مصاحبۀ نظرآنلاین با ایمان ملاجعفری : طرح نگارخانهای به وسعت یک شهر، تا امروز دوبار از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران، یکبار اردیبهشت ۹۴ و بار دیگر خرداد ۹۵ در سطح پایتخت اجرا شده است. «نگارخانهای به وسعت یک شهر» پروژهای است که طی آن تمامی سازههای تبلیغاتی اعم از تجاری و فرهنگی سطح شهرتهران که در اختیار شهرداری تهران است، به محل نمایش تصویر آثار هنری داخلی و خارجی تبدیل شد. امسال (۱۳۹۸)، برزین ضرغامی، مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرتهران گفت: پروژه «نگارخانهای به وسعت یک شهر» در دورههای قبل مورد استقبال قرار گرفت و موفق بود و بازتاب جهانی داشت که امسال هم اجرا میشود. در همین باره نظرآنلاین با ایمان ملاجعفری، نقاش گفتگو کرده است:
نظرآنلاین: در مورد پروژۀ «نگارخانهای به وسعت یک شهر» که در دو دوره اجرا شد، به نظر شما آیا این اقدام از نظر زیباییشناسی و تأثیرات ذهنی روی ساکنان شهرها، کار مطلوبی است؟
ایمان ملاجعفری : قاعدتاً جواب این سؤال باید بله یا خیر باشد. من در پاسخ به اینکه دیدن آثار هنری از نظر زیباییشناسی کار مطلوبی است یا نه در هر حال پاسخ بله را انتخاب میکنم، ولی میزان این مطلوبیت به شیوۀ دیدن آثار هنری و چندین عامل دیگر بستگی دارد. سطح آگاهی یا آشنایی مخاطب با زبان بصری، محل و شیوۀ نمایش آثار، فاصلۀ دید بیننده و چندین و چند مورد دیگر، جزو مواردی هستند که روی این موضوع تأثیرگذارند. هر فرد با هر سلیقهای قطعاً با دیدن یک اثر هنری، اتفاقی از لحاظ زیباییشناسی را درون خود حس میکند، حتی در حد مشاهدۀ گذرا. بنابراین ذات این اتفاق مطلوب است ولی اینکه آیا بیلبورد یا عرشۀ پل محل مناسبی برای نمایش این آثار فاخر هنری هستند یا نه، جای بحث دارد. پرسش اصلی این است که با هزینهای که برای نمایش در این زمان کوتاه خرج میشود، چه کارهای دیگری میتوان انجام داد. پاسخ به این سؤال جای بحث دارد که چه کارهای دیگری هستند که میتوانند تأثیر بیشتری روی مخاطب عام داشته باشند. بیشترین تأثیر را به لحاظ زیباییشناسی همین کاری که دارد انجام میشود دارد؟ به شدت موضوع، موضوعی نسبی است. نکتۀ مهم این است که اگر مردم کلانشهری مثل تهران را در مواجهه با این آثار از طریق این رسانه قرار دهیم، باید انتظار چه چیزی را داشته باشیم؛ یعنی انتظار داریم چه اتفاقی در مردم بیفتد؟ مثلاً انتظار داریم برخوردشان با هنر مناسبتر شود یا انتظار داریم با سلیقۀ زیباییشناسی مردم ارتباط پیدا کند، یا اینکه میخواهیم مردم از دیدن آثار لذت آنی ببرند. الزاماً نمیتوان گفت که تأثیری که روی ساکنین شهر میگذارد یک تأثیر مثبت بلندمدت است. من قطعاً میگویم که بیتأثیر نیست ولی تأثیر چندانی هم ندارد.
نظرآنلاین: آیا تداخل این طرح با بیلبوردهای اشغالشده که در سال جدید موضوع بحث بوده است، مشکلات اجرایی تولید نخواهد کرد؟
ایمان ملاجعفری : قطعاً مشکلاتی ایجاد خواهد کرد. شهرداری تعداد زیادی تابلو دارد که برخی از آنها تابلوهایی است برای فعالیتهای فرهنگی که متعلق به خود شهرداری و در اختیارش است. طبیعتاً روی آن تابلوها هرکاری میتواند بکند. تعدادی از تابلوها هم هستند که شهرداری به پیمانکاران اجاره میدهد. از زاویۀ دید پیمانکار شهرداری یعنی کانون تبلیغاتی، به شدت این پروژه [نگارخانهای به وسعت یک شهر]، کار عجیب و غریبی است. من نمیدانم شهرداری چگونه این موضوع را جبران میکند، ولی مهم این است که در زمان قرارداد به مدت چند روز تابلو از کانون تبلیغاتی با برند و از مشتریاش گرفته میشود و قطعاً این برای پیمانکاری که بیلبورد را اجاره کرده، کار ناخوشایندی است. در عین حال چارهای هم ندارد، به این دلیل که این درخواست از طرف مالک بیان شده و اگر به درخواست مالک بها ندهد، ممکن است دچار مشکل شود. از زاویۀ دید صاحب برند که اوضاع بدتر است؛ صاحب برند برای برنامۀ تبلیغاتی خود یک تابلو را از کانون تبلیغات اجاره کرده است، طبیعتاٌ دیگر سروکار این شرکت با شهرداری نیست که از آن بترسد. بنابراین کانون تبلیغاتی را زیر سؤال و فشار میبرد که چرا زمانی که الان باید مردم طرح تبلیغاتی او را ببینند، یک اثر هنری میبینند. بنابراین از زاویۀ دید پیمانکار و صاحب برند، این کار به شدت آسیب محسوب میشود. احتمالاً شهرداری تمهیداتی برای این موضوع چیده است ولی من نمیدانم چه تمهیداتی و آیا خسارت این شرکتها را جبران میکند یا خیر.
نظرآنلاین: آیا در انتخاب آثار و عناصری که به کار برده میشود، رویکردشناسی خاصی در نظر است؟ بهتر نیست در مورد مکانهای نصب این آثار برنامهریزی خاصی صورت گیرد؟
ایمان ملاجعفری : قطعاً انتخاب آثار قابل برنامهریزی است و اینطور هم نیست که برنامهریزی نشده باشد، این برنامهریزی را میتوان در تفاوت دو سال مشاهده کرد. یعنی سال اول که اجرا شد به نظر میرسید که برنامهریزی درستی انجام نشده بود و آثار انتخابی هیچ هماهنگی باهم نداشتند، ولی در سال بعد دیدیم که بهتر شد. یعنی مشخص بود که برنامهریزیای پشت انتخاب آثار وجود داشت. واقعیت این است که هدف اصلی از اجرای این برنامه، نوع برنامهریزی را مشخص میکند. ما با آثار مدرن در سبکهای مختلف، با آثار معاصر، کلاسیک و حتی نگارگریهای سدههای گذشتۀ ایرانی مواجه بودیم. این تنوع زیاد در انتخاب آثار شاید کمی این موضوع را تداعی کند که هدف خاصی پشت این برنامه نبوده و صرفاً نگارخانهای به وسعت یک شهر بوده است که آثاری را که در انبار داشته، به نمایش گذاشته است و بعد دوباره به انبار برمیگرداند. این تنوع آثار یک مقدار از هدف دور میشد. اما ممکن است اصلاً هدف این بوده باشد که مجموعهای از آثار متنوع به نمایش درآید. به نظر من شاید انتخاب مکانهای نصب اگر بهتر بود، میتوانست طبیعتاً تأثیر بهتری هم روی مخاطبانش بگذارد. مکانهای نصب در واقع شاید بهترین و متمرکزترین پیشنهاد در خصوص این برنامه باشد؛ یعنی اینکه کدام نقطه را برای نصب کدام اثر انتخاب کنیم. چون ماهیت آثار بسیار زیبا، لذتبخش و جذاب است ولی به نظر من زمانیکه تمام سطح شهر و تمام رسانههای تبلیغاتی بسیج و استفاده شوند، خیلی خوشایند و هدفمند نباشد؛ یعنی به نظر من اجرای حقیقی ایدۀ نگارخانهای که به وسعت یک شهر باشد ولی انتخاب آثار به صورت متمرکز، بسیار دشوار است. شاید نگارخانهای به وسعت یک محله یا به وسعت یک منطقه اجراییتر باشد و بشود حتی تابلوها یا فضاهایی غیر از تابلوهای تبلیغاتی را هم به آن اضافه کرد. مثلاً فرض کنید در یک محله یا خیابان یا منطقه که راه میروید، فقط آثار هنری ببینید یا اینکه مردم به صورت هدفمند برای دیدن نگارخانهای به وسعت یک محله یا منطقه از خانه بیرون روند.
نظرآنلاین: آیا از بازخورد مردم در این رابطه اطلاعی دارید؟
ایمان ملاجعفری : بله اطلاع دارم چون خیلی علاقمند به موضوع بودم و در آن روزها خیلی پرسوجو میکردم و هر جا میرفتم، راجع به این موضوع صحبت میکردم تا بازخورد بقیه را ببینم. واقعیت این است که اغلب مردم عادی بیتفاوت بودند، یا ندیده بودند یا توجه نکرده بودند. ولی هنردوستان بسیار مشعوف بودند و خیلی خوشحال. مثلاً دانشجوهای هنر یا کسانی که دستاندرکار هنر هستند همه با خوشحالی میگفتند که صبحشان را با دیدن یک تابلو اثر فلان نقاش شروع کردهاند و چقدر سرحال شدهاند. این واکنش از طرف هنردوستان بود. ولی متأسفانه فعالان عرصۀ تبلیغات شاکی و ناراضی بودند و منتقدان هم، منتقد موضوع بودند. یعنی اینکه هرکسی به نوعی موضوع را نقد میکرد که این نقد میتوانست خوشایند یا ناخوشایند باشد. به صورت کلی واکنشها اینگونه بود که، مردم عادی بیتفاوت، هنر دوستان، راضی و فعالان عرصۀ تبلیغات شاکی و منتقدان مشغول نقد.
نظرآنلاین: فکر میکنید طرح یا ایدۀ تکمیلی میتواند به «نگارخانهای به وسعت یک شهر» اضافه شود؟
ایمان ملاجعفری : من پیشنهادی دارم که نظر شخصی خودم است و نه حاصل یک مطالعۀ عمیق. نظر من این است که طرح بسیار طرح خوبی است، ایده بسیار عالی است ولی شکل اجرا، شکل درست و پختهای نیست، شکل اجرا کمی عجولانه است. ایدۀ نگارخانهای به وسعت یک شهر، ایدهای است که اجرایش بسیار کار سختی است. انتخاب تابلوهای تبلیغاتی برای اکران آثار هنری برای ایجاد نگارخانهای به وسعت یک شهر، سهلالوصولترین و دمدستیترین کار است و در پاسخ به ایده کافی نیست. برای این ایدۀ بسیار زیبا، باید فکری اساسی شود. پیشنهاد بداهۀ من این است که این ایده میتواند در فضای کوچکتری ایجاد شود. مثلاً «نگارخانهای به وسعت یک محله» و به جای فضاهای تبلیغاتی، تابلوهای چاپی از آثار هنری اجرا شود و میتواند موضوعی باشد مثلاً از لحاظ دوره تقسیمبندی شود؛ آثار مدرن، کلاسیک یا تقسیمبندی جغرافیایی شود مثلاً آثار اروپایی یا ایرانی و یا گروهبندیها و تقسیمبندیهای دیگر. فرض کنید از یک محله چهار نقطه انتخاب شود با چهار موضوع. یک خیابان فقط به آثار امپرسیونیسم اختصاص داشته باشد، یک خیابان فقط به آثار کلاسیک و همینطور ادامه یابد. به نظرم کار بسیار زیبایی را میتوان این گونه انجام داد. البته این کار در کلام زیباست و موقع اجرا، پیچیدگیهای خود را دارد. ولی باز تأکید میکنم که ایده بسیار عالی است ولی اجرا نیاز به پختگی و آزمون و خطای بسیار، در مقیاسهای کوچکتر دارد تا نتیجههای بزرگ گرفته شود. در نهایت به نظر من همین که در شهرداری تهران یک کار فرهنگی متناسب با سلیقۀ خاص مردم نه براساس برنامههای فرمایشی یا مناسبتی اتفاق میافتد، بسیار ستودنی است. بههرحال من و بسیاری از هنردوستان با وجود کاستیها، قدردان این موضوع هستیم و امیدواریم در دورههای بعدی کاستیها رفع شوند.