آیا امروزه در برنامه ریزی و نقشه های توسعه شهری، به حفظ مسیل ها و مسیرهای عبور جریان های آب سطحی پرداخته می شود؟ چگونه زیرساخت های شهری مانند مادی های اصفهان می توانند نقش هایی چند منظوره در ابعاد اجتماعی و زیست محیطی و مدیریت بحران به ویژه در زمان بارش های شدید و سیل آسا ایفا نمایند؟
در روزهای گذشته سیل و آب گرفتگی یکی از عناوین اصلی خبرهای داخلی بوده است و رییس سازمان امداد و نجات هلال احمر اعلام کرده است که استان های تهران، مازندران، مرکزی، یزد، لرستان، کرمان و چهارمحال و بختیاری و12 استان دیگر، ۳۸ شهر، ۱۰۶ شهرستان و۳۰۱ روستا درگیر سیلاب می باشند.
وزیر جهاد سازندگی با اعلام وضعیت بحرانی برخی استان ها، خسارات ناشی از سیل را حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان برآورد کرده است. رییس سازمان امداد و نجات هلال احمر نیز بیان کرده است که بیش از 50 نفر در سیل های اخیر جان خود را از دست داده اند و تعدادی از هموطنان نیز مفقود گردیده اند.
در سال 1398 نیز سیل شیراز در ورودی این شهر، خسارات مالی و جانی زیادی را به همراه داشت. بررسی وقایع و بحران های طبیعی در کشور نشان می دهد که سیل و بارش های فصلی سیل آسا یکی از بحران های جدی طبیعی در کشور است که در فواصل زمانی گوناگون مشکلات زیادی را در استان ها و مناطق مختلف به همراه داشته است.
در تعاریف، پایداری شهری به معنای جذب، نگهداشت و توسعه همزمان منابع طبیعی و انسانی در شهرها است. شهر پایدار شهری است که با برخورداری از طراحی پایدار و تاب آور بتواند در زمان وقوع بحران ها و بلایای طبیعی با بهره گیری از پتانسیل های موجود بیشترین تطبیق پذیری را داشته و کمترین تهدید را برای محیط و ساکنین به همراه داشته باشد.
یکی از سوالات اساسی که به ذهن خطور می کند این است که یک شهر پایدار چگونه می تواند در برابر سیل و بارش های شدید فصلی پاسخگو بوده و چگونه طراحی شهری می تواند تهدیدهای طبیعی را به فرصت های سازنده تبدیل نماید. مروری بر شهرهای سنتی ایرانی نشان می دهد که شهر اصفهان به واسطه وجود مادی ها از پتانسیل تاب آوری بالایی در برابر سیل و بارش های فصلی شدید برخوردار است.
نقش مادی ها در مدیریت بحران
مادی ها به بیانی ساده همان جوی های آب هستند که در گذشته به منظور تامین آب برای مناطق کشاورزی با در نظر گرفتن ویژگی های ژیولوژیکی طراحی و اجرا شده اند. به طور مثال در زمان صفویه ۱۵۴ مادی از سرچشمه زایندهرود تا باتلاق گاوخونی منشعب می شده است.
به تدریج با توسعه بافت شهری و از بین رفتن زمین های کشاورزی و باغات در اصفهان مادی ها به شریان های اصلی آب های سطحی در شهر تبدیل شدند. در هم تنیدگی آنها در بافت شهری و پیوند خوردن با محیط پیرامونی از ویژگی های شاخص آنها محسوب می شود. نقش مادی ها در شکل گیری بافت شهری اصفهان آنچنان پررنگ است که می تواند از آنها به عنوان یکی از زیرساخت ها و عناصر اصلی سازمان فضایی نام برد.
پژوهشگران بیان کرده اند که از آنجا که بارشهای فصلی شدید یکی از خصوصیت های اصلی این اقلیم محسوب می شود، اصفهان به دلیل داشتن این مادی ها توانسته در سال های گوناگون از خطر سیل مصون بماند. همچنین، تحقیقات صورت گرفته نشان می دهد که مادی ها به عنوان یکی از عناصر اصلی منظر شهری اصفهان، نقش های گوناگونی در تمامی ابعاد مشتمل بر ابعاد کالبدی و محیطی، اقلیمی و مدیریت بحران، اجتماعی و فرهنگی ایفا می کند.
مادی ها آنچنان با زندگی روزانه شهری اصفهان گره خورده اند که تاثیرگذاری و تاثیر پذیری متقابل و پیوسته شهر، طبیعت و مردم و مادی بر روی یکدیگر از ویژگی های شاخص این شهر محسوب می شود. به طور مثال مادی فرشادی که از مدرسه چهارباغ عبور میکند، دارای عرض بیشتری در مقایسه با سایر مادی های بوده و فضای پیرامون آن به عنوان یک مرکز تجمع فرهنگی نیز نقش ایفا می کند.
