گلایه مسافرین در گرو ترک عادت های گذشته!
وضعیت روسازی راه های بین شهری
پاسخ منطقی به گلایه همیشگی مسافرین از وضعیت روسازی راه های شهری و بین شهری چیست؟ تا کی این گلایه ها می تواند ادامه داشته باشد؟ آیا هیچ تدبیری جهت دوام هرچه بیشتر روسازی معابر تا به این جا اندیشیده شده است؟
قبل از پرداختن به بحث و بررسی جهت یافتن پاسخ این پرسش های همیشگی شاید بد نباشد مروری کوتاه و سریع بر تجربه گذشتگان در زمان اولین مواجهه ایشان با پدیده راه داشته باشیم. راهسازان از زمان های قدیم بر لزوم و اهمیت روسازی راه ها واقف بودند و برحسب مورد از انواع روسازی ها استفاده می کردند. روسازی راه ها در مناطقی که دارای زمین های سست و آب و هوایی مرطوب بود و برای حمل و نقل کالا و مسافرین از ارابه استفاده می شد بیشتر توسعه یافت.
از روسازی های قدیمی که هنوز هم آثاری از آنها بهجا مانده میتوان روسازی خیابان های بابل و روسازی راه های رومیان را نام برد. در بابل برای ساختن خیابان ها و محافظت آن ها در برابر طغیان رودخانۀ دجله از آجر و ملات قیر معدنی استفاده می کردند.
در مناطقی نظیر ایران راه ها معمولاً بدون روسازی ساخته می شد. زیرا آب و هوای این مناطق گرم و خشک بود، آبادی ها از یکدیگر فاصلۀ زیادی داشتند و برای حمل و نقل کالا و رفت و آمد مسافرین از چهارپایان استفاده می شد. از روسازی فقط در مواردی که راه از زمین های سست، نمکزار، آبگیر و یا لجنی عبور می کرد استفاده می شد.
در قدیم برای روسازی راه های کویری ایران که راه از زمین های نمکزار که خاک پوک است عبور می کرد. از خرده سنگ و در صورت عدم دسترسی به سنگ ریزه از خرده آجر استفاده می شد (راه خوار به کاشان از سیاهکوه و راه اصفهان به مشهد از کویر). برای روسازی راه هایی که از لجنزارها عبور می کرد از یک لایه زغال چوب برای پایدارکردن زمین استفاده میشد که بر روی آن شن ریزی شده و سپس روی آن سنگ فرش میگردید.
استفاده از خاکریز و بالا آوردن راه در دشت ها در قدیم نیز بهکار رفته است. قسمت هایی از راه قزوین به اصفهان که در زمین های پست واقع شده و احتمال بسته شدن راه بر اثر طغیان رودخانه ها وجود داشت روسازی راه که از پاره سنگ و قلوه سنگ تشکیل می شد بر روی خاکریزهایی به بلندی حدود یک متر ساخته شده بود.
به طور کلی روسازی باید طوری طرح و ساخته شود که بتواند وزن وسایل نقلیه را تحمل کند و در هر شرایط جوی قابل استفاده باشد. زمین در حالت طبیعی معمولاً مقاومت کافی برای تحمل بارهای وارد از چرخ های وسایل نقلیۀ سنگین نظیر کامیون ها را ندارد و بارگذاری اینگونه خاک ها موجب شکست برشی خاک و بهوجودآمدن تغییر شکل های بیش از اندازه در آن می شود.
مرور تجربه گذشتگان گواه آن است که ایشان برای روسازی معابر از نسخه واحدی استفاده نمی کردند و بر حسب ضرورت متناسب با هر شرایط آب و هوایی و مقاومت خاک چاره اندیشی متمایزی داشتند. اما امروز عادت بر آن است که روسازی راه تنها یک معنا داشته و آن هم آسفالت کردن آن است و خیال بر ارتقای کیفیت اجرایی آن برنامه ریزان را بر آن داشته تا دست به قلم برده و بر این مسأله آیین نامه هایی نیز کتابت کنند.
حال غافل از این که آسفالت و سطح تیره آن به ویژه در خطه گرم و خشک نواحی مرکزی که غالب راه های ایران را شامل می شود، می تواند پاسخ مناسبی باشد یا وضعیت نابسامان آن ها نتیجه همین تدبیر غلط می باشد. از سویی بنا به اظهارات مسئولین امر نیز طول زیاد راه های ایران پهناور و توان پایین وزارت راه در امر نگهداری و مرمت مداوم این راه های آسفالته، امری تقریبا نشد است.
بنابراین شاید وقت آن رسیده تا مسئولین با تغییر زاویه نگاه و انتخاب راهکار واحد و سریع همیشگی به دنبال راه حل بهتری برای این امر باشند. ضمن اینکه تمایز برخورد در این امر با توجه به موقعیت های جغرافیایی متفاوت، خود می تواند به خوانایی و هویت دادن به راه ها نیز کمک نماید.