تبلور فضایی مفهوم اجتماع در شهرهای معاصر ایران چگونه تغییر کرده و چه تاثیری بر ماهیت فضاهای شهری داشته است؟ واژه «Community» به معنای اجتماع از ریشه لاتین «Communis» به معنای مشارکت عامه گرفته شده است. در زبان فارسی، اصطلاح اجتماع به معانی جماعت، انبوهی، اشتراک، وفاق عمومی و شباهت زیستی به کار رفته است و به طور کلی به گروهی از مردم اطلاق می شود که دارای ارزش های واحدی هستند. اجتماع به تعبیر لاکمن و برگر اجتماعی بودن ثانویه خوانده می شود (Berger & Luckman, 1967: 163-173) و برآمده از رفتار، علایق و تجربیات گروهی است.
بنابراین اجتماع را میتوان تحت عنوان قرارگیری افراد در یک موقعیت جغرافیایی مشابه و همچنین افرادی توصیف کرد که دارای یک علاقه یا ویژگی خاص هستند. در گذشته محله تبلور فضایی مفهوم اجتماع بر مبنای مشابهت های اجتماعی و فرهنگی زیست، در شهر های ایرانی بوده است؛ اما در دوران معاصر تحول نمود فضایی مفهوم اجتماع با برخی از آسیب های مربوط به تحولات فضای شهری نظیر مسأله خصوصی سازی و اقتصادی سازی فضا را به همراه داشته است.
با تغییر معیار شکلگیری مفهوم اجتماع از اشتراکات اجتماعی به بضاعت و هم توان بودن اقتصادی اعضا، شکل تعاملات جاری و نمود فضایی این اجتماعات نیز تغییر می یابد. نمود بارز این موضوع در شهر تهران در قالب اجتماعات طرح ریزی شده ای دیده میشود که اصطلاحاً با عنوان اجتماعات دردار شناخته می شوند.
تحریف در مفهوم اجتماع
تا پیش از تحولات ناشی از مدرنیسم، محله در شهرهای ایرانی به عنوان یک واحد فیزیکی و اجتماعی مطرح بوده و محل استقرار ارزش ها و شیوههای زیست مشابه و عامل ایجاد نظم اجتماعی، فضایی و عملکردی به شمار می آمد که با قائل شدن استثنا به نفع اعضای واجد شرایط بر مبنای عوامل متعدد فرهنگی، اجتماعی، قومیتی و اقتصادی شکل گیری رخدادها و تعاملات اجتماعی را تسهیل می نمود.
اما امروزه با از بین رفتن سازمان محله محور شهر، به شکل عمده شاهد تقسیم بندی شهر بر مبنای مشابهت های زیستی بر اساس مولفه های اقتصادی هستیم که در قالب طبقه و رده فضای شهر سازماندهی می کند. این تحول علیرغم شعار های جذابی چون «شبیهسازی شهری»، محرومیت فضایی برخی از گروه ها و اقشار اجتماعی را به همراه داشته است که در نتیجه نگاه سرمایه دارانه و کالا گونه به فضا، در فضاهایی با کاربری اقتصادی نظیر فود کورتهای مراکز خرید و مراکز تفریحی خاص و فضای مشاع مجتمع های مسکونی دیده میشود که جدایی گزینی فضایی طبقات و گروه ها اقتصادی خاص و شکلگیری مشروط تعاملات اجتماعی میان افراد و گروههای مشخص را به همراه دارد.
در نمونههای مذکور به منظور شکل گیری اجتماع، فضا از مالکیت عموم خارج شده و امکانات آن انحصاری و دسترسی به آن نیز به نفع گروهی خاص مصادره میشود. زیربنای شکل گیری و توسعه این فضاها، اهداف اقتصادی سازندگان و تصمیم گیران بوده و دسترسی و حضور در آنها، نیازمند قرارگیری در رده اقتصادی و اجتماعی و تمکن مالی مشخصی است. فضاهای یادشده دیگر جزئی از تجربه اجتماعی و زندگی روزمره اعضا نبوده و دسترسی و استفاده از امکانات ارائه شده در آنها، منحصر به برخورداری از تمکن مالی و حتی حق عضویت است؛ از این رو اعتبار اجتماع شکل یافته در این فضاها به دلیل وابستگی به مجوزهای اقتصادی به جای مولفه های اجتماعی و فرهنگی مورد تشکیک است.
می توان گفت مفهوم اجتماع در ساختار طبقاتی شده شهر تهران، به رده و طبقه مبدل شده است که خود مولد شکل جدیدی از حیات شهری، تعامل اجتماعی و تقسیمبندی – به جای سازمانیابی- فضای شهری، بر اساس توانمندی های مالی است. در این ساختار برخورداری از شرایط اقتصادی مشخصی امکان حضور در فضاهای عمومی مشترک را فراهم آورده و نوع تحولیافتهای از اجتماع را ایجاد می کند.زیرا نیروی محرکه شکل گیری این فضا در نتیجه مقاصد اقتصادی کلان سازندگان است که شبکه روابط متقابل در اجتماع را به پشتیبانی از اهداف اقتصادی کلان و بالادست سوق می دهد و در عین حال مولد الگوی جدیدی از ساماندهی فضا و زیست در اجتماع با معنایی تحریف شده است.
منابع:
- Berger, P,L & Luckman, T. (1967). The social construction of reality. Garden city,NY: Doubleday