فضاهای پیرامون مادی ها همچنین به واسطه ایجاد بستری مناسب برای پرورش و رشد پوشش گیاهی، نه تنها تاثیرات زیست محیطی را در پی داشته است، بلکه در گذشته به عنوان فضاهای جمعی شهری و تعاملات اجتماعی در محلات بوده است.
با توجه به نمونه های غنی طراحی شهری در گذشته، انتظار می رود که برنامه ریزی و طرح های توسعه شهری مدرن، با بهره گیری از تجربیات و سوابق بومی مبتنی بر ویژگی های اقلیمی و محلی منطقه و همچنین استفاده از تکنولوژی های نوین و نرم افزارهای هوشمند، نسبت به طراحی پایدار و پایداری سازی شهرهایی که به واسطه شرایط اقلیمی و منطقه ای مستعد بلایای طبیعی به ویژه سیل و بارش های فصلی شدید هستند اقدام نمایند.
شهر و طبیعت و انسان سه عنصری پویا هستند که باید در کنار هم زیست کنند و فراموش کردن ارتباط تنگاتنگ میان آنها در طراحی منظر شهری میتواند عواقب جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد.
یک پاسخ
درود : معنی الهام باید دقیق خواند چه در لغت، فلسفه و فیلسوفان در این مورد نظرات متفاوتی دارند و بیشتر در مورد جایگاه و مرتبت هنرمند و منبع دریافت هنر مورد بحث قرار گرفته ،که البته بیشتر به زعم بنده دیگاهی رمانتیک بوده و هم عصر و فراخور آن زمان، در مورد موضوع بحث سایت شما باید گفت چرا الهام را بکاربرده اید این اقتباس است ،عاریه ،و یا هر لغت مناسبی که میشود به ان نسبت داد جز الهام، جدا از اینکه الهام :از شهود تا وحی تا منبع نا معلوم و خواب که اصلا من این دکترین را از پاییه منسوخ میدانم، بیشتر یک مونتاژ دم دستی ،واقتباس است ،هیچ چیزی خارج از تصور و ادراک و تجربه هنرمند به یمن تمرین و پرورش قوه تخیل شکل نمیگیرد ،غیر از این باشد و الهام را درست فرض کنیم در اخر باید چیزی خلق شود که برای عالم محسوس ما کاملا غریب و نامفهوم باشد ، به قولی برای انچیزی که میخواهی نباشی ،باید چیزی که الان هستی نباشی،در این مورد نقاشیهای که شیوع پیدا کرده ،همان کاریست که با نقاشیهای فرانس بیکن انجام دادند برای نمونه اما آیا در انتها آن نقاشی اثر مستقلی محسوب میشود مسلما خیر یک اقتباس هنری یا ادبی و یا سینمایست . کپی کاری که دیگر بحث جدای دارد که بیشتر یک یک چیره دستی در ایجاد نسخه دوم است تا خلق یک اثر و کمی با جعل متفاوت تر،اینکه در بین نقاشان و هنرمندان ما الهام چون ویروسی مسری شکل گرفته و فراگیر شده، از ناهنرمند و هنرمندی و از آموزشها و زنگ تفریح شدن هنر در مدارس و دانشگاهای بشدت دفرمه و دمده شده ما شکل گرفته، کپی کاری جعل کاملا مشهود است، و این خود نشان از ضعف هنرمندان و اوضاع نابسامان اقتصادی و کسب درامد به هر ترفندی باعث شده شاهد حتی جعل نسخه به نسخه آثار باشیم به اسم خود هنرمند . حال الهام میشود چیز دیگری کاملا بی ربط با این مثال ساده: مثلا من بگویم تحت تاثیر الهام، من نقاشی گلهای افتاب گردان ونگوگ را تبدیل به ذرت کردم، حالا با کمی مهارت هرکسی میتواند با کاستن و پیراستن اینگونه نقاشی کند ،پس همه هنرمند و نقاش هستند؟اخر الهام چیز دیگریست الهام از یک اثر دیگر؟این اقتباس عناصر و تقلید و تکرار از یک اثراست که ماهیت فیزیکی دارد نه الهام و کشف شهودی و غیبی وکه اگر هم گیرم درست که نباید خودش تکرار باشد ،باید خودش یک اثر مستقل باشد بدون بدل،کلا با الهام و داستان سازی عهد عتیق الهام هنری مخالفم، اقتباس، و کپی و در نوع دیگر جعل را در شرایط و اثار کنونی میپسندم ،مگر اینکه خود هنرمند قبل از برپای نمایشگاه و ارایه اثر دقیقا ذکر کند که این آثار اقتباس است، تکرار میکنم اقتباس