نفت ظهور یافته در خوزستان معطوف نموده است، فضای سرد و زنگار شکل گرفته از این تاسیسات را با استفاده از بیانی انتزاعی و با بکارگیری رنگ هایی که بیان گر حال و هوای فضاهای صنعتی است، به نمایش گذاشته است.
پدیدار شدن منظر نفت در آثار نقاشان ایرانی به معنای شکل گیری نگاهی سوبژکتیو نسبت به این مناظر است. به عبارت دیگر هنرمندان معاصر ایرانی با بازنمایی مناظر نفتی تلاش داشته اند که جنبه های معنایی ادارک شده توسط خود در مواجهه با این مناظر را تجسم نمایند. با بررسی آثار سه تن از نقاشان معاصر ایرانی می توان بیان نمود نفت و مناظر نفتی ایجاد شده در خوزستان، از دیدگاه آنان با مفاهیمی نظیر تکنولوژی و تاثیرات و آسیب های محیطی بروز یافته در پی فعالیت های نفتی، مبارزات ایرانیان در برابر استعمارگری بیگانگان و هم چنین ظهور صنعت نفت و فضاهای صنعتی ناشی از آن دارای پیوندی نزدیک است.
منابع:
- Atabaki,T. (2013). From Amaleh (Labor) to Kargar (Worker). International Labor and Working Class History 84(1): 159-175.
- Hein, C. (2018). Oil spaces: the global petroleumscape in the Rotterdam/ The huge area. Journal of Urban History 44(5): 887-929.
[1] Petroleumscape
[2] احمد شاملو در قطعه ای به نام «اشارتی» که در پاسداشت ایران درودی به منظور ترسیم تابلوی «رگ های زمین، رگ های ما»، به وی تقدیم نمود، از این تابلو به عنوان بازنمایی از آزادی ایرانیان، در برابر سلطه گران خارجی یاد نموده است.