پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

معماری ایرانی اسلامی در نمایشگاه ومبلی!

چکیده: بهره از معماری ایرانی-اسلامی در احداث غرفه یک شرکت بریتانیایی برای ارائه خود در یک نمایشگاه جهانی چه دلیلی میتواند داشته باشد؟

معماری ایرانی-اسلامی در احداث غرفه شرکت نفتی بریتانیایی

در میان اسناد آرشیو شرکت بریتیش پترولیوم، پوستری وجود دارد که شاید برای بسیاری از معماران ایرانی جالب باشد. این پوستر در واقع شامل تصویری از غرفه شرکت نفت انگلیس- ایران سابق در نمایشگاه «ومبلی» لندن در سال 1925 میلادی است.

ساختمان این غرفه که بر اساس اطلاعات مندرج در پوستر از آن به نام «خان» یا «کاروانسرا» یاد شده است، دارای المان های شاخصی از معماری ایرانی- اسلامی نظیر مناره، ایوان، قوس و کاشیکاری است (تصویر1). 

معماری ایرانی اسلامی در نمایشگاه ومبلی!
تصویر1. نمایی از غرفه شرکت نفت انگلیس- ایران در نمایشگاه ومبلی لندن 1925 میلادی. منبع: BP Archive

در نگاه نخست احداث یک بنا بر اساس معماری ایرانی-اسلامی برای غرفه یک شرکت خارجی که حیطه فعالیت های آن ها در جنوب غربی ایران بوده است، شاید تصویر خوشایندی باشد، اما در یک نگاه دقیق تر این سوال حاصل می شود که چرا یک شرکت بریتانیایی برای ارائه خود در یک نمایشگاه جهانی باید از چنین معماری استفاده کند؟

پاسخ به این سوال می تواند ریشه در دو عامل داشته باشد. نخست به نظر می رسد دلیل انتخاب این معماری از سوی شرکت نفت متاثر از دیدگاه های شرق گرایانه مرتبط با اندیشه های رمانتیسم در ارتباط با زیبایی شناسی رایج در فرهنگ بریتانیایی باشد.

در این نگاه عناصر مرتبط با فرهنگ شرق از زیبایی خاصی برخوردار بودند و هنرمندان انگلیسی می کوشیدند بر اساس گرته برداری از الگوهای شاخص هنر شرقی، نمونه های مشابهی را خلق کنند.

این طرز تفکر در بسیاری از هنرهای قرن 17 و 18 میلادی به چشم می خورد و نمونه های برجسته آن شاید باغ سازی انگلیسی باشد که در واقع کپی برداری از باغ سازی چینی محسوب می شد، به نحوی که حتی در مواردی هنرمند باغ ساز انگلیسی از الگوهای معماری خاور دور نظیر «پاگودا» در ترکیب بندی باغبهره می گرفت، به طور مثال باغ کیو.

در اینجا نیز این گونه به نظر می رسد که مسئولان شرکت نفت به واسطه زیبایی شناسی شرق گرایانه تلاش کرده اند از یک الگوی شرقی یعنی کاروانسرا یا خان جهت برپایی غرفه خود در یک نمایشگاه بین المللی استفاده نمایند.

به عبارتی دیگر در دیدگاه آنان غرفه شرکت به مثابه یک کاروانسراست که مسافران مختلف که در اینجا همان بازدیدکنندگان از غرفه هستند دقایقی در آن مکث کنند و از آخرین دستاوردهای شرکت مذکور در زمینه مد نظر اطلاع یابند.

از طرف دیگر، و با نگاهی دقیق تر به نظر می رسد که دلیل انتخاب الگوی خان یا کاروانسرا از سوی شرکت نفت انگلیس- ایران متأثر از نوع روابطی باشد که این شرکت در زمان فعالیت خود در کشور ایران داشته است. با رجوع به اسناد تاریخی و بررسی تاریخ حضور شرکت نفت انگلیس- ایران می توان رد پای نوعی نگاهی استعماری را تمامی فعالیت ها و اقدامات این شرکت در ایران مشاهده نمود.

اساسا این شرکت بر اساس نوعی قرارداد استعماری به حق فعالیت در زمینه نفت ایران نائل شده بود و در زمانی این قرارداد را کسب کرده بود که استعمار از نقش پر رنگی در سیاست دولت و فرهنگ جامعه بریتانیایی برخوردار بود.

به واسطه این نگاه استعماری به جوامع دیگر ما شاهد آنیم به تدریج الگوهایی از معماری مستعمرات بریتانیا، در این کشور سر بر می آورند که از جهات مختلفی متمایز شمرده می شوند، نمونه شاخص این معماری شاید رویال پالاس در شهر برایتون انگلیس باشد که مجموعه از گنبدهای پیازی و مناره ها بر اساس سبک معماری اسلامی رایج در هندوستان، که آن زمان مستعمره بریتانیا بود، طراحی و ساخته شد.

استفاده از الگوهای معماری کشورهای مستعمره در کشورهای استعمارگر را شاید بتوان به مثابه یک نوع پیام سیاسی ارزیابی نمود. در واقع به نظر می رسد که کشور استعمارگر به واسطه نمایش عنصری از فرهنگ کشور تحت سلطه خود خواهان نمایشی از قدرت خود به دیگران است و می کوشد یادآوری کند چه بخشی از جهان در زیر یوغ آنان است و از این طریق هویتی را برای خود پدید آورد.

این طرز نگاه نیز در غرفه شرکت نفت انگلیس- ایران بسیار مشهود است. شرکت نفت انگلیس- ایران که در آن زمان حاکم بلا منازعه نفت جنوب غرب ایران بود، و به هر شکل از منابع نفتی ایران استفاده می نمود و حتی بر اساس نیازهای استعماری خود به ساماندهی منظر سرزمینی خوزستان اقدام می نمود، از الگوی معماری ایرانی- اسلامی برای نمایش و یادآوری قدرت خود در ناحیه تحت سلطه خویش استفاده نمود.

به کلامی دیگر بنای خان یا کارونسرای شرکت نفت انگلیس- ایران نمایشی از هویت استعماری شرکت نفت در عرصه جهانی بود.

 این نگاه استعماری زمانی خود را برجسته می کند که با رجوع به معماری شرکت نفت انگلیس- ایران در خوزستان، ما شاهد آنیم که شرکت برای نمایش قدرت استعماری خود، در بسیاری از بناهای احداث شده، کمتر از الگوهای معماری ایرانی- اسلامی بهره جسته است.

در بسیاری از موارد از الگوهای معماری استعماری نظیر بانگالو یا همان ویلاهای استعماری بهره گرفته است، تا از این طریق قدرت و هویت خود را به مثابه یک استعمارگر بر منطقه تحت نفوذ خویش دیکته نماید. اما همین شرکت زمانی که برای عرضه خود در سطح بین المللی نیاز دارد بنایی را احداث نماید از معماری و هویت مستعمره خود کمک می گیرد و از این طریق می کوشد هویت استعمارگر خود را نمایش دهد.          

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *