فرهنگ و فرهنگي چه تفاوتي دارند؟ تفاوت «گردشگري فرهنگ» و «گردشگري فرهنگي» در چيست؟ «ي» در واژة فرهنگي «يِ» نسبت است که بنابر آن «فرهنگي» موجودي مستقل است که به فرهنگ منسوب شده است. در نتيجه بايد فرهنگ به عنوان يک مفهوم اوليه و پيشيني شناخته شده باشد تا بتوان با ايجاد نسبت ميان شيء با فرهنگ به آن ماهيت جديدي تحت عنوان شيء فرهنگي داد. پس فرهنگ، مفهوم مبنا و فرهنگي مفهوم تابع است.
گردشگري، به مثابة پديدة نويني که در عصر حاضر در حال شدن و تبيين است، با استفاده از ترکيب گردشگري فرهنگي، نقش ارزندهاي در جلب توجه جامعه به محصولات فرهنگي داشته است. اين توجه اما، اغلب به تمرکز بر چيستي محصولات فرهنگي جوامع با طبقه بندي جغرافيايي و تاريخي آنها هدايت شده و کمتر به توضيح هستي شناسانة محصول فرهنگي معطوف بوده است. به عبارت ديگر، کاوش هاي گردشگري فرهنگي عمدتاً با رويکرد معرفت شناسانه انجام ميشود تا هستي شناسانه.
نتيجة رويکرد گردشگري فرهنگي نيز معرفي تعداد کثيري از جلوه هاي تمدن انسانهاست که «ممکن است» موجب تأمل در چرايي پيدايش آنها شود. در عين حال اين امکان هم وجود دارد که در سطح شناخت صورت محصولات فرهنگي متوقف شود و به فهرست بزرگي از دستاوردهاي زيست انسان در تاريخ و جغرافياي متحول کره زمين بدل شود. «گردشگري فرهنگ» با تأکيد بر مفهوم فرهنگ تلاش ميکند از طريق آثار فرهنگي ملل، به تبيين سازمان انديشه و فرهنگ آنها دست يابد و گردشگري را فرصتي براي سياحت آثار پيشينيان به منظور کشف چرايي پديدآمدن آنها و تشخيص نسبت انتخاب ملتها با سرنوشت آنها قرار دهد.
فرهنگ را معمولاً مجموعة آداب و رسوم، هنرها، قوانين، اعتقادات و توانايي هايي تعريف ميکنند که فرد انسان از جامعه به دست مي آورد. مظاهر فرهنگ نيز متناظراً رويدادهاي سنتي و آييني، آثار هنري و الگوهاي رفتاري جامعه معرفي مي شود. هر اثر هنري عنصر فرهنگي است. مثلاً معماري ملل مظهر فرهنگ آنان است. فعاليت هاي انساني، چه فردي و چه اجتماعي، در گروه فعاليت هاي فرهنگي جا مي گيرند. آشپزي، لباس، خلق وخو، علايق، زيبايي شناسي، شعر و ادب، دين و … مقوله هاي فرهنگي شناخته مي شوند.
در گردشگري فرهنگ، پرسش اصلي از نقطه اي آغاز مي شود که گردشگر به مکان هاي اختصاصي صورت هاي فرهنگي مختلف سفر مي کند و با تجربه فضا و رويداد آنها، از چرايي پديدآمدن صورت ها و عناصر گوناگون فرهنگي پرسش مي کند. رويکرد گردشگر فرهنگ کشف روند پيدايش صورت هاي فرهنگي و مظاهر تمدن در سرزمينهاي مختلف است و شناخت چگونگي اختلافات فرهنگي ملل پرسش اصلي او نيست. چنانچه بررسي و تحليل آثار هنري، به مثابة عنصر فرهنگي يک ملت يا مکانها، رويدادها و ساير محصولات فرهنگي آنها همچون غذا، شهرها و روستاها را نيز مورد توجه قرار دهد، هدف او آن است که بتواند به عنوان نمونه و مظهري از «فرهنگ» نقبي به هزارتوي فهم «فرهنگ سرزمين هدف» بگشايد.
هدف غايي در گردشگري فرهنگ خوانش جديد از تجربة ملتها در سرزمين هاي مختلف و علي الخصوص شناخت تداوم تاريخي جهان بيني و نظام ارزشي ملل است که تحت تأثير عوامل جغرافيايي، تاريخي، اجتماعي، اقتصادي، ديني و … شکل گرفته است.
گردشگري فرهنگي مرحلة مقدماتي گردشگري فرهنگ است. در گردشگري فرهنگي اساس توجه بر شناخت تاريخي و علمي محصولات فرهنگي انسان و تجزيه و تحليل آنها حول سؤال اساسي «چگونه چنين شد؟» است. در اين مسير به تشريح ويژگي هاي صورت آثار فرهنگي جوامع و سؤالاتي از اين جنس پرداخته مي شود: اين محصول چه معنا مي دهد؟ چه خصوصياتي دارد و تحت اثر کدام مؤلفه ها به اين شکل درآمده است؟