منظر شهر برای از بین نرفتن بیشتر حس تعلق و دلبستگی در کلان شهرها چه کمکی می تواند برساند؟ انسان به عنوان موجودی اجتماعی نیازمند تعامل با همنوعان خود می باشد که این تعامل با حضور در اجتماع، محیط های جمعی؛ جاذب و شعف آور امکان پذیر است. رفع نیازهایی از این دست یکی از وظایف فضای شهری می باشد. اما متاسفانه توسعه شهری به شکل امروزی بالاخص در کلان شهرها باعث نادیده گرفتن بسیاری از نیازهای اساسی شهروندان در شهر شده و عواقب جبران ناپذیر اجتماعی محیطی را برجای گذاشته است.
در گذشته به دلیل وجود طبیعت در شهر افراد امکان حضور و گذران اوقات در آنها را داشتند و با طبیعت و محیط مانوس می شدند. همچنین افراد با گذر از کوچه ها و حضور در گره ها و محله های قدیمی شهر با فضای شهر و محل زندگی خود و افراد حاضر در محل ارتباط موثرتری را برقرار می کردند. حضور افراد در محیط باعث ایجاد تعامل افراد با شهر و شهروندان و این تعامل علاوه به رفع نیازهای بنیادین انسان به ایجاد حس تعلق به شهر و محیط در جامعه کمک می کرد لیکن از زمان ورود خودرو به عنوان عضویی جدای ناپذیر در زندگی روزمره افراد، بسیاری از فضاها برای عبور خودروها تخریب و تبدیل به گذرگاه شدند، همچنین بسیاری از فضاهای جمعی شهر و محله ها خالی از حضور افراد پیاده شدند.
یکی از اصلی ترین این اتفاق های اخیر تبدیل میدان های شهری که از مهمترین فضاهای جمعی و تعاملی هر شهر بوده به فلکه های اروپایی ست که به جای ایجاد مکانی برای آرامش و هم افزایی و تعامل شهروندان به مکانی بی روح و ماشینی برای تردد خودرو ها تبدیل شدند، این مهم باعث از دست رفتن فضاهای جمعی، کاهش تعاملات اجتماعی و از بین رفتن حس تعلق و دلبستگی شهروندان به شهر گردید.
در توسعه شهری تهران بسیاری از میدانها دستخوش تغییراتی قرار گرفته اند که این تغییرات در جهت استفاده آسانتر از خودرو بدون در نظر گرفتن نیازهای اجتماعی شهروندان بوده است. برای نمونه میدان ولیعصر قدیم (میدان ولیعهد) که خود به فلکه ای برای گردش خودرو تبدیل شده بوده، با استفاده از منظر طبیعی (استفاده از آب و پوشش گیاهی) کیفیت مکانی را برای مکث و تامل شهروندان ایجاد کرده بود که با وجود عبور خودرو همچنان الویت با پیاده و نیازهای وی در فضا بود که این مهم به افزایش ارتباطات و خاطرات و تعاملات جمعی کمک می کرد. در طرح توسعه شهری در دهه 80 تصمیم به ارتقا کیفیت منظر و جدا سازی سواره و پیاده و باززنده سازی میادین شهری گرفته شد. اما متاسفانه در منظر بازطراحی شده امروزی میدان ولیعصر شاهد هستیم تاکید کامل بر سواره و سهل شدن عبور و مرور بوده و نقش پیاده آن هم در حد مسیری خالی از عناصر منظرین و حیات بخش به لایه زیرین شهر کشیده شده و ارتباط با شهر و شهروندان به طور کامل قطع گردیده است. همچنین به کاربر پیاده در سطح میدان هیچ فضایی برای مکث و تعامل و هیچ عنصر منظر طبیعی تعلق نگرفته است. علاوه بر این با چنین دخل و تصرف هایی که در فضاهای جمعی شهر صورت گرفته، خاطرات جمعی گذشته فضا نیز از بین رفته است.
با توجه به موارد ذکر شده در حال حاضر به منظور افزایش حس تعلق و دلبستگی در شهرها نیازمند بازنگری در طراحی و توسعه فضاهای شهری و مکان های جمعی ازجمله میدان های شهری هستیم. که در این موارد توجه به کیفیت منظرین فضاهای شهری و استفاده بهینه و شاخص سازی عناصر طبیعی و تاریخی در منظر فضای شهری، مراقبت از آنها و همچنین محدود کردن حرکت وسایل نقلیه در فضاهای باز شهری و تاکید بر پیاده در اولویت قرار داده شود و به بازطراحی و تکثیر فضاهای جمعی مسرت بخش که در سالهای اخیر مورد بی توجهی قرارگرفته اند، پرداخته شود که این مهم به افزایش حضور پذیری اختیاری در فضا و تعامل موثرتر بین شهروندان و محیط کمک میکند و در نهایت منجر به ارتقا حس تعلق و دلبستگی شهروندان می گردد.