لزوم انطباق عناصر و سازه های شهر با نیاز های متغیر مردم، موجب آن شده که عناصر مختلف شهر در یک دگردیسی دائمی در حال تغییر باشند و خود را با زیست بهینه مردم منطبق سازند. این موضوع گاهاً شامل تغییر در نقش، جایگاه و حتی نحوه استفاده از آنها نیز می شود.
در همین راستا امروزه سوال چگونگی استفاده های جدید از عناصری که پیشتر در شهرها استقرار یافته اند و نقش آنها به مرور زمان تغییر یافته و مطابق با نیازها و سبک زندگی اجتماعی جدید، کارکردها و معانی جدیدی از آنها انتظار می رود، طرح می شود. سازه هایی همچون پل ها، خطوط راه آهن و سایر عناصری که با تغییر نظام حمل و نقل شهری و نحوه زیست عمومی مطرود مانده و نقش کارکردی و ترافیکی آنها کمتر شده یا از بین رفته دراین بحث قرار می گیرند. عناصری که علی رغم این جداماندگی به سبب حضور تاریخی و مکانمندی خود در شهر بعضا واجد وجوه خاطره ای هستند و می توانند با پذیرش نقش های گردشگری و تفرج شهری ادامه حیات یابند.
در این گذار یکی از پل هایی که با استحاله نقش و معنا روبرو شده است پل تاریخی غازیان در شهر انزلی است. این پل که یکی از اولین پل های متحرک ایران و با سازه بتنی یکی از عناصر تاریخی شهر محسوب می شود بیش از 15 سال است که کارکرد خود را به عنوان یک عنصر ترافیکی از دست داده و با منع عبور و مرور ماشین ها به یک پل پیاده تبدیل شده است،
حال باید این سوال مطرح شود که با این تغییر نقش، ویژگی های کالبدی و ساختاری آن چه تغییراتی می کند تا در راستای اهداف جدید خود در خدمت شهر و مردم قرار گیرد؟ و چرا از این فرصت پدید آمده به جهت مشخصات طبیعی پل با ورود متخصصان حوزه منظر، ارائه برنامه طراحی نظرگاهی، فضای جمعی، نورپردازی و تعریف رویدادهای اجتماعی به نقطه عطف شهر بندری انزلی تبدیل نشده است؟
منظر بدیل و بی همتا به افق دریا، خط آسمان صنعتی بندر و بلوار ساحلی انزلی ظرفیت های منظر این پل هستند که بر ارزش آن به عنوان یک عنصر گردشگری افزوده است. گویی از ابتدا این پل عنصرین منظرین در دل شهر انزلی بوده است و نقش ترافیکی برای آن کارکردی فرعی بوده است.
تبدیل این پل به یک پل گردشگری بخشی از روند طبیعی دگردیسی نقش آن بوده و شهرداری و نهاد های مربوطه باید این گونه تغییر نقش ها را شناسایی و برای تبدیل آن به عنصر کارکردی جدید برنامه و طرح ریزی کنند. نگرانی ذی نفعان در خصوص حفظ میراث تاریخی در کنار استفاده بهینه از ظرفیت های منحصر به فرد شهر و همچنین تولید جاذبه گردشگری جدید تولید مسئله ای می کند که دیسیپلین منظر با نگاه کل نگر و میان رشته ای می تواند خط اتصالی میان سازه ها و فضاهای از کارافتاده با تولید فضای منظرین و کاکردهای انسان محور باشد.
توجه به این پل به عنوان یک اثر تاریخی همراه با حفظ و مرمت این سازه، ویژگی های منظر طبیعی و بستر تالاب، برقراری ارتباط دوسویه میان شهر و بندر، استفاده از جاذبه صنعتی بندر، تولید فضای جمعی و پیاده راه انسان مدار در کنار ایجاد منظر پویای شبانه می تواند بخش های مختلف صورت مسئله طراحی پل غازیان باشد.
هرچند عدم به نتیجه رسیدن طرح ها اخذ شده از مسابقه برگزار شده در مورد این پل نقطه ای منفی در روند تغییر وضعیت آن به شمار می آید اما این نشانه هایی از تغییر نگاه به مساله از دید یک جانبه به عزمی برای بازتعریف سازه های شهری است و مسئولین مربوطه تنها توقف عبور و مرور خودرو را امر کافی ندانسته و امید است با بررسی های دقیق تر از صورت مسئله و نیازهای این منطقه حساس به راهکارهای پاسخگو برای تعریف نقطه عطف شهری برسد. همانطور که شهروندان انزلی این پل را یکی از مهمترین عناصر خاطره جمعی شناسایی کرده این پل با همگام سازی خود با تغییرات متداوم نقش فعال خود را در شهر و خاطره مردم ادامه دهد.
پل غازیان به جهت منظر ویژه پیرامونی و کارکرد فرعی آن به مثابه نظرگاه و همچنین جایگاه ارزشمند آن در خاطره جمعی و نقش هویتی پررنگ آن با تبدیل به یک پل پیاده و جاذبه گردشگری مسیر درستی درجهت تغییر سازه های ترافیکی به فضای جمعی شهری پیموده است و این امر نیاز به توجه مسئولین و اجرای طرح های منظرین جهت پیشبرد رویکرد انسان مدار و استفاده بهینه از ظرفیت های شهر است.