پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

اصرار بر لزوم ثبات در دنیای متغیرها

چکیده: اصرار بر ثبات در مفهوم هویت، در حالی‌که هر لحظه در حال خلق هویت جدیدی هستیم، به اندازۀ ایستادن زمان از حرکت (حداقل در این جهان) مضحک به‌نظر می‌رسد.

به نظر می‌رسد معماری ایران بعد از انقلاب اسلامی، حاصل نگاه رادیکالیستی است که اساساً با رویکردی تک بعدی و یک‌جانبه‌ به سراغ معماری رفته و نمایش نتایج آن، در بیان موفقیت یا عدم موفقیت، اظهر من الشمس است. نتایجی که نشان می‌دهد معماری امروز ایران، پس از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی، حتی با اتکا به شعارهایی همچون «معماری ایرانی-اسلامی» که در پس هر مسابقه یا رویداد بزرگ معماری قد علم می‌کند، هنوز نتوانسته سبک، نگاه جدید یا پایگاه نظری قابل عرضه‌ای داشته باشد.

حال این سؤال مطرح می‌شود که اگر قرار بر این است که یک شعار، یک رویکرد یا یک نگاه خاص برای حل مسئله (که همانا مسئلۀ معماری امروز ایران است) تعریف کند، چرا وضعیت معماری کنونی ایران نابه‌سامان و آشفته شناخته می‌شود؟ از آنجا‌که تنها راه رسیدن به پاسخِ‌ قابل قبولِ متناسب با شرایط، تعریف گزارۀ صحیح است، و همین‌طور از آنجایی‌که دغدغه‌ها گزاره‌ها را تعیین می‌کنند، راه یافتن پاسخ به سؤال مطرح شده، از مسیر توجه به دغدغه‌های تکرارشونده عبور می‌کند.

یکی از مواردی که در عرصۀ معماریِ امروز ایران بسیار تکرار می‌شود این است که باید در معماری امروز ردپایی از هویت گذشته وجود داشته باشد، که این گزاره اگرچه در ظاهر هدفی والا به نظر می‌رسد اما اساساً گزاره‌ای متناقض و پارادوکسیکال است. زیرا تحقق‌پذیری این گزاره ما را با دو رویکرد متناقض دیگر مواجه خواهد کرد، یعنی اگر معماری امروز است که بناست با نیاز انسان امروزین همسو باشد، پس نمی‌توان هویت گذشته را از آن طلب کرد و اگر هویت گذشته را در خود دارد (به معنای نگرش تک بعدی به مقولۀ هویت)، پس معماری امروز نیست! معماری امروز هویت خودِ امروزیش را دارد، که در لحظه و زمانِ خودش ایجاد می‌شود؛ زیرا معماری (به مثابه مکان) و هویت به مثابه امری سیال و دائماً متغیر، وابسته به «زمان» هستند، در پرتو زمان فهمیده می‌شوند، همچون زمان، در لحظه و آنِ پیش و پس خود تعریف می‌شوند. آن لحظه‌ای که گذشته است با اکنون و بعد از آن هرگز یکسان نخواهد بود، و این خود بر لزوم تغییر صحه می‌گذارد. پس همان‌طور که از زمان نمی‌توان انتظار رکود و ثبات داشت، انتظار ثبات از هویت که امری وابسته به زمان است نیز محل اشکال است.

اصرار بر لزوم ثبات در دنیای متغیرها

تولید مفهوم ثابت و ایستا از هویت، در حالی‌که هر لحظه در حال خلق هویت جدیدی هستیم، به اندازۀ ایستادن زمان از حرکت (حداقل در این جهان) مضحک به‌نظر می‌رسد. توقف زمان، یعنی متوقف شدن هرگونه تغییرِ دنیایی که تنها ثابت آن تغییر است. بنابراین دیدگاه رادیکالیستی در خصوص معماری تنها به معنای بازگشت به گذشته، حفظ هویت، سنت و … به دلیل گزاره‌های نادرستی که تولید می‌کنند، عملاً غیرممکن می‌نماید. بازگشت به گذشته (به معنای تکرار عین به عین) و در آنِ واحد داشتن معماری امروز، چرخۀ باطلی است که هرگز به پاسخی نخواهد رسید و این گزاره‌ها اگرچه ما را در دام زیبایی صوری گرفتار می‌کنند، اما حاصل جمع کردن جمع ناشدنی‌ها هستند و به نتایج قابل قبولی دست نخواهند یافت.

پس لزوم اصرار بر تکرار و یا ثبات در یک دنیای متغیر چیست؟ و آیا اساساً این خواسته، خواسته‌ای نامشروع نخواهد بود؟ در نهایت اگر آرمان‌های انقلاب اسلامی را به معنای ایجاد تحولات بنیادین و آزادی خواهی و آزادی طلبی بدانیم، این آزادی و تغییرات بنیادین در نوع نگاه، باید در معماری نیز متبلور شده و از نگاه‌های دگماتیستی که فقط عرصه را بر معماران و متخصصان تنگ کرده و راه به جایی نخواهند برد، اجتناب کند. به نظر می‌رسد تنها راه‌حل موجود، گذار از تقابل‌های نادرست و واگذار کردن معماری امروز، به وضعیت امروز است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *