آیا موضوع شهروندی مخاطبان خاص دارد؟ اگر بله، «شهروندِ مخاطب» کیست و یا به عبارتی شناخت آن تا چه میزان از اهمیت برخوردار است؟ یکی از موضوعاتی که به نظر میرسد در حوزۀ مفهوم شهروندی نیازمند مداقۀ بیشتر است، بحث شناخت مخاطبان اصلی در هر پروژه است. نگارنده در یادداشت های پیشین به این مسئله اشاره کرده است که شهروندی به مثابۀ یک «حق» است که در «رضایت» شهروندان به منصۀ ظهور می رسد و هر نوع عدم رضایت نشانۀ عدم رعایت حقوق شهروندی است.
بنابراین شرط رعایت حقوق شهروندی، جلب رضایت مخاطب است اما آیا ملاک، جلب رضایت هر نوع مخاطبی است؟ و یا در مقابل آن ملاک، عدم رضایت کدام مخاطب است؟ این مسئله از آنجا حائز اهمیت است که به عنوان مثال دیده میشود در شهر تهران پروژه هایی به اجرا میرسند و پس از آن از سوی مدیریت شهری عنوان میشود که این پروژه 50 درصد رضایت شهروندان را جلب کرده است و از آنها به عنوان پروژه های موفق یاد میشود. اما سؤال این است که چه شهروندانی مورد پرسش واقع شده اند؟ چه تعداد آنها از شهروندان مخاطب واقعی آن پروژه بوده اند؟ این عدد تا چه حد نشان دهندۀ یک عدد واقعی برای سنجش رضایت است؟
به نظر می رسد در اینگونه اعداد امکان عوام فریبی بسیار وجود دارد. زیرا در پاسخ به اینکه گفته شود یک درصد رضایت بهتر است یا 50 درصد باید گفت عدد مطلق رضایت ملاک نیست، بلکه عدد نسبی آن ملاک است. از طرف دیگر باید دید اساساً از این اقدام چند درصد مخاطبین متأثر و منتفع می شوند؟
برای مثال از این دست پروژه ها، می توان به مجموعۀ فرهنگی رازی در جوار برج تاریخی طغرل اشاره کرد که مجموعه ای عظیم با تنوع عملکردی بالا و صرف هزینه های هنگفت است ولی در مکانی احداث شده که به نظر غیر ضروری رسیده و تعداد کمی مخاطب می تواند داشته باشد. بنابراین نتیجه آن که ملاک رضایت، اولاً در رضایت مخاطب اصلی پروژه است (که باید شناسایی شود).
در سنجش رضایت باید از مخاطب اصلی پرسش شود و به شدت از ارجاع به مخاطب غیر اصلی جلوگیری شود که آن را نوع مسئله مشخص میکند. ثانیاً، عدد ملاک سنجش رضایت، باید به نسبت بیان شود، عدد مطلق ملاک نیست. زیرا عدد بیان شده میتواند از مخاطبان بی ربط به آن به دست آمده باشد (مثل آنکه در مورد زیرگذر استاد معین و موفق بودن یا نبودن آن از شهروندان محلۀ شریعتی پرسش شود). بنابراین شهروندان در همۀ موضوعات مربوط به شهر از صلاحیت و انتفاع یکسان برخوردار نیستند.
پس رضایت مندی به تخصص و موضوع نیز مرتبط است. مخاطب شهروندی، گروه های خاص هستند. بسته به موضوع و مسئله، مخاطب متفاوت است. مثلاً در مسائل فنی، متخصص باید مورد پرسش واقع شود، نه مدیر یا مردم عامی.
بنابراین معیار رعایت حقوق شهروندی یک اقدام پوپولیستیِ جلب رضایت عامه نیست، بلکه هر مسئله ای، مخاطب خاص و متفاوت خود را دارد که باید شناخته شود. شناخت «شهروندِ مخاطب»، یکی از مهمترین، حساس ترین و چه بسا سخت ترین مراحل در جلب رضایت و موفقیت اقدامات است و یکی از نقاطی است که در آن شهروندی دچار آسیب شده و حقوق شهروندی تضییع می شود. اینکه بدانیم در چه سوژه ای از چه کسی سؤال کنیم، یعنی شناخت «شهروندِ مخاطب» محقق شده و به تبع آن رضایت شهروندان افزایش یافته و گامی به موفقیت پروژه های شهری نزدیک خواهیم شد.