چگونه دسته بندی قلمرو های شهری می تواند به وحدت شهر کمک نماید؟
یکی از موارد مهم در طراحی شهری، ایجاد سلسه مراتب فضایی و توجه به عرصه های عمومی، نیمه عمومی و خصوصی در شهر است. مفهوم قلمرو به منزله یکی از عوامل تاثیرگذار در وحدت شهر می تواند بر کیفیت فضا، مورد توجه قرار گیرد. انسان با نشانه گذاری در محیط پیرامونی خود علاقمند است که قلمرویی برای خود ایجاد نماید که به آن احساس مالکیت داشته و آنرا به انحصار خود در آورد.
این ویژگی های انحصار طلبانه سبب شکل گیری اجتماعی نسبت به یک موقعیت مکانی می شود که می تواند تعریف کننده قلمرو باشد. همچنین قلمرو در بسیاری موارد مفهومی پیچیده تر داشته و تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد. با وجود اینکه پژوهش های فراوانی در رابطه با مفهوم قلمرو در محیط های مسکونی انجام شده اما در رابطه با موضوعات شهری، به ویژه شهرهای صنعتی تحقیق زیادی انجام نشده است.
شهر صنعتی آبادان که با مرکزیت پالایشگاه و مقتضیات صنعت شکل گرفته، توانسته است سه کلیت را در قلمرو شهر ایجاد نماید. قلمرو اولیه: که تحت مالکیت و استفاده ی انحصاری شرکت نفت و گروه متخصصین مربوط به کار در شرکت بود (عرصه خصوصی). قلمروهای ثانویه: که تحت تاثیر از قلمروهای اولیه (پالایشگاه) قرار گرفتند، نقش پیرامونی داشته و در بسیاری از مناطق شهر در اختیار شرکت نفت و زیر نظر آن ساخته و مورد استفاده قرار گرفت.
این قلمروها محلات مسکونی و ساختمان های خدماتی، رفاهی، بهداشتی و آموزشی شرکت نفت را شامل می شدند (عرصه های نیمه عمومی). قلمروهای عمومی: فضاهای قابل دسترس در شهر بودند که بر اساس اقتضائات صنعت حریم و محدوده آنها در ابتدا مشخص شد و به مرور زمان شکل گرفت. از جمله این فضاها می توان به خیابان ها، گذرها، معابر و میدان ها که قابل استفاده برای عموم شهر بودند، اشاره کرد.
از آنجا که شهرسازی آبادان به عنوان یک شهر صنعتی با سایر شهرهای ایران متفاوت است و قلمروهای شکل گرفته در آن بر اساس اقتضائات صنعت بود، متغیرهای مستقل و وابسته ای در هر قلمرو به وجود آمدند که در جهت پاسخ به نیازهای انسانی در محیط از جمله امنیت فضایی، هویت اجتماعی و محیطی، خوانایی و … می توانند قابل بررسی باشند.
واحدهای اجتماعی: از جمله متغیرهای مستقلی است که در شکل گیری قلمروها موثر بوده و باعث پدید آمدن هویت اجتماعی برای ساکنین هر قلمرو و رفتارهای اجتماعی آن قلمرو، عاملی مهم به شمار می آمده. برقراری روابط اجتماعی، هویت جمعی، مشارکت ها و نظارت جمعی در آبادان در قلمرو های ثانویه و محلات مسکونی آن بر اساس رده بندی های شغلی، نژادی و… تقسیم بندی شده بود.
لذا با یک نگاه درونی و کیفی می توان واحدهای اجتماعی این قلمروها را ارزیابی کرده و مسائل ادراکی و روانی که به دلیل وجود انسان به عنوان کاربر فضا معنا می یابد، را بررسی نمود. به نظر می رسد که درتمامی قلمروهای به وجود آمده در آبادان سلسه مراتب نیازهای انسان از جمله امنیت و آرامش لحاظ گردیده اما در قلمروهای اروپایی نشین رفاه بیشتر و چشمگیرتری حاکم بوده است.
عوامل کالبدی: نقش اقتضائات صنعت را می توان در ساختار کالبدی و نظم فیزیکی و تعیین ضوابط در ساخت و ساز عاملی مهم و متغیری وابسته برای معماران و طراحان شهری به شمار آورد. چرا که این عوامل بر مسائل بصری، تعادل در محیط های باز و بسته، شاکله کلی محدوده، ساختار مرزبندی کالبندی و… اشاره دارد.
عوامل کارکردی: یکی از اساسی ترین پدیده های شکل گرفته در قلمرو می باشد. در شهر آبادان عوامل کارکردی صنعت باعث به وجود آمدن یک نظام سلسله مراتبی در عرصه بندی های شهر شده بود که از جمله متغیرهای وابسته ای است که با یک رویکرد کمی می تواند مورد ارزیابی بیشتری قرار گیرد.
عوامل جغرافیایی: در این گزارش منظور از عوامل جغرافیایی ویژگی هایی مانند ابعاد، اندازه و وسعت قلمرو می باشد که به نوعی بر فعالیت در هر قلمرو تاثیر میگذارد. در قلمروهای به وجود آمده در شهر آبادان عوامل جغرافیایی از جمله متغیرهای وابسته و در اختیارات شرکت نفت بود.
بنابراین می توان در یک مدل مفهومی عوامل سه گانه (کالبدی، کارکردی و جغرافیایی) موثر بر شکل گیری قلمروها را بیشتر مربوط به فضای بیرونی و عوامل اجتماعی را مربوط به فضای درونی دانست. همچنین لازم به ذکر است که در دوره زمانی قبل از جنگ با توجه به قلمروهای شکل گرفته و بررسی عوامل درونی و بیرونی آن، شهر آبادان از وحدت شهری برخوردار بوده است.