در شرایطی که ارزیابی منظر تحت تاثیر اجتناب ناپذیر تفسیر است، چگونه می توان با وجدانی آسوده گفت زیبایی منظر در چیست و منظری زشت است یا زیبا؟
اگر منظر را شامل مسائل اخلاقی نیز بدانیم، آنگاه با درست یا نادرست سروکار داریم. مثلا اگر پیکچرسک زیبا نشان دادن ناموجه فقر باشد در این صورت ضمن زیبایی بصری مسئله ای اخلاقی نیز در آن تنیده است؛ و در مسئله اخلاق، بی طرف بودن معنا ندارد. یا باید همراه سرکوبگر بود یا مدافع سرکوب شده. بنابراین مثلا صرفا ایجاد یک سیستم اکولوژیک فعال یا یک زیبایی مسحور کننده نمی تواند نشان دهد منظر زشت است یا زیبا.
حال برای آنکه وجدان آسوده باشد نیاز است تا قاعده یا استدلالی ارائه شود که هیچ شخصی نتواند به صورت معقول آن را رد کند. یعنی بتوان بدون مخالفت افراد دیگری آن استدلال را تعمیم داد. ولی چون قصدیت مطرح است و در این بین فریب و منافع شخصی همیشه وجود دارد اگر واقعا نیز نزد دیگری استدلال معقول دانسته شود باز مخالفت خواهد شد. درواقع تعمیم بدون مخالفت در عصر پست مدرن دور از انتظار است. برای رفع این مشکل باید بر قصدیت توجه کرد.
برای مثال از یک محیط واحد می توان دو تفسیر متفاوت ارائه کرد: یکی زشت و یکی زیبا. برج میلاد می تواند یک سازه بد ترکیب لقب بگیرد؛ می تواند یک توان فوق العاده مهندسی احساس شود. آیا برج میلاد سراسر بدی یا خوبی است؟ باید فقط بدی های آن را گفت تا بهتر شود؟ یا باید از خوبی ها گفت و بدی را برجسته نکرد؟
پاسخ به قصدیت مربوط است و استدلال در پی آن برپا شود. برای این منظور، قصدیت را باید بر این مبنا تنظیم کرد که آیا قضاوت زشتی یا زیبایی منظر نتیجه اش برای خود، دیگری و شهر، کمک به یک پروپاگاندای ناملایمات زندگی و خود تحقیری که کلیتش سلبی است یا یک پروپاگاندای امید بخش با کلیتی ایجابی؟ این ربطی به آگاهی بخشی درباره کاستی ها نیز ندارد؛ مسئله رویکرد و شیوه مواجهه است. درواقع هر دو نگاه، سوگیری است ولی با دو نتیجه متفاوت.
داستانی از ملانصرالدین درباره پیرمرد، پسر و خرشان که هر بار به نحوی از خر در سفر استفاده می کنند و هر بار ناظری به شیوه ای از آن ها ایراد می گیرد نشان دهنده اهمیت همین قصدیت در فرهنگ عامه است. بنابراین نقش قصدیت در فهم زیبایی منظر، تحلیل گفتمان و قضاوت های زشتی و زیبایی آن بسیار اهمیت دارد. امری که توجه نکردن به آن نه تنها زندگی حرفه ای را می تواند دچار رکود کند بلکه در واقع پیش از آن زندگی عادی تحت تاثیر پروپاگاندا، بی خود (تابع) خواهد شد.
از این روست که برای کسب خاطری نسبتا آسوده در ارزیابی زشتی و زیبایی منظرها علاوه بر لزوم یادگیری تکنیک ها، شناخت شیوه های مقاومت در برابر قصدیت های غیر دادخواهانه و دیگرستیزانه امری ضروری است. باید توجه داشت در فهم زیبایی منظر، قصدیت شکستنِ حادواقعیتی ملالت بار باشد نه پنهانکردن واقعیت، بلکه عیانکردن آن.