زمین قرار گرفته در ضلع جنوبی تئاتر شهر به یکی از سیاسی و اجتماعی ترین پهنه های شهر تهران در 40 سال اخیر تبدیل شده است. وقف این زمین برای ساخت مسجد در جنوب تئاتر شهر به عنوان یکی از قرارگاههای روشنفکری معاصر، قرارگیری در مرکز شهر تهران و تنوع اجتماعی اقتصادی مراجعین این پهنه، توجه و کشمکش برسر ساخت مسجد دراین پهنه را به مسالهای چالش برانگیز در دهه 70 و 80 برای مدیریت محلی و در مواردی ملی تبدیل کرد.
عمده فعالیتهای فرهنگی – اجتماعی در پارک دانشجو در ایام پیش از انقلاب معطوف به تجمع هنرمندان و هنردوستان جهت فعالیتهای فرهنگی، تماشای تئاتر، تجمع گروههای اجتماعی مختلف به خصوص دانشجویان بود که با نزدیکشدن به تحولات سیاسی اجتماعی نیمه دوم دهه50 و انقلاب اسلامی، به محل شکلگیری اعتراضات گروههای فرهنگی و روشنفکری و بعدها از شریانهای اصلی تظاهرات گستردۀ مردم تبدیل شد.
به دلیل اختلاف اهالی محل و شهرداری منطقۀ ۱۱، قطعۀ زمین جنوب غربی پارک دانشجو و جنوبی تئاتر شهر موقتاً به پارکینگ تبدیل شد. به دلیل وقف زمین برای ساخت مسجد و نبود مسجد محلی و ناهنجاریهای موجود در پارک دانشجو اهالی این منطقه مصمم به ساخت مسجد بودند اما شهرداری مایل به ساخت مجتمع تجاری و خدماتی بود. از سال ۱۳6۰، اهالی، ابتدا با برپا کردن یک چادر و سپس با مصالح بنائی و اسکلت فلزی یک مسجد موقتی ایجاد و به انجام مراسم مذهبی روزانه و سالیانه پرداختند. بعد از تلاشهای مستمر اهالی و مراجعه مکرر به مسئولین کشوری، بالاخره در سال ۱۳۸۳، در زمان شهرداری محمود احمدی نژاد تصویب شد که در این محل یک مسجد و مجتمع فرهنگی در مقیاس مسجد جامع دایر شود. طرح اولیه از عبدالحمید نقره کار به دلیل رویکرد جنجالی و ناهماهنگی با فرم تئاتر شهر به دلیل گنبد و مناره بسیار رفیع از سوی مدیران و معماران رد شد و طرح رضا دانشمیر ، برمبنای طرحی فرمالیستی که شباهتی به ساختمان سنتی مسجد نداشت، پس از بحثهای فراوان ساخته شد. با اجرای این طرح میان مسئولان و کارشناسان مختلف اختلاف نظرهای فراوانی پیش آمد، این مخالفتها که بسیاری از آنها ریشه در تعارضات تاریخی و کشمکشهای سیاسی قدرت در این پهنه دارد، برای چندین سال بحث معماری و فرم مساجد را به بحثی داغ در محافل دانشگاهی بدل ساخت.
اما کشمکشهای به وجود آمده حول این موضع تنها به مسأله معماری آن مربوط نمیشود. در واقع مسأله از آغاز وقف زمین و حضور نیروهای مذهبی و انقلابی برای برگزاری نمازجماعت، جنگ قدرتی برای تصرف فضا بوده است. فضایی که به تعبیر دقیق تر محل همآوردی قدرتهای سیاسی اجتماعی در ایران آن روزها و ایضا پس ازآن بوده است. اینچنین به نظر میآید که خیابانهای انقلاب و ولیعصر در قدیم که باهدف ایجاد تغییرات احداث شدند در تقاطع خود مرکزیت فعالی برای تهران ایجاد نمودند. در واقع انتقال مرکزیت تهران از بهارستان، لاله زارو بازار که با احداث دانشگاه تهران در خیابان انقلاب و کوچ کتابفروشیهای شاه آباد به این محور، به چهارراه ولیعصر صورت گرفت، خود تولید کننده طبقه اجتماعی خاصی بود. مرکز جدید که با مرز اقتصادی-اجتماعی تهران انطباق فضایی بسیار نزدیکی داشت، این محدوده را محل برخورد طبقات، صنوف و قدرت ساخت.
بعدها درهر دوره و درهرموجی از جریانات سیاسی، اجتماعی اقتصادی، فرهنگی، نقش بستر را بازی مینمود و نقطهای برای پیوند مردم از سطوح مختلف جامعه بوده است. هرحزب و دولتی که خواستار تغییری بود و هر تحولی که تصمیم گیرندگان و یا خود مردم برای جامعه رقم زدند، رد پایی عمیق براین ناحیه گذارده است.
این کشمکشها تا انتخاب عنوان «مجتمع فرهنگی مذهبی» برای بنای موجود در ضلع جنوبی تئاتر شهر از سوی مدیریت شهری به منظور کاهش حساسیتها و نزاعها تا تبدیل این موضوع به بحثی تازه بر خواندهشدن صیغۀ مسجد براین بنا و اعتراضات امام جماعت نمازخانۀ سابق پارک دانشجو و افزودن عنوان «مسجد» به ابتدای نام آن در حدفاصل سالهای 96 تا 98 پیش رفت.
با تمام بحثها و کاستیهای پیشآمده در روند ساخت این بنا از ابتدای ساخت نمازخانه، طرح اولیه بر مبنای مسجد جامع تهران و تغییر طرح بر مبنای احترام به بنای تئاتر شهر تا نامگذاری و نحوۀ بهرهبرداری، بنای «مسجد و مجتمع فرهنگی مذهبی ولیعصر (عج)» همزمان با عید فطر 1397 با زیربنای بیش از 25 هزارمتر مربع، 7 طبقه و ساخته شده با استفاده از سازه اسکلت فلزی افتتاح گردید.
پارکینگ ۳طبقه با ظرفیت ۱۶۸دستگاه خودرو، واحدهای اداری، سالن آمفی تئاتر با ظرفیت ۳۸۴ نفر، سالن غذاخوری با ظرفیت ۵۴۵نفر و شبستانهایی ویژه آقایان و خانمها، کتابخانه و سرویس بهداشتی بخشی از امکانات این مجموعه میباشند (پایگاه اطلاعرسانی شبستان، 1397).
از ابتدای روند احداث این مجموعه، حجت الاسلام والمسلمین میرحیدرجعفری، امام جماعت نمازخانه قدیمی مجاور تئاترشهر که یکی از منتقدان طرح فعلی مسجد حضرت ولیعصر نیز هست به عنوان امام جماعت و متولی مسجد ولیعصر برگزیده شد و فعالیتهای فرهنگی این مجموعه در تیرماه 1398 در قالب برنامه «مقابله با تهاجم فرهنگی» در این مجموعه آغاز گردید. انتخاب عنوان و موضوعات مطرحشده در اولین نشست فرهنگی این مجموعه و انتخاب عنوان «مسجد جامع و مجتمع فرهنگی حضرت ولیعصر(عج)» در خبر پایگاه خبری برنا ذیل اعلام خبر آغاز به کار این مجموعه خود نشان از ادامه این کشمکشهاست.
در بازدید و ارزیابی این مجموعه در پاییز 98 مشاهده شد که علی رغم افتتاح مجموعه و برقراری نمازجماعت در 4 نوبت ظهر، عصر، مغرب و عشاء و برقراری کلاسهای هنری مذهبی عملا مجموعه با کمتر از 30درصد ظرفیت خود مشغول فعالیت است. در گفت و گو با متولیان مجموعه مشخص گردید علاوه بر وضعیت ناتمام پروژه در برخی از طبقات و عدم پرداخت قبض برق و آب توسط شهرداری، تولیت کنونی مسجد هنوز نگران تصمیمات شهرداری پیرامون مدیریت خود در مجموعه است و در همین راستا نامه انتصاب خود و شکایت نامهها و مکاتبات خود با شهرداری و مجلس را در معرض دید عموم قرار داده است.
هرچند نگاه سنتی اداره این مجموعه از سوی تولیت کنونی علی رغم وجود فضاهای متنوع آموزش خدماتی مشهود است اما تکمیل پروژه، رهاکردن کار و اجاره کلاسها و فضاهای مجموعه به موسسات خصوصی برای برگزاری کلاس های مذهبی هنری از سوی شهرداری به مدیریت چندگانه در این مجموعه منجر گردیده است. وضعیتی که به نحوی بازنمایاننده اداره محیط های فرهنگی مذهبی در ایران است.