به تازگی علی اعطا، عضو شورای پنجم شهر تهران در مصاحبه ای که در روزنامه پیام ما منتشر شده است، نسبت به توجه مجدد به لغو و جایگزینی مصوبه برج باغ شورای دوم که بارها در این خصوص در شورای پنجم بحث و تبادل نظر شده بود، تأکید کرده است. اما او این بار تلاش کرده است موضوع را با کلید واژه ای جدید و ناآشنا مطرح کند: باغ تهرانی.
«میخواهم از یک منظر دیگر به موضوع نگاه کنم. در تاریخ باغسازی در جهان، سبک های شناخته شده ای مثل باغسازی ایرانی، باغسازی ژاپنی، باغسازی فرانسوی و … وجود دارد که باغ ایرانی از جمله شاخص ترین انواع باغ در تاریخ باغسازی جهان هستند. در شهرهای مختلف ما نمونه های ارزشمندی از باغ ایرانی داریم. مثلاً باغ شازده ماهان و باغ دولت آباد یزد از این زمره اند.
در تهران همچنین نمونه هایی وجود دارد. اما بعضی از پژوهشگران برجسته مثل استاد دکتر اسکندر مختاری از گونه باغ تهرانی هم صحبت می کنند که ویژگی های خاص خود را دارد و ترکیبی از یک عمارت کم تراکم با کاربری های متنوع و باغ است و معمولا، بر خلاف باغ ایرانی، محور بندی های عمود بر هم و منظم در نقشه باغ وجود ندارد و دلیل این امر به عوارض طبیعی زمین و توپوگرافی مربوط است.
اکثر باغ های از دست رفته مناطق شمالی شهر تهران از همین دسته هستند. اگر بخواهیم واقعگرا باشیم و از روی تعصب نسبت به تصمیمات پیشین خود صحبت نکنیم، به نظرم باید از خود سوال کنیم که چه به روز این شهر آمده که از نمونه های باغ تهرانی، تعداد اندکی برجا مانده است؟ طبیعتاً ما که این همه از هویت ایرانی اسلامی و تاریخ معماری صحبت می کنیم، نباید نسبت به گونه های در حال انقراض تاریخ باغسازی حساسیت داشته باشیم؟ نمی شود یک بار از زاویه احیای باغ تهرانی به موضوع باغ های تهران و ساختمان سازی در آنها نگاه کنیم؟» (اسکان نیوز، 19 آبان ماه 1400)
جدا از مسئله مصوبه برج باغ ها و توجه به آن موضوع، استفاده از واژه باغ تهرانی که برای دکتر سید امیر منصوری (مدیر گروه منظر دانشگاه تهران و راهبر پروژه های باغ ایرانی)، نیز مبهم است، جای سوال دارد. (نظر آنلاین، 21 آبان ماه 1400)
باغ ایرانی که کهن الگویی تاریخی در جهان است، از دوران هخامنشیان تا عصر قاجار به صورت مشخص، الگوی باغسازی در ایران و بسیاری فرهنگ های متأثر از آن بوده است. واژه نام آشنای باغ ایرانی در دوران پهلوی، به دنبال پارک سازی مدرن و عدم تلاش و توجه معماران برای تطبیق آن با شهرسازی این دوره، از منظر شهرهای ایرانی حذف شد و به تدریج به خاطره محدود به باغ های تاریخی بازمانده از دوران گذشته تبدیل گشت.
باغ ایرانی ده ونک در شهر تهران که قریب به بیست سال قبل طراحی و احداث شده است با الگوبرداری از باغ ایرانی، مورد استقبال عموم مردم قرار گرفت و به یکی از جاذبه های گردشگری شهر تهران تبدیل شد. به واسطه این تجربه موفق نسخه های دیگری از باغ ایرانی در مناطق مختلف شهر تهران در مقیاس پروژه های محله ای و شهری به اجرا درآمدند. هرچند موفقیت این پروژه ها امتیاز بزرگی برای مدیریت شهری تهران محسوب می شود اما حالا به نظر می رسد برای جایگزین کردن باغ ایرانی در تلاش هستند از واژگان جدیدی استفاده کنند.
باغ تهرانی؟!
عنوان باغ تهرانی که تاکنون از سوی هیچ متخصص منظر و باغسازی مطرح نشده است، بدون پشتوانه علمی، تاریخی یا مصداقی از سوی علی اعطا مطرح می شود. اگر با این رویکرد، باغ های ساخته شده در تهران را باغ تهرانی بدانیم پس باغ های اصفهان را باغ اصفهانی، باغ های شیراز را باغ شیرازی و …. باید بنامیم که نهایتاً مجموعه ای از سبک های باغسازی به تعداد شهرهای ایران خواهیم داشت.
به نظر می رسد استفاده از واژه باغ تهرانی در ادبیات یادداشت مذکور و تأکید مکرر و تمیز آن از باغ ایرانی، از دو جنبه قابل بررسی است؛ از سویی چنین نگاهی می تواند برآمده از خطای شناختی از باغ ایرانی باشد. شناختی که از نگاه موزه ای به عنصر تاریخی ایجاد می شود، باغ ایرانی را یک باغ خاص در جغرافیای محدود می بیند و چون شناختی از شیوه باغ ایرانی و نمونه های متعدد و متنوع این کهن الگو در جغرافیای پهناوری از ایران فرهنگی-تاریخی ندارد، الگوی باغ را معادل نمود عینی برخی عناصر آن می داند.
از سوی دیگر چنین واژگانی می تواند جدا از مسئله شناخت باغ ایرانی و تمیز الگوی باغ از نمونه های آن، آگاهانه، بستری برای ساخت و ساز فضاهایی تحت عنوان باغ تهرانی با پشتوانه تاریخی بودن آن برای افراد ویژه ای فراهم کند.