راه؛ میراث طبیعی روستایی
نقش سیاست گذاری راه در پاسداشت میراث طبیعی و بکر مناطق روستایی کشور تا چه اندازه است؟
بر خلاف تصور معمول که اساس تبلیغ و معرفی بهتر میراث طبیعی روستایی را توسعه شبکه معابر و راه های دسترسی و سهولت هرچه بیشتر مسیرهای دسترسی می داند، باید بیان کرد که شرط اصلی حراست از میراث روستایی کمترین میزان مداخله در شبکه راه های دسترسی است. توسعه به معنای تسهیل مسیر موجب سرریز بیشتر جمعیت مسافران و پایه مداخلات هرچه بیشتر خواهد شد؛ و این یعنی دقیقا امری غلط است که به دلیل سیاست گذاری های غلط این حوزه گریبان گیر روستاها و مناطق بکر بسیاری تاکنون شده است.
این در حالی ست که گاهی اهالی برخی از این مناطق دانسته و ندانسته خود عاملی شدند تا این تجربه تلخ را تکرار نکرده و خواستار تغییرات بدون برنامه نشده اند. با اِشراف به ارزش ها و میراث مناطق خود سعی در حفظ هویت فرهنگی منطقه خود کرده و در بحث جذب گردشگر افراط و تفریط، رویه نکرده و به اندازه برخورد کرده اند.
در مثالی می توان به یکی از قدیمی ترین میراث فرهنگی روستایی کشور اشاره نمود؛ روستایی در دل رشته کوه های البرز، به نام کندلوس. جاده کوهستانی زیبایی که گردشگران را از میان خود عبور داده و به روستا می رساند. روستایی که به همت شهروندانش به پاکیزگی شهره بوده و به نظر می رسد تمامی اهالی روستا به فهم عمیقی از این هویت فرهنگی رسیده اند. البته متولیان راه نباید از این مسأله غافل شوند که برنامه ریزی برای راه تنها به معنی اعمال تغییرات در فرم هندسی و برهم زدن نظم طبیعت نیست و روی دیگر سکه بی توجهی و رها کردن راه هم نیست.
راه های روستایی مانند سایر انواع راه نیازمند توسعه زیرساخت های ایمنی راه هستند. ضرورت به استقرار واحدهای پشتیبان راه، ضرورت توسعه امکانات راه نظیر مراکز خدمات گردشگری و حتی در ساده ترین نوع نیاز، وجود ایستگاه های مناسب تأمین سوخت. راه های روستایی بیش از آن که نیاز به ایمنی از جنس معمول که در نهایت منتج به تحمیل هندسه به مسیر خواهد شد، داشته باشد؛ نیازمند القای حس امنیت در نظر مسافران است.
برنامه ریزان و متولیان راه باید با پیش بینی سهولت در ارتباط به وسیله روش های جایگزین در مواقع ضروری از مداخلات بدون پشتوانه فکری در شبکه راه های روستایی و میراث فرهنگی طبیعی کشور پرهیز کنند. به عنوان نمونه با جانمایی محل های مناسبی جهت فرود بالگرد می توان ظرفیت های سهولت ارتباطات ضروری را بالاتر برد و به بسترهای طبیعی و مناظر فرهنگی کشور نیز آسیب کمتری وارد نمود.
بی شک جذابیت مسیرهای پر پیچ و خم طبیعی خود بخشی از جاذبه سفر برای گردشگران طبیعت گرد خواهد بود؛ بهانه ای برای فرار از یکنواختی و تکراری بی مبالات. نباید فراموش کرد که مقصود، مقصد خود را خواهد جست. مسافری که قصد سفر به دل طبیعت و تجربه مناظر زیبای طبیعی را دارد از تک تک لحظات سفر بهره خواهد برد. پس ضرورتی برای تحمیل مدل های هندسی بیگانه نخواهد داشت. اگرچه که روی دیگر ماجرا رها شدن این گونه راه ها در ذهن متولیان امر خواهد بود.
در برداشت اولیه و بدون قصد شاید به نظر رسد متولی راه تنها در فهم غلط از واژه آزادراه و کاربست غلط آن نیز دچار گرفتاری شده است و یا به درآمد سالیان پس از احداث آن می اندیشد. پس تنها ضرورت به ارائه خدمات به چنین راه هایی پس از بهره برداری را دیده و از سایر مدل های ارتباطی غافل مانده است.