ادراک رنگ در فضاهای شهری به عنوان یکی از مهمترین مؤلفه های به کار رفته در منظر شهری چه به لحاظ عینی و چه به لحاظ ذهنی و همچنین از لحاظ علم روانشناسی رنگها، بسیار بر انسان مؤثر است. اما امروزه چنین منظری به دلیل ابعاد گوناگون اجتماعی و فرهنگی نادیده گرفته شده است.
منظر متحرک شهری، نه به صورت ثابت که به صورت متغیر بر منظر شهری تاثیر میگذارد. انسان ها و وسایل حمل و نقل در این بحث بسیار تاثیر گذار هستند. امروزه عمدهی خودروهایی که در شهر، به خصوص در کلان شهرها، دیده می شوند، سیاه یا سفید هستند در شرایطی که عمده وقت شهروندان در خیابان سپری می شود. این حضور، حضوری در تلاقی با خودروها خواهد بود. تاثیری که رنگ این مؤلفه های متحرک بر انسان میگذارد میتواند ابعاد گسترده ای چه از منظر روانی و همینطور اجتماعی بر انسان داشته باشد. تبلیغات گسترده در صنعت خودرو سازی بر ارزشمندتر بودن خودروی سفید از یک طرف و ارزانتر بودن رنگ سیاه از طرف دیگر، این بازار را گرمتر هم کرده است. همچنین تقاضا بر رنگ های دیگر مانند قرمز، آبی یا … منوط به پرداخت هزینه اضافه و موجب سفارشی شدن خودرو خواهد شد. این در حالی است که در حدود چهل سال گذشته منظر متحرک شهری، بسیار متفاوت بوده و خودروهای رنگی بسیار بر منظر شهری مؤثر بوده اند. از دیگر مناظر متحرک شهری، انسان ها و پوششان است اما انتخاب رنگ خودرو با لباس عمدتا متفاوت است. استفاده از وسیله ای به صورت طولانی مدت قرار است مورد استفاده قرار گیرد، میتواند نگاه دیگران را تحت تاثیر قرار دهد. دیدگاه های اجتماعی و فرهنگی موجب می شود که خودروی قرمز خودرویی زنانه و البته ناهنجار شناخته شود یا رنگ سبز، آبی یا نارنجی، مورد اقبال قرار نگیرند و اینگونه چهره شهر، خاکستری گردد. تاثیری که از منظر روانشناختی، بسیار مورد تاکید قرار گرفته است.
عدم تبلیغ این رویکرد (تغییر منظر رنگی شهر) و یا تشویق نکردن مردم بر خرید خودروهای رنگی (اهدای شرایط خاص و مطلوب) گویا از سیاست هایی است که شهرها را به سمت سیاه و سفید شدن می برد. سیاستی که در صورت اتخاد آن، تاثیر خوبی بر وضعیت سلامت روان، سلامت روح و جسم و همچنین بهبود میزان افسردگی مردم پیدا خواهد شد. امکانی که باعث شود، رتبه ایران در جایگاه 106 جهانی در میزان افسردگی اندکی کاهش یابد.