مطالعه، برنامه ریزی و بازسازی شهرها می بایست بر مبنای خلاقیت انسانی به عنوان یک عنصر کلیدی سازماندهی شوند. خلاقیت، منبع ثروت اقتصادی و پیشران شهری است.
اصولاً در شهرهای بندری، طراحی و برنامه ریزی در حد فاصل شهر با بندر باید به گونه ای باشد تا با الهام از عناصر هویتی فرهنگی و اقتصادی بتواند کارکردهای نوین تعاملی شهر با بندر را تقویت و نظم غالب بازار تولید و تجارت را با ابزارهای جدید بازتولید نماید.
شهر – بندرها استعداد قابل توجهی در آفرینش شهرهای خلاق در دو حوزه فرهنگی و اقتصادی دارند. شهر- بندرها از دیرباز مکانی برای داد و ستد میان تجار، بازرگانان از اقصی نقاط جهان با عقاید، آداب، مذهب و رسوم متفاوت بوده و از شهرها و روستاهای پیرامونی پذیرای نیروهای کارگری و شاغلان بوده اند.
تکثر و تجمع جمعیتی در مکانی خاص به نام بندر برای فعالیت، کسب و کار و داد و ستد، آثار ماندگاری از فرهنگ های ملل مختلف از مساجد، معابد، استراحتگاه ها و کاروانسراها گرفته تا تیپ های معماری گوناگون در شهرهای بندری به جای گذارده است که عناصر هویت ساز فرهنگی و اقتصادی به شمار می روند.
در متن یاد شده، شهر خلاق فرهنگی حاوی ارزش هایی همچون هنر، فرهنگ زیستی جامعه و سرزندگی اجتماعی است و یک مکانی با هنرهای متنوع که دربرگیرنده اقشار مختلف جمعیت با عقاید متنوع است، می باشد.
خلاقیت در شهر – بندر
شهر خلاق اقتصادی نیز حاوی ارزش هایی همچون پایداری در زنجیره اقتصاد شهری و سرزندگی از طریق صنایع خلاق و نوآورانه است که در نتیجه یک مکان نوآورانه اقتصادی با تجمع افراد مستعد و خلاق کارآفرین در صنایع مرتبط با حمل و نقل دریایی پدید می آورد.
امروزه بیش از هر زمان دیگری محدوده های بنادر نیازمند توجه مقامات شهری و معماران به عنوان پیشران تفکر انتقادی و مبتکرانه است. بدون استثنا، محدوده های محل تلاقی شهر- بندرها در تمامی شهرهای بندری ایران به محیطی فرسوده، متروکه و عاری از کسب و کار فعال شهری تبدیل شده اند. تصویر زیر گویای محل تلاقی شهر -بندر چهار شهر بندری کشور می باشد.
اما چگونه می شود که در روند تکوینی توسعه شهرهای بندری، بنادر و شهرها که زمانی همزاد و همراه یکدیگر شکل گرفته و توسعه یافته اند، با آغاز تحولات صنعتی از یکدیگر جدا شده و هر کدام مسیر مستقل خود را بدون توجه به پوشش نیازهای یکدیگر طی نموده اند.
اگر پیامد فوق را به عنوان فرض دوران صنعتی شدن بنامیم، غفلت حداقل نیم قرن اخیر برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری و بندری در کشورمان از انفصال شهر با بندر را نیز در دو مقوله «فقدان دانش و فناوری روز» و «ساختار انحصاری در ورود به حوزه شهر- بندر» می توان جستجو کرد.
فقدان دانش و فناوری روز: بررسی ادبیات نظری و تجربی از ارتباط میان شهر با بندر گویای بیش از چهار دهه از دانش غنی نظری و تجربه عملی متعدد شهر_بندر در معماری جهان است. اما متاسفانه در هیچ یک از دانشگاه های کشور نه تنها طرح درسی با عنوان شهر_بندر وجود ندارد، بلکه آگاهی لازم از چگونگی کارکرد های شهر با بندر در میان مهندسین مشاور کشور نیز یافت نمی شود.
ساختار انحصاری: ساختار انحصاری از ورود مهندسین مشاور معمار و معماران شهری به حوزه بندری از یک سو و عدم توجه و آگاهی مقامات شهری به ظرفیت های بالقوه حد فاصل شهر با بندر که قابلیت تبدیل به محیط پویا، اقتصادی و سرزنده به واسطه تقویت پیوند آب با زندگی مردم دارد و موجب ارتقای کیفیت نظام شهرنشینی می شود. از جمله موانع عمده فرسوده شدن ارزشمند ترین اراضی شهرهای بندری در شهر بندرهای ایران به شمار می رود.