ساخت شهرهای جدید بستر طرح نهضت ملی مسکن
آیا ساخت شهرهای جدید به منظور حل مساله بحران مسکن، خود در آینده ای نزدیک تبدیل به صورت مساله ای پیچیده در حوزه شهری خواهند شد؟ در حالی که بسیاری از شهرهای موجود که دارای کلیه زیرساخت های شهری، خدماتی و اجتماعی هستند، در سال های اخیر به علت مسایل زیست محیطی و بحران های اقلیمی به صورت تدریجی با مهاجرت منفی ساکنین مواجه شده اند، آیا ساخت شهر های جدید گزینه ای مناسب به نظر می رسد؟
وزیر راه و شهرسازی اعلام کرده است که ایجاد ۳۰ تا ۴۰ شهر جدید در کل کشور در برنامه وزارت راه و شهرسازی قرار دارد. او اظهار کرده است که طبق هدفگذاری های انجام گرفته در طرح نهضت ملی مسکن باید ۶۰۰ هزار واحد مسکونی در شهرهای جدید احداث شود.
شهر از دو بعد اصلی مشتمل بر کالبد فیزیکی (اعم از اکولوژیکی و بافت مصنوع) و کالبد اجتماعی برخوردار است. بدیهی است که ساخت یک شهر صرفا به احداث تعدادی واحد مسکونی ختم نشده و مستلزم ساخت و اجرای زیرساخت های شهری مانند تامین دسترسی ها و ساخت راه ها و پل ها، تاسیسات شهری نظیر شبکه آب و شبکه فاضلاب، خطوط مخابرات و تامین برق و امکانات آموزشی و درمانی مورد نیاز مانند مهدکودک، مدارس، بیمارستان ها و درمانگاه ها و فضاهای تفریحی می باشد.
علاوه بر بعد مصنوع شهر، تامین نیازهای اکولوژیکی و زیست محیطی شهر به عنوان یک زیستگاه اجتماعی با هدف سلامت شهری و همچنین وجود ساختارهای اجتماعی به منظور سلامت اجتماعی شهری ساکنین اهمیت دارد. لذا در ساخت شهرهای جدید علاوه بر تامین نیاز مسکن، مسایل زیرساختی، اکولوژیکی و اجتماعی نیز مطرح است.
همزمان با انتشار خبر ساخت شهرهای جدید در کشور، از سویی دیگر در ماه ها و سال های اخیر مشکلات زیست محیطی نظیر خشکسالی و کم آبی، و فرونشست زمین (که به صورت اجتناب ناپذیر مهاجرت اقلیمی مردم را در پی داشته است) مطرح بوده و این موضوع در استان های گوناگون به یکی از دغدغه های اصلی مدیریت شهری تبدیل شده است.
به بیانی ساده ما شهرهایی داریم که از کلیه زیرساخت های شهری مانند راه، برق، شبکه آب و فاضلاب، فضاهای خدماتی و امکانات پزشکی و از همه مهمتر پایداری اجتماعی برخوردارند، اما به علت مشکلات اقلیمی و سوء مدیریت های شهری، تدریجا مهاجرت منفی ساکنین خود، خالی از سکنه شدن و مطرود شدن را تجربه می کنند.
آیا در این شرایط که حتی شهرهای قدیمی با سابقه های طولانی و مولفه های قدرتمند اکولوژیکی- اجتماعی با گذشت زمان به این روز افتاده اند، تضمینی وجود دارد که شهرهای جدید که فارغ از مسایل زیست محیطی، صرف هزینه های هنگفت را به منظور احداث و تامین زیرساختهای شهری با خود به همراه خواهند داشت بتوانند از شهرهای کهن پایدارتر و مقاوم تر عمل کنند؟
آیا علاوه بر تامین زیرساخت های سیستم آبرسانی، ساخت شهرهای جدید فشار مضاعفی را بر سیستم محیط زیست کشور که به علت شرایط تغییرات آب و هوایی و اقلیمی متزلزل است وارد نخواهد کرد؟
سوال دیگری که به ذهن متبادر می گردد این است که حتی بدون در نظر گرفتن مسایل زیرساختی و اقلیمی ساخت شهر جدید (که هر دو بار بسیار سنگینی را بر دوش مدیران شهری می گذارند)، آیا شهرهایی که در مدت کوتاه و بلند مرتبه سازی خلق می شوند و مردمان آن بدون همخوانی فرهنگی، صرفا به واسطه درد مشترک بحران مسکن گرد هم می آیند، پس از گذر چه مدت زمان می توانند شاهد شکل گیری شبکه های اجتماعی ارگانیک و پایدار میان ساکنین خود باشند؟
در حالی که شهرهای موجود از شبکه های اجتماعی بسیار قدرتمندی برخوردار هستند که در طول سالیان دراز به صورت ارگانیگ شکل گرفته است و خود به عنوان یکی از مهمترین ابعاد پایداری شهری محسوب می شوند.
اینگونه به نظر می رسد که مدیران شهری به صورت مجزا و کوتاه مدت به موضوعات اساسی شهری می پردازند و هیچگونه رویکرد کل نگرانه بر تصمیماتی که در حوزه های مختلف اتخاذ می شود وجود ندارد. ساخت شهر جدید اگرچه می تواند گزینه ای سریع به منظور خروج موقت از بحران مسکن باشد، اما در دراز مدت مشکلات عدیده ای را پیش روی مدیران شهری قرار خواهد گذشت.
اگرچه مدیران شهری، متخصصان و ارگان های متعددی در حوزه راه، مسکن، برنامه ریزی و طراحی شهری، زیرساخت های شهری، محیط زیست و اجتماع مشغول به فعالیت می باشند، اما باید همواره مد نظر داشت که شهر یک موجود پویا و در هم تنیده کالبدی (مصنوع و اکولوژیکی)- اجتماعی است.
لذا انتظار می رود که مدیران شهری با رویکردی کل نگر به موضوعات و مسایل شهری به صورت پیوسته پرداخته و علاوه بر چگونگی رفع مساله و خروج از بحران های موجود، نگاهی دور اندیش به چگونگی پایداری طرح های مطروحه و اثرات درازمدت آنها در تمامی حوزه های مطروحه داشته باشند.