زیباییشناسی در دو بعد عینی و ذهنی قابل بررسی است. در رابطه با زیباییشناسی شهری نیز رویکردهای متفاوتی که شاخصترین آنها چهار رویکرد کالبدی، روانشناسانه، کارشناسمحور و مردممحور هستند، وجود دارد. اینکه براساس چه رویکردی باید زیباییشناسی شهری انجام شود، پرسشی است که شرایط مدیریتی یک شهر پاسخ آن را تعیین میکند. البته مشخص است که اگر زیباییشناسی براساس نظر مردم باشد بهتر است. اما نکتۀ حائز اهمیت این است که انجام پژوهش براساس نظر مردم نیاز به جمعبندی توسط کارشناسان و متخصصین و ارائه در قالب پیشنهادات کالبدی و فضایی دارد، از این رو لازم است که از رویکردهای متفاوت زیباییشناسی در مواقع مناسب استفاده شود. نکتۀ مهم دیگر در این رابطه، بحث زمان در دستیابی به نتایج یک رویکرد زیباییشناسی است. در رویکردهای مردممحور و روانشناسانه، نیاز به انجام پژوهشهای زمانبر است. این در حالی است که در رویکردهای کارشناسمحور و کالبدی انجام پژوهشها در زمان کمتر (و البته با دقت کمتر) قابل انجام است.
براساس خصایص و ویژگیهای رویکردهای متفاوت زیباییشناسی شهری میتوان آنها را براساس یک سلسلهمراتب منطقی در زیباییشناسی به کار برد. به این ترتیب که رویکردهای مردممحور و روانشناسانه میتوانند به عنوان بستر اصلی زیباییشناسی تلقی شوند و رویکردهای کالبدی و کارشناسمحور به عنوان رویکردهای مکمل و وابسته مورد استفاده قرار گیرند. به این ترتیب این رویکردها نه در تقابل با یکدیگر بلکه در تکامل با یکدیگر میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.
در رابطه با روشهای زیباییشناسی نیز میتوان اذعان داشت که در زمانهای دورتر، روشهای مستقیم (نظر مردم) و غیر مستقیم (تحلیل شدت تکرار اجزاء در مناظر شهری) به عنوان شیوههای اصلی زیباییشناسی بودهاند. اما امروزه به دلیل پیشرفت فنون تصویرسازی و آماری دیگر لازم نیست این دو روش از هم مجزا باشند. بلکه به نظر میرسد که این دو روش در ترکیب با یکدیگر میتوانند نتایج بهتری را ارائه کنند. از این رو روش بهتر شاید ترکیب دو روش فوق و ایجاد روش ترکیبی است که بتواند پلی را میان نظرات مردم به عنوان صاحبان اصلی شهر و طراحان به عنوان تصمیمگیرندگان شکلگیری شهر ایجاد کنند.