پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

یک کاتالیست مجازی؛ اثربخشی رسانه های اجتماعی بر محله معاصر

چکیده: رسانه های اجتماعی مبتنی بر محله چه تاثیری می تواند در راهبرد محله محوری ایفا نماید؟ و اگر چنین تاثیری قابل تشخیص است، این اثربخشی بر چه ابعادی متمرکز است؟

رسانه های اجتماعی مبتنی بر محله

«رسانه ‌های اجتماعی چه نسبتی با محله معاصر دارند؟». در دهه اخیر با ورود رسانه‌ های اجتماعی نوع خاصی از ارتباطات اجتماعی شکل گرفت که مبتنی بر حضور نمادین در فضایی اشتراکی ست که در بستر رسانه به صورت مجازی ایجاد شده ‌است. پس از آن با گستردگی این بستر ارتباطی در ابعاد و شئون متفاوت زندگی انسان، یکی از مواردی که به ذهن می‌ آید کارکرد آن نسبت به ارتباط شهروند و شهر است.

خاصه که در چند سال اخیر به طوری فزاینده تعداد گروه های مجازی مرتبط با شهر و همچنین مخاطبان آن –که شهروندان هستند- رشد می‌ یابد. اهمیت این موضوع زمانی گسترده تر می شود که با مقایسه ای میان وضع کنونی و دهه های گذشته به نظر می رسد اجتماعات محلی به طور چشمگیری کاهش یافته اند و ارتباطات درون محله ای آشکارا کمرنگ شده است.

این نوشتار به این موضوع می پردازد که «رسانه های اجتماعی مبتنی بر محله» چه تاثیری می تواند در راهبرد محله محوری ایفا نماید؟ و اگر چنین تأثیری قابل تشخیص است، این اثربخشی بر چه ابعادی متمرکز است؟

اگر شهر نمود فیزیکی روابط اجتماعی انسان در بستر نیروهای طبیعی تصور شود، آنگاه می توان این چنین استنباط نمود که محله -در معنای جوهری اش- وجهی درونی تر از مراتب این شبکة اجتماعی تصور نمود. چنانکه در محله های شهر سنت، ساختار سکونت بازتابی از پیوندهای اجتماعی ساکنین آن است که در قالب روابط خویشاوندی، قومیتی و… بروز یافته است.

به طور مثال در این مفهوم «محله من» دسته‌ ای از جامعه است که با آنها پیوند اجتماعی نزدیکتری دارم. اگرچه این ساختار الزاماً از سوی رابطه اجتماعی شکل نمی‌گیرد و گاه «بودن در یک محله» موجب قرابت اجتماعی می شود. چنانکه مطابق قولی معروف، ما شهر را می‌سازیم و شهر نیز ما را می سازد1.

اما در سده اخیر و با روی دادن تحولات بنیادین و اخلال در ساختار محله سنتی، تغییراتی در ابعاد سکونت شهروندان روی داده که موجب شده تا انطباق موجود میان شبکه اجتماعی ساکنین و ساختار کالبدی محیط زندگی شان از دست برود. نتیجه آنکه امروزه از سویی روابط اجتماعی تضعیف شده و از طرفی محیط کالبدی امکانات کمتری را نسبت به گذشته برای تعامل اجتماعی به دست می دهد.

در چنین شرایطی با ظهور رسانه های اجتماعی و متعاقب آن شکل گیری رسانه های جمعی مبتنی بر محله امکاناتی فراهم شده تا روابط اجتماعی افرادی که در یک مکان سکونت یافته اند –و ممکن است هرگز فرصتی برای گفتگوی آنها فراهم نشده باشد- در فضایی اشتراکی به تبادل نظر در مورد قلمروی جمعی شان بپردازند. به عبارتی این فضا میان ساکنینی که به لحاظ اجتماعی پراکنده اند همبستگی ایجاد می نماید و از آنها یک کل اجتماعی می سازد2.

پژوهش همپتون و ولمن (2003)، مش و تالمود (2010) و باستانی و نیکزاد (1393) نشان می دهد این تعامل موجب پیوند و تعلق بیشتر ساکنین نسبت به محله شان می گردد.

از سویی چنان که در یادداشت های پیشین آورده شد3، «ساختار مشارکت» مهم ترین مانع در تحقق محله معاصر است. چنانکه نهاد هایی مانند شورایاری که بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران4 به منظور نظارت در مقیاس «محلی» تشکیل شده هرگز در جلب مشارکت ساکنین موفق عمل ننموده اند.

چنانکه آمار رسمی ستاد اجرایی انتخابات شورایاری‌ ها اعلام نمود در آخرین انتخابات شورایاری‌ ها بر اساس میزان مشارکت نسبت به جمعیت، منطقه ۱۹ با ۱۴ درصد، ۱۸ با ۸ درصد و ۱۲ با ۱۰ درصد به عنوان مناطقی که بیشترین میزان مشارکت را نسبت به جمعیت داشته ‌اند5. این آمار که نشان می ‌دهد دیگر مناطق تهران با درصد مشارکت به مراتب پایین‌ تری از این میزان در انتخابات شرکت نموده ‌اند، بیانگر آن است که به طور میانگین از هر 10 شهروند تهرانی واجد شرایط کمتر از یک نفر -0.7 نفر- در تصمیم‌ گیری مدیریت شهری میل به مشارکت نشان داده ‌اند.

در مقابل پژوهش ها نشان می دهند که رسانه های اجتماعی بسیار در مشارکت مخاطبان در تصمیم‌ گیری های اجتماعی مؤثر بوده است6. برای نمونه مجتبی زاده خانقاهی و همکاران (1396) در پژوهشی که به «نقش رسانه ها در افزایش مشارکت مردمی در مدیریت شهری» پرداخته اند، نشان داده اند که رسانه ها توانایی قابل توجهی در جلب مشارکت شهروندان برای تصمیم گیری در امور شهری دارند.

آنچه قابل توجه است آن است که این اثرگذاری این رسانه ها فراتر از آگاهی رسانی ست و بستری را فراهم می آورد که امکان کنش‌ گری فعال را برای شهروندان به دست می دهد. از آنجا که پیشرفت های اخیر در گسترش توانمندی های رسانه های اجتماعی در بازة زمانی ده ساله بسیار چشمگیر بوده است می توان پیش بینی نمود که با توسعة ابزارهای این رسانه، بر اثرگذاری آن نیز افزوده گردد.

در انتها این چنین می‌ توان آورد که رسانه های اجتماعی با توجه به ساختار ارتباطی شان که بستری اشتراکی برای تعامل مجازی به دست می دهند می توانند بر افزایش کیفیت محله معاصر بسیار مؤثر باشند. چنانکه آورده شد این بستر نوین قادر است با تقویت شبکه اجتماعی ساکنین و افزایش تعامل آنها در زمانی که فرصت تعامل فیزیکی و بسترهای مکانی آن –فضاهای جمعی مانند مرکز محله- همچون گذشته در دست نیست، امکانی برای تحقق همبستگی اجتماعی در موضوعات مرتبط با محله به دست دهد.

این موضوع همانطور که آورده شد خود به افزایش دلبستگی و تعلق ساکنین به قلمروی جکعی شان را فراهم می آورد که بنیان دوام یک محله است. از سویی این بستر ارتباطی قادر است به یکی از عمیق ترین چالش های توسعة محله که ساختار مشارکت است بپردازد و با آگاهی رسانی و ترغیب شهروندان به کنش‌گری موجب ارتقاء عملکرد مقیاس محله در تعامل با موانع پیش روی بپردازد.

در واقع رسانه های اجتماعی محله محور اگرچه در فضایی مجازی شکل می گیرند و گسترش می یابند اما قادرند در نقش یک کاتالیست موجب بهبود تعامل ساکنین با محله معاصر گردند.

یک کاتالیست مجازی؛ اثربخشی رسانه های اجتماعی بر محله معاصر
تصویر1. اثربخشی رسانه های اجتماعی بر محله معاصر. ماخذ: خبرگزاری تسنیم

 پی‌نوشت

  1. این جمله که برگرفته از قول معروفی منتسب به وینستون چرچیل است که می گوید: «ما ساختمان ها را می سازیم و آنها نیز ما را». تصرف یافتة این جمله در مورد «شهر» نیز بیانی پرتکرار در ادبیات شهری است.
  2. نگاه کنید به «جایگاه شبکه های اجتماعی مجازی و پیام رسان موبایلی در شکل گیری خرد جمعی» از کریمی راهجردی و همکاران، 1397.
  3. نگاه کنید به «ساختار مشارکت؛ مهم‌ترین مانع درونی در تحقق شورایاری‌‌ها» منتشر شده 1۹ اسفند ۱۳۹۹ در نظر آنلاین.
  4. تشکیل شورایاری بر اساس برداشتی از مفاد قانون اساسی (اصول ششم، هفتم، يكصدم، يكصد و يكم، يكصد و سوم، يكصد و پنجم و ششم قانون اساسی جمهوری ایلامی ایران- است که ایجاد نهادهای شورایی را در مقیاس‌های متفاوت ذکر نموده که محله یکی از آنها است.
  5. نگاه کنید به «مشارکت کدام مناطق در انتخابات شورایاری‌ها بیشتر بود؟» منتشر شده در 4 مرداد 1398 از مشرق نیوز.
  6. نگاه کنید به «رسانه و ایجاد مشارکت اجتماعی» منتشر شده در 11 اسفند 1399 از خبرگزاری مهر.

 

 منابع

  • باستانی، سوسن.، نیکزاد، سلمه. (1393). شبکه های اجتماعی فردی و دلبستگی به محله در شهر تهران: با تأکید بر وسایل ارتباطی نوین. مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، 3(10)، 193-219.
  • کریمی راهجردی، اشرف.، قوام، عبدالعلی.، خرازی آذر، رها.، گرانمایه پور، علی. (1398). جایگاه شبکه های اجتماعی مجازی و پیام رسان موبایلی در شکل گیری خرد جمعی. مطالعات رسانه ای نوین، 5 (17)، 1-34.
  • مجتبی زاده خانقاهی، حسین.، و رحمتی، مجتبی.، و گودرزی، لطیفه. (1396). نقش رسانه ها در افزایش مشارکت مردمی در مدیریت شهری (مطالعه موردی: منطقه 4 شهر تهران). مطالعات رسانه ای، 12(36-37)، 77-89.
  • K., Wellman. B. (2003). Neighboring in Netville: How the Internet Supports Community and social capital in a Wired suburb. City and Community, 2(4): 277-313.
  • G., Ilan Talmud (2010). Internet Connectivity, Community Participation, and Place Attachment: A Longitudinal Study. American Behavioral Scientist, 53(8): 1095-1110.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مرتضی همتی

مرتضی همتی

پژوهشگر دکتری معماری منظر، دانشگاه تهران
میزان مطالعه مطلب