مکان، هویت ساز فضای معماری
فضای معماری، مکان یا ظرفی است که در آن بخشی از فعالیت های مربوط به زندگی بشر صورت می پذیرد، بنابراین فضای معماری با زندگی رابطه ای ناگسستنی دارد. نقدی که در این نوشتار بر این فضاها وارد است، بر خنثی بودن فضاهای معماری در شهرها و بی مکانی انسان امروز در ساختار شهری و موانع موجود بر سر راه تبدیل شدن این فضاها به مکان های با معنا و دارای هویت می باشد امری که فقدان آن منجر به بی هویتی شهروندان و ساکنان شهر با محیط زندگیشان شده است.
رسالت معمار این است که فضاهای موجود در شهر را به مکان ارتقا دهد تا در بستر این مکان های معنادار، ارزشهای انسانی و اجتماعی امکان بروز یابند. نقدی که میتوان در راستای این چالش وارد کرد این است که فضاي مدرن را برخلاف فضاي بومي، مردم دوران مدرن خلق نکرده اند. اينان در فضايي خلق شده توسط حرفه مندان مدرنيست و آناني که اتوپياي مدرن را جستجو کرده و مي کنند، قرار داده شده اند.
در واقع می توان بیان کرد که انسان در فضای معماری زندگی می کند، به فضا فکر می کند و فضا را خلق می نماید. پس وظیفه یک معمار، هنر به نظم درآوردن فضا و تبدیل آن به مکانی بومی و دارای هویت برای انسان است. انسان تا زمانی که افعال خود را منظم نکند و به زندگی خود نوعی سازمان نبخشد نمی تواند فضا را به نظم درآورد. برای برقراری این ارتباط لازم است ابعاد فضاها متناسب با توان ادراکی و حرکتی انسان باشد و از طرف دیگر فرد بتواند کلیت فضا را در ذهن خود ترسیم نماید.
تأمل در تلقي و تعريف فلاسفه و اندیشمندان در موضوع فضا به تعمق بيشتر در مفهوم معمارانه از فضا كمك می كند. یکی از موضوعات تعریف کننده فضا، نگرشی است که فرد در بستر فرهنگی خود به ماده و جهان هستی دارد. کیفیت درک انسان از معنای فضا به میزان تطابق معنایی که از فضا درک می شود با تجربه فضایی انسان از آن فضا بستگی دارد.
موضوع بنیادینی که تأثیر فرهنگ و جهان بینی بر تعریف فضا را نشان می دهد، باور به فضای مادی در مقابل باور همزمان به فضای مادی و فضای غیرمادی است. لذا می توان گفت که فضا منبعث از امر درونی انسان است؛ بنابراین می توان بیان کرد که آن چیزی که فضای معماری را به مکانی موفق در دوران معاصر مبدل می سازد، تأکید بر مفهوم هویت مکان است.
در نتیجه می توان بیان کرد که بیمکانی انسان امروز در ساختار شهری و موانع موجود بر سر راه تبدیل شدن فضاهای معماری به مکان های با معنا و دارای هویت امری متداول در معماری معاصر بوده است.
هویت معماری مکان امری بخشیدنی نیست بلکه طی زمان و فرآیندی به وسیله مردم شکل می گیــرد، امــا ابتدا باید از طریق عوامل فیزیکــی، فعالیت و معنا به عنــوان مؤلفه های تشکیل دهنده هویــت مکان اقدامــات لازم در راســتای رســیدن بــه هویــت مــکان را انجــام داد (ســاختار فیزیکی و فعالیــت بــه عنــوان عناصری در هویت مکان اســت که بر اســاس معناهــای شکل گرفته در ذهــن افــراد قابلیــت طراحــی دارنــد).
ســپس در طول زمــان و بــا برنامه ریزی های مختلــف (کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت) در جهت اهداف استفاده کنندگان از فضا بهمنظور حضور بیشــتر و اســتفاده از مشــارکت آن ها، به عنوان ابزار کافی در رسیدن به هویت واقعی مکان دست یافت.
یک پاسخ
مقاله خیلی خوبی بود مرسی از شما