دلیل اصلی انتخاب جنگلهای هیرکانی به عنوان میراث جهانی یونسکو، تنوع زیستی منحصربهفرد این جنگلها در دنیا است. این جنگلها تقریباً ۵۰ میلیون سال قدمت دارند و از لحاظ دستنخوردهبودن نیز حائر اهمیت هستند. در اروپا هم جنگلهای زیادی وجود دارند اما تعداد زیادی از آنها در زمان جنگ جهانی دوم از بین رفتهاند. روایت است که جنگلهای آلمان به دست متفقین، پس از گرفتن آلمان، تراشیده و بعدها دوباره کاشته شدهاند. ولی جنگلهای هیرکانی از این آسیبها محفوظ ماندهاند. این جنگلها در ایران در سه استان گیلان، مازندران و گلستان قرار دارند و قسمت کوچکی هم در آذربایجان است.
جنگلهای هیرکانی به دلیل قرارگیری و قفلشدن بین دریا و کوه، دارای امنیت نسبی بودند و به خاطر همزیستی مسالمتآمیزی که در گذشتههای دور بین انسان و طبیعت بوده، این جنگلها حفظ شدهاند. وسعت آنها در ایران تقریباً ۸۵۰ کیلومتر است و ۴۴٪ از تنوع گیاهی ایران در این جنگلها قرار دارد. علاوه بر این خیلی از گونههای جانوری کمیاب مختص به ایران هم در این منطقه قرار دارند. به این جنگلها، «جنگلهای مختلط کاسپینی هیرکانی» هم میگویند. همچنین در این جنگلها اکوسیستمی میان جانوران و پوشش گیاهی آن تشکیل شده است. حیواناتی که در منطقۀ کاسپین هستند، به خاطر سطح گلآلودی که در گذشته در منطقه وجود داشته، همه پاهای کوتاهی دارند؛ مثلاً گونهای اسب به نام اسب پاکوتاه خزری یا اسب پاکوتاه کاسپینی وجود دارد که مختص به این منطقه است. پس این اکوسیستم باعث شده که گونههای جانوری و گیاهی باهم تطبیق داده شوند.
علاوه بر این، جنگلهای هیرکانی منشأ تمدنهای بزرگی در گیلان بودهاند و بسیاری از تمدنهای بزرگ گیلان در همین جنگلها بنیانگذاری شدهاند از جمله در تالش، رودبار، مارلیک و دیلمان. البته دلیل انتخاب این جنگلها و ثبت آنها، قرارگیری تمدنهای بزرگ در طول زمان نبوده است بلکه دلیل اصلی همان تنوع زیستی است که اشاره کردم. ولی مسئلۀ موردتوجه میتواند همزیستی طولانیمدت بین انسان و طبیعت در این جنگلها باشد، یعنی تمدنها و انسانها وارد این جنگلها شده و رفتهاند و این جنگلها همچنان سالم باقی ماندهاند.
قبل از آنکه به مبحث گردشگری بپردازیم، باید ببینیم که این اقدام چه نقشی میتواند در حفاظت از این جنگلها داشته باشد. ما تا به حال بخش عظیمی از پوشش گیاهی مازندران را به خاطر ویلاسازی و خانهسازی و کشاورزی از دست دادهایم. این موج ویلاسازی به گیلان هم رسیده ولی خوشبختانه موج تازهواردی است و تخریب آن به اندازۀ مازندران نرسیده است. حال ثبتشدن اینها در یونسکو عاملی میتواند شود که این جنگلها حفاظت شوند.
در مورد گردشگری هم ثبتشدن در یونسکو، عاملی برای شناساندهشدن این جنگلها میشود. ما در حال حاضر تعداد کمی گردشگر خارجی غیرعرب در شمال ایران داریم. تا به الان تنها یک سایت یونسکو در مازندران داشتیم و در گیلان اصلاً سایت یونسکویی نداشتیم. بعضی از تورها هستند که صرفاً برای دیدن آثار یونسکو میآیند و همین کمک میکند که بازدید توریستها بیشتر شود. بنابراین هم برای جامعۀ محلی درآمدزایی میشود و هم این جامعه خود، عاملی میتواند برای حفاظت از میراث شود.
امیدوارم به سمتی پیش برویم که پروندههای سایتهای ناشناخته در ایران را به یونسکو بدهیم. پس از کویر لوت، جنگلهای هیرکانی دومین سایت طبیعی در ایران است که به ثبت یونسکو میرسد. البته در حال حاضر ایران لیست بلندبالایی دارد و دلیل آنکه جنگلهای هیرکانی در اولویت قرار گرفت، این بود که جمهوری آذربایجان پیشدستی کرد و سعی داشت تا این جنگلها را به نام خود ثبت کند، در حالی که بخش بزرگ این جنگلها در ایران قرار دارد و این دلیلی شد که پروندۀ این جنگلها زودتر رسیدگی شود و در اولویت قرار گیرد.
مسئلۀ دیگر هم که در گردشگری باید در نظر داشت این است که یک مفهوم به نام «سایت تاریخی» و یک مفهوم به نام «جاذبۀ تاریخی» داریم. جاذبه با سایت متفاوت است. جاذبه یک پکیج است یعنی در مفهومی که Attraction دارد این است که در کنار سایت تاریخی، سیستم حملونقل، هتل، راههای خوب، امکانات رفاهی و غیره وجود داشته باشد که امکانات برای توریست فراهم آید. امیدوارم ثبتشدن جنگلهای هیرکانی به این مسئله که اینها هم تبدیل به جاذبه شوند، کمک کند چون امکاناتی که در آن منطقه وجود دارد، هنوز کافی نیست که بتوان آن را «جاذبه» معرفی کرد.