پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

نقدی بر دیدگاه بهناز امین زاده در چیستی معماری منظر

چکیده: بهناز امین زاده استاد دانشگاه تهران در کتاب «ارزش ها در طراحی منظر شهری» تلاش کرده است تا تفاوت بین تعاریف مختلف منظر را به بحث گذارد.

منظر را باید مفهومی دانست که به واسطه جنبه های بین رشته ای آن متخصصانی از علوم مختلف بدان توجه کرده اند که همین موضوع منجر به شکل گیری تعاریفی گوناگونی از آن بر اساس دیسیپلین های مختلف شده است. در همین راستا بهناز امین زاده استاد تمام دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران در بخشی از کتاب خود با عنوان «ارزش ها در طراحی منظر شهری» تلاش داشته کرده است این تفاوت ها را به بحث گذارد.

امین زاده درکتاب خود، مفهوم منظر را از زوایای گوناگونی مورد مطالعه قرار می ­دهد و تلاش می کند آنچه را که در هر یک از این علوم در رابطه با منظر مد نظر است را آشکار کند. این دیدگاه را مطرح می­کند که در تمامی این دیسیپلین­ها جنبه محدودی از معنا و مفهوم منظر را می ­توان یافت. در جغرافیای انسانی به این موضوع اشاره می­ کند که منظر ساختارهای کالبدی دانسته می­ شود که سازماندهی جامعه و اقتصاد را منعکس می­ کند و به مانند متن قابل خواندن محسوب می ­شوند. در جامعه شناسی، به این نکته توجه می ­کند که منظر معادل مفهوم دنیا در نظر گرفته می­ شود و این دانش نیز بیشتر بر جنبه­ های فرمی آن توجه دارد. در علوم وابسته به زمین شناسی بیان می­ کند که منظر به عنوان الگوی لکه ­های سطحی مربوط به خصوصیات زمین و در اکولوژی به محیط و سیمای سرزمین و یا طبیعت محدود می ­گردد.

نقدی بر دیدگاه بهناز امین زاده در چیستی معماری منظر
تصویر 1: کتاب ارزشها و طراحی منظر شهری

با بررسی آرا نظریه پردازان فرهنگی، در این دانش منظر را چگونگی ارتباط انسان با طبیعت معرفی می­ کند. با بررسی این آرا بایستی بیان نمود که به طور کلی امین زاده معتقد است که تمامی این دانش ­ها تنها به جنبه بصری منظر می ­پردازند و تنها آن بخش را در مرکز توجه خود قرار داده ­اند. در ادامه او این نقیصه را برای دیسیپلین های معماری و شهرسازی و گرایش ­های مرتبط با آنها وارد می داند و بیان می کند که در این دانش ها نیز غالبا به منظر به عنوان چشم انداز یا بخشی از یک محدوده تصور پذیر نگریسته می شود.

اما نکته جالب در ادامه این بررسی، این موضوع است که امین زاده با معرفی «معماری ­منظر» به عنوان زیر مجموعه ­ای از دانش معماری در کتاب خود، ابراز می کند که این دیسپلین نیز به مانند معماری نگاهی ناقص را به مفهوم منظر دارد. در واقع او بیان می کند که علی رغم تحولاتی که از دو دهه پیش در «معماری منظر» اتفاق افتاده که آن را به سمت جنبه­ های حفاظتی از محیط زیست و اکولوژی سوق داده است، همچنان جنبه ­های بصری منظر مرکز اصلی توجه این دانش قرار دارد، از همین رو نیز اصطلاح «معماری منظر» را مورد انتقاد قرار می ­دهد این ترکیب را  ابهام آفرین و گمراه کننده می داند زیرا  این سو تعبیر ایجاد را می ­کند که معماران منظر گروهی از معماران ساختمان و زیر مجموعه ­ای از تیم طراحی معماری هستند در حالی که منظر به لحاظ نظری، تاریخ و نیز روش شناختی تمایزات فاحشی با معماری دارد از همین رو استفاده از واژه «طراحی منظر» به دلیل ارائه توصیف دقیق ­تر توصیه می ­نماید.

بنابراین همان گونه که بیان شد، از نظر امین زاده تمامی دانش­ هایی که به نوعی در ارتباط با منظر قرار دارند، حتی «معماری منظر» مفهوم ناقصی از منظر را ارائه می دهند که عمدتا بر جنبه بصری آن متمرکز است.  این نگاه به «معماری منظر» می ­تواند ریشه در عدم تسلط کافی وی با چگونگی تعریف مفهوم منظر در این دانش و مبانی نظری آن داشته باشد زیرا آنچه که در معماری منظر بحث می­ شود اساسا تنها متوجه جنبه­ های بصری منظر نیست.

منظر در دیسپلین معماری منظر مفهومی عینی و در عین حال ذهنی (عینی- ذهنی) تعریف می شود. به عبارت دیگر منظر تنها یک شی دیده نمی شود، بلکه پدیده ای دانسته می شود که برای درک آن، تنها دانستن اینکه چگونه اجزای محیط با یکدیگر ترکیب می ­شوند، کفایت نمی­ کند. «معماری منظر» در مبانی خود تلاش می کند که بر تمایزهای فرهنگی، اجتماعی و تاریخی و آنچه که بر ذهنیت انسان را به عنوان مشاهده گر و رکن اصلی شکل گیری منظر اثر می­ گذارد، تاکید کند، به همین دلیل به هیچ عنوان وجه بصری منظر را اصل قرار نمی­ دهد و این کاملا در تضاد با آنچه است که امین زاده از «معماری منظر» توصیف می ­کند.

به عبارت دیگر «معماری منظر» تلاش می ­کند تا بر خلاف سایر دیسیپلین ­ها تنها به ابعاد بصری منظر نپردازد و ابعاد ذهنی انسان را در رابطه با منظر بر جسته نماید و این دقیقا همان جنبه ­ای است که در دیگر دانش ­ها به آن توجه نمی ­شود. با این حال امین زاده به واسطه آگاهی ناقص خود از «معماری منظر»، این گونه می پندارد که منظر جنبه های غیر بصری جایگاهی در این دانش نداشته و به همین دلیل نیاز به تعریف حوزه جدیدی است که بتواند این نقیصه را جبران نماید از همین رو او اصطلاح طراحی منظر بدون هیچ پایه و بنیان علمی دقیق و روشنی پیشنهاد می دهد. اما ساختار علمی واضحی را برای آن ارائه نمی دهد و تنها به ارائه کلیات مبهمی برای اصطلاح «طراحی منظر» می پردازد که بسیاری از آن ها هم اکنون به صورت طبقه بندی شده در مبانی نظری «معماری منظر» جای گرفته و بحث می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *