نشست «نهاد طرح جامع شهر تهران، تهیه یا هماهنگی؟» با سخنرانی محمد سالاری، رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران، ناصر براتی، عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) به دبیری محمدصالح شکوهی بیدهندی، عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت ۲۵ تیر ۹۸ در گالری نظرگاه برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمدصالح شکوهی بیدهندی با اشاره به اینکه در این جلسه قرار است ظرفیتها و محدودیتهای نهاد طرح جامع را مورد بررسی قرار دهیم، گفت: «بعد از اینکه طرح جامع دوم شهر تهران تحت عنوان طرح ساماندهی آتک کنار گذاشته شد، موضوع هماهنگی بین شهرداری و دولت مطرح شد و پس از تشکیل شورای شهر در سال ۷۷، ضلع سوم در کنار دولت و شهرداری قرار گرفت و این ایده مطرح شد که باید نهادی ایجاد شود تا این سه ضلع را هماهنگ و برنامههای توسعۀ شهری تهران را تهیه کند و بر تحقق آنها نیز نظارت داشته باشد».
وی با بیان اینکه نهادی که تشکیل شد دو دوره داشت، ادامه داد: «دورۀ اول، نهادی بود که مسئولیت آن تهیۀ طرحهای جامع و تفصیلی بود. به محض تصویب طرح جامع در خود طرح به عنوان یک مصوبه در شورای عالی شهرسازی و معماری دائمیشدن این نهاد به منظور نظارت بر اجرای طرح تصویب شد. دومین دورۀ نهاد بعد از تصویب طرح جامع بود. این دوره تا سال ۸۹ ادامه داشت تا اینکه بهدلیل اختلافات شهردار و دولت وقت، نهاد از سوی وزارت راه و شهرسازی بهصورت یکطرفه منحل شد و بر اساس مصوبۀ شورای عالی شهرسازی و معماری تکالیف نهاد به شهرداری تهران واگذار شد».
شکوهی اضافه کرد: «شهرداری نیز بعد از مدتی «شورای عالی نظارت بر توسعۀ شهری تهران» را جایگزین نهاد کرد. این شورا در طول سالهای ۸۹ تا ۹۸ تنها یک جلسه تشکیل داده و هیچ خروجی نداشته، این در حالی است که در طرح جامع قید شده که نهاد در دورههای 5 ساله باید طرح جامع را بازنگری کند، از طرفی نظارت بر اجرای تکالیف طرح نیز نادیده گرفته شد».
عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت تصریح کرد: «اتفاق خوبی که در سالهای اخیر رخ داد این است که بحث احیای نهاد مجدداً مطرح شد و امسال نیز به نتیجه رسید و تفاهمنامۀ ایجاد نهاد بین سه ضلع شهرداری، وزارت راه و شهرسازی و شورای شهر تهران امضا شد».
وی با طرح این سؤالات که «نهاد فعلی چه جایگاهی دارد؟»، «آیا ظرفیتهای لازم برای نظارت بر تحقق طرح جامع وجود دارد؟» و «چه اقداماتی میتوان انجام داد که به سرنوشت نهادهای گذشته دچار نشود؟» از سخنرانان این نشست خواست که توضیحات لازم را ارائه دهند.
ضرورت قانونیشدن نهاد طرح جامع شهر تهران
محمد سالاری رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران در خصوص احیای این نهاد گفت: «در شورای چهارم شهر تهران بعد از تشکیل کمیسیون شهرسازی و معماری همزمان با بررسی طرحهای توسعۀ شهری تهران، موضوع احیای نهاد طرح جامع پیش آمد. آن زمان اوج انحراف از مفاد طرحهای جامع و تفصیلی بود و عموم تصمیمگیریها و تصمیمسازیها در مناطق و کمیسیون مادۀ ۵ مغایر طرحهای توسعهای شهر بود و توجهی به تکالیف طرحهای جامع و تفصیلی و طرحهای موضعی و موضوعی نمیشد، لذا در آن فضا احیای مجدد نهاد طرح جامع ضروری به نظر میرسید».
وی ادامه داد: «نبود نهاد طرح جامع یکی از دلایل اصلی خروج مدیریت شهری تهران از ریل تحقق طرحهای توسعۀ شهری بود. هنگامی که وزارت راه و شهرسازی بهصورت یکطرفه از نهاد اولیه خارج شد، شهرداری نیز فضا را برای تصمیمگیریهای سلیقهای باز دید و از همان زمان یک شکاف اساسی بین حرفهمندان، دیدهبانها و مدیریت شهری به وجود آمد».
سالاری تصریح کرد: «در دورۀ چهارم، در کارگروهی که برای بررسی مغایرتهای طرح جامع و طرح تفصیلی ایجاد شد، متوجه شدیم تمام بندهای طرح تفصیلی مغایر طرح جامع است. در این زمان ما خواستار احیای نهاد طرح جامع شدیم که پس از پیگیریها و مکاتبات متعدد، در شورای عالی شهرسازی و معماری به تصویب رسید اما بهدلیل اختلافات وزارت راه و شهرداری تفاهم ایجاد نشد».
رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران با بیان اینکه در دورۀ پنجم شورای شهر فرصت خوبی برای طرح مجدد این موضوع ایجاد شد، اظهار داشت: «در این دوره پس از برگزاری جلساتی، پیشنویس این تفاهمنامه به امضای رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری به نمایندگی از رئیس شورای شهر تهران، معاون شهرسازی و معماری شهرداری به نمایندگی از شهردار تهران و معاون شهرسازی و معماری وزیر راه و شهرسازی رسید اما باز هم علیرغم پیگیریهای ما امضای تفاهمنامه بین وزیر راه و شهرسازی، شهردار تهران و رئیس شورای شهر تهران به تعویق افتاد».
وی ادامه داد: «نهایتاً با پیگیریهایی که ما به پشتوانۀ صاحبنظران و مطالبۀ عمومی حرفهمندان انجام دادیم، چندی پیش تفاهمنامۀ احیای نهاد راهبری و پایش طرح جامع به امضا سه ضلع وزارت راه و شهرسازی و معماری، شهرداری و شورای شهر تهران رسید».
سالاری با اشاره به وجود دغدغههایی در خصوص ادامۀ فعالیت نهاد طرح جامع گفت: «یکی از نگرانیهای جدی ما این است که نهاد جدید به سرنوشت نهاد قبلی دچار شود، چراکه هنوز هم این امکان وجود دارد که بین این اضلاع تقابلی به وجود آید و مجدداً ادامۀ کار این نهاد با مشکل روبهرو شود، لذا ما پیشنویس طرحی را آماده کردیم تا از طریق شورای عالی استانها بتوانیم این نهاد را در دولت یا مجلس به تصویب رسانده و قانونی کنیم».
لزوم افزایش دامنۀ مطالبۀ ایجاد نهاد طرح جامع
وی ادامه داد: «یکی دیگر از اقدامات این است که این موضوع را بین حرفهمندان و دیدهبانهای شهری تبدیل به مطالبه کنیم و دایرۀ کنشگران این مسأله را افزایش دهیم، در همین راستا ما در نخستین اجلاس مجمع مشورتی رؤسای کمیسیونهای شهرسازی و معماری مراکز استانها که به ابتکار کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران تشکیل شد، طرح ایجاد نهاد راهبری و پایش طرحهای توسعۀ شهری را برای پیگیری و تصویب در مراکز استانها تصویب کردیم تا آنها نیز این طرح را در استانهای خود به تصویب برسانند و به این ترتیب دایرۀ مطالبهگری در این خصوص کشوری شود».
این عضو شورای شهر تهران افزود: «در اقدامی دیگر نقش محوری به مشارکت حرفهمندان و صاحبنظران در شورای تخصصی نهاد دادیم و در همین راستا ۵ نفر از اعضای شورای تخصصی با معرفی حوزههای حرفهای در تصمیمگیری و تصمیمسازیها حضور خواهند داشت».
وی با بیان اینکه در حال حاضر این نهاد نسبت به گذشته فرابخشیتر نخواهد بود اظهار داشت: «ما بررسی کردیم که اگر در گام اول چنین باشد ممکن است امضای تفاهمنامه به تعویق بیفتد اما مهمترین موضوعی که در حال پیگیری آن هستیم این است که این نهاد بتواند در راستای وظایف محوله، برخی از تکالیف طرحهای توسعۀ شهری به خصوص طرح تفصیلی را به نتیجه برساند تا نهاد دارای کارآمدی بیشتری در ایفای نقش خود و تحقق طرحهای توسعۀ شهری باشد و بتوان بیشتر از آن حمایت کرد».
نهاد طرح جامع باید ناظر و هماهنگکننده باشد
در ادامۀ جلسه ناصر براتی گفت: «در سالهای قبل از تشکیل نهاد، با بررسیهایی که انجام دادیم متوجه شدیم علیرغم وجود تشکیلات، نهادها و طرحهای مختلف، اقدامات توسعهای که در شهر در حال انجام است کارایی ندارد و تصمیم گرفتیم با توجه به ساختارهای موجود کاری انجام دهیم تا یک قدم به جلو برداریم. اولین موضوع این بود که تمام ساختارها و دستگاههای موجود طی 40 -50 سال نتوانسته بودند اقدامات درستی را انجام دهند و حتی هیچ اثری از گذشتۀ متمدن کشور در شهرها نبود، بنابراین به این نتیجه رسیدیم که اینها نمیتوانند کاری انجام دهند و باید اقدامات جدیدی خارج از این مجموعه صورت گیرد، لذا موضوع تشکیل نهاد مطرح شد. اما این نهاد باید خارج از مجموعه دستگاهها و روال بوروکراتیک میماند وگرنه منحل میشد که در نهایت هم این اتفاق افتاد».
وی ادامه داد: «هنگامی که نهاد قبلی تشکیل شد قرار نبود تهیۀ طرح جامع را انجام دهد اما باز هم موضوع تهیۀ طرح جامع ساختاری_راهبردی مطرح شد که همان هم به دلیل ناممکنی ادغام ساختار و راهبرد، عملی و علمی نبود. از یک جایی به بعد نهاد از مسیر اصلی خارج شد و همین دلیلی برای خروج من و دکتر منصوری از نهاد بود. ما راه را درست شروع کردیم اما درست ادامه پیدا نکرد، باید نهادی فراسازمانی ایجاد میشد، روشها تغییر میکرد».
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «در طرح جامع باید تمام موضوعات شهر اعم از مگسهای سفید، کودکان کار و … در نظر گرفته شود، طرحی که فقط مربوط به کالبد شهر باشد نقشه است، طرح جامع شهر تهران یک طرح بخشی است یعنی فقط مربوط به یک بخش است و در یک طرح بخشی نیاز به ورود نهاد برای تهیۀ طرح نیست بلکه نهاد باید نقش نظارت و هماهنگی را داشته باشد».
وی با تأکید بر ایفای نقش نهاد به عنوان یک نهاد ناظر گفت: «در این نهاد باید شاخصهایی تهیه میشد تا بتوان میزان تحقق طرح را ارزیابی کرد، بنابراین اگر در نهاد جدید نیز قرار باشد برخوردهای بخشی صورت گیرد و باز هم طرح تهیه کند بازهم موفق نخواهد بود، نهاد باید چابک باشد و بهصورت اتوماسیونی بر اجرای طرح نظارت کند، اما اگر قرار است از طرح به برنامه برسیم و این طرح جامع و طرح تفصیلی را گذاری به سمت تهیۀ برنامۀ توسعه ببینیم، نهاد نقش اساسی را در مدیریت این گذار ایفا میکند».
نهاد باید فراجناحی و خارج از ساختارهای موجود باشد
براتی افزود: «نهاد باید فراجناحی و خارج از ساختارهای موجود باشد و نباید نقش مشاور مادر را ایفا کند که اگر اینگونه باشد نمیتواند بقا داشته باشد. بنابراین هدف نهاد باید مشخص شود و نهاد باید با تمام توان به تهیۀ برنامهها، طرحها، نظارت و ارزیابی آنها بپردازد، اما اگر قرار است باز هم طرح رشد تهیه کند، نیازی به تشکیل یک نهاد نیست».
محمدصالح شکوهی نیز در ادامه به طرح سؤالاتی پرداخت و گفت: «اکنون نهاد چه کارهایی را میتواند شروع کند؟ برای انجام آنها به چه سازوکارها و ساختارهایی نیاز دارد؟ 8 سال از اولین بازنگری طرح جامع گذشته است و اکنون دغدغۀ بازنگری طرح تفصیلی وجود دارد اما به نظر نمیرسد که سازوکار لازم وجود داشته باشد تا نهاد بتواند یک برنامه تهیه کند و نیاز به مشارکت فعالانۀ دانشگاهیان و حرفهمندان دارد. اگر قرار است نهاد، طرح تفصیلی را بازنگری کند از چه مسیری قرار است وارد شود؟».
طرح تفصیلی کمکی به ارتقاء کیفیت زندگی در شهر نکرد
محمد سالاری در ادامۀ جلسه ضمن پیشنهاد برگزاری سلسله نشستهایی به منظور بررسی رویکردهای نوین در تهیۀ طرحهای توسعۀ شهری گفت: «این موضوع که آیا هنوز ما باید نسبت به تهیۀ طرحهای توسعۀ شهری و برنامههای بلند مدت اقدام کنیم یا مانند کشورهای توسعهیافته که بیش از نیم قرن است که از این مدل برنامهریزی عبور کردهاند و به سمت برنامهریزیهای غلطان، منعطف و استراتژیک رفتهاند عمل کنیم، باید مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. اکنون تغییرات در دنیا سرعت گرفته و قاعدتاً برنامهریزیها نیز باید متناسب با تغییرات انجام شود لذا باید ما نیز به سمت برنامهریزیهای منعطف و استراتژیک برویم».
وی با بیان اینکه علیرغم وجود انتقادات به طرح جامع اکنون این طرح یک سند بالادستی و ملاک عمل برای مدیریت شهری محسوب میشود، اظهار داشت: «تشکیل نهاد طرح جامع نیز یکی از راهبردهای این طرح است، ما نیز بر اساس همین الزام، نهاد را ایجاد کردیم، چراکه برای پیشبرد راهبردهای طرح جامع، به تعاملات فرابخشی نیاز است، لذا در این طرح، نهادی پیشبینیشده که سه ضلع شهرداری، شورا و شورای عالی شهرسازی و معماری با 11 وزارتخانه، دستگاه و نهاد در آن حضور داشته باشند اما چون در زمان تشکیل نهاد قبلی، طرح جامع شهر تهران تهیه نشده بود، تهیۀ طرحهای توسعۀ شهری بر دیگر وظایف نهاد غلبه پیدا کرد».
رئیس کمیسیون شهرسازی ومعماری شورای شهر تهران تصریح کرد: «از آنجاکه طرحهای جامع و تفصیلی شهر تهران تهیه شده اند، ما در نهاد جدید طرح جامع موضوع تهیۀ طرح را حذف کردیم و معقتدیم اکنون نهاد نباید تبدیل به پیمانکار سازمانها و نهادها برای تهیۀ طرحهای توسعه شود، بلکه وظیفۀ نهاد طرح جامع، راهبری، پایش، نظارت و هماهنگی بین سازمانها و نهادها است. البته نظارت و مشارکت ذینفعان و شفافسازی نیز در نهاد طرح جامع در نظر گرفته شده است».
سالاری با تأکید بر ضرورت قانونیشدن نهاد طرح جامع بیان کرد: «اکنون که مدیریت یکپارچۀ شهری بهصورت رسمی در کشور ما شکل نگرفته است، ما باید بتوانیم با ساز وکارهای فرابخشی مانند تفاهمنامۀ نهاد، مدیریت یکپارچۀ غیررسمی را شکل بدهیم».
عضو شورای شهر تهران ضمن اشاره به اینکه بیشتر اشکال عدم تحقق راهبردهای طرح جامع شهر تهران این است که قبل از اجرای تکالیف، ابلاغ شده است گفت: «طرح تفصیلی شهر تهران دارای دو بخش پوسته و هسته است که پوستۀ آن همان پهنهبندیهای صورت گرفته است که مشخص میکند کجا، چه سطح اشغالی و چند طبقه ساخته شود، هرچند که برخی از زیرپهنههای آن نیز هنوز تعیین تکلیف نشده است اما هستۀ طرح تفصیلی محتوای آن است که متأسفانه مورد توجه قرار نگرفته است».
وی ادامه داد: «طرح تفصیلی ۴۰ تکلیف دارد که انجام نشده است. این طرح نه تنها کمکی به ارتقاء کیفیت زندگی در شهر نکرده که خودش مسبب مشکلات موجود است».
شهرسازی بر اساس برنامهریزی آمریکاییها
ناصر براتی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه شهرسازی ایران علی رغم تهیۀ طرحهای توسعۀ شهری هیچ تغییری نکرده است اظهار داشت: «ما یک محیط سنتی داشتیم که طبق روال عرفی خود و به صورت معجزهواری، هماهنگ ساخته میشد اما این موهبت را از دست دادیم. هنگامی که آمریکاییها وارد ایران شدند، بر اساس برنامههای خود برای ما طرح تهیه کردند تا ایران به حوزه بلوک غرب و بازار آن وارد شود و به ما گفتند که شهرهای خود را اینگونه بسازید، حتی سازمان برنامه و شورای عالی شهرسازی و معماری را نیز آنها در ایران ایجاد کردند و تمام اقدامات حوزۀ شهرسازی ما را بر اساس برنامۀ خود پیش بردند و اینگونه ما گذشتۀ پر افتخار خود را از دست دادیم و در ورطهای مانند مرداب افتادیم. اکنون هم سازمان برنامه گزارش میدهد بیش از ۸۵ درصد طرحهای پیشنهادی در ایران هرگز اجرایی نشده است پس چرا ما باز باید طرح جامع تهیه میکