در بررسی تاریخچه میدان مشق در اسناد تاریخی به سفرنامه جکسون میرسیم که جکسون از میدان مشق نامبرده و طبق گفته او طول و عرض آن ۴۰۰ متر بوده و نظامیان در آن تمرین نظامی میکردند و زمین خاکی بوده و بچه ها در آن بازی می کردند. تا زمان ناصرالدین شاه به دستور او و همت محمد حسن خان سپهسالار در سال ۱۲۷۸ قمری میدان جان دوباره گرفت و میدان دارای سردری شد و دور تا دور آن دیوار آجری کشیده شد و شاه از بالای عمارت شاهی نظم و نظام سربازانش نظاره میکرد و در همان دوره و بعد از سفر دوم ناصرالدین شاه به اروپا و مشاهده نظم و انضباط واحدهای روسی به درخواست او گروهی از افسران قزاق به ریاست سرهنگ دومونتویچ به ایران آمدند و مقدمات تشکیل قوای قزاق در ایران پایهریزی شد و به دستور او در شمال میدان ساختمان قزاقخانه ساخته شد، ساختمانی که تلفیقی از شیوه معماری ایرانی و اروپایی است و باید آن را قدیمی ترین ساختمان اداری تهران در دوره تحولات شهر به حساب آورد و در مقابل ساختمان قزاقخانه مراسم نظامی برگزار میشد و سربازان مشق نظامی کردند. ژان باپتیست فوریه که سه سال پزشک ناصرالدین شاه بوده در خاطرات خود آورده که عده ای هر روز صبح و عصر با رقص و آواز همراه با نقاره این اوقات را اعلام میکردند و در میدان مشق راس ساعت ۱۲ توپی شلیک میشده است.
بعد از ترور ناصرالدین شاه قاجار، میرزا رضای کرمانی قاتل او نیز در همین میدان اعدام شد. در دوران جنگ جهانی اول، نخستین هواپیمایی که در ایران به زمین نشست در این میدان فرود آمد و مردم به مدت سه روز به تماشای آن در این میدان می رفتند. ودر همین میدان برای اولین بار دو نوجوان انگلیسی از دوچرخه رونمایی کرده. در آخر سلطنت احمد شاه دروازه قبلی میدان تخریب شد و دروازه جدیدی به به مناسبت کودتای ۱۲۹۹ در مقابل عمارت قزاقخانه ساخته شد.
از میدان مشق تا باغ ملی
در اوایل حکومت پهلوی اول در زمان شهرداری کریم بوذرجمهری و انتقال سربازخانه ها به خارج از شهر قرار بود میدان تبدیل به تفرجگاهی برای مردم شود که این تفرجگاه شامل سینما بوفه مجموعه ورزشی و … بود که نام این طرح، باغ ملی بود و برای اجرای آن حتی چندین اصله درخت چنار از شمال کشور به تهران انتقال داده شده و در محوطه کاشته شد. این طرح به خاطر این که گنجایش انجام آن را نداشت بعد از ۵ سال شکست خورد. ولی نام باغملی بر روی سردر میدانمشق باقی ماند و در حافظهجمعی مردم تهران نام این دروازه سردر باغ ملی باقی ماند.
از سال ۱۳۱۲ زمینهای میدان برای ساخت موزه ملی و کتابخانه ملی به وزارت معارف انتقال داده شد و کارکرد نظامی میدان تبدیل به کارکرد دولتی شد. در دهه ۱۳۱۰ ساختمانهای پست کاخ شهربانی، اداره ثبت اسناد، باشگاه افسران و شرکت نفت ایران و انگلیس در این مجموعه توسط معماران مشهور ایران همچون مارکوف و گابریل گورکیان ساخته شد. در دهه ۳۰ با وقوع ماجرای ملی شدن صنعت نفت، ساختمان شرکت نفت ایران و انگلیس به وزارت امورخارجه تبدیل شد و در دهه ۷۰ ساختمان موزه ملک به عنوان جدیدترین ساختمان میدان به مجموعه اضافه شد.
میدان مشق مهر ماه ۹۷ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و در سال ۷۹ با توافق سازمان میراث فرهنگی و وزارت امور خارجه برای مرمت کاخ شهربانی وزارت امور خارجه، کاخ شهربانی را برای گسترش فضای اداری خود خریداری کرد و بعد از اتمام مطالعه مرمت کاخ شهربانی آغاز شد. بنایی که در دوره پهلوی اول در سال ۱۳۱۴ احداث شده بود و سبک آن نئوکلاسیک رضاشاهی و ترکیبی از معماری پیش از اسلام و قاجار با برخی از عناصر معماری اروپایی است.
در اواسط دهه هشتاد بود که مدیران میراث فرهنگی از طرحی بزرگ برای ساخت موزه میدان مشق خبر میدهند که به گفته آنان یکی از ۵ موزهی بزرگ دنیا خواهد بود که یکی از بزرگترین مشکلات آن تملک تمامی زمینهای میدان مشق بود که متعلق به چندین سازمان دولتی از جمله وزارت امور خارجه، وزارت دفاع، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و بانکهای بزرگ کشور بود که تا به امروز اجرای این طرح به شکست انجامیده است.
در چند سال گذشته طرحهای مختلفی برای احیای میدان مشق توسط شهرداری منطقه ۱۲ تهران صورت گرفته است. از مهمترین این طرحها میتوان به برگزاری کنسرتهای نوروزی و جشنواره های پاییزی نام برد. با اینکه این طرح ها برای شناساندن میدان به ساکنین شهر موثر بوده و و توجه شهروندان را به این میدان جلب کردهاست، ولی هیچ یک از این برنامه ها یادآور شکوه گذشته میدان و کارکرد و اتفاقات رخ داده در آن نیست. شکوهی که به کلی فراموش شده است و فعالیت های یادآور آن، دیگر در آن جریان ندارد.
از پیشنهادات و طرحهایی که برای این میدان قابل طرح کردن است، برنامه های است که با نام میدان مشق همخوانی داشته باشد نه پروژههایی هرچند جذاب مانند کنسرت ها سمپوزیم ها که با ماهیت میدان در گذشته تفاوت دارد. مثلا بازگشتن به فضای نظامی و برگزاری فعالیت های هر چند نمادین اما همراستا با هویت تاریخی آن مثل رژههای نظامی و تغییر نگهبانها به صورت دوره ای و با آداب و تشریفا، یا فعال کردن دروازه باغملی برای اجرای مراسم نقارهزنی که در این روزها فراموش شده است. مراسمی که در ساعاتی مشخص برای خود گردشگران و ناظرین بسیاری را جلب خواهد نمود. هویت مراکز شهری چیزی است که با احساسات و عواطف ساکنین شهرها مرتبط است و برای حفظ آنها بایستی تلاش کرد. شهر بی هویت، شهر بی احساس و بی سرمایه اجتماعی متولد خواهد نمود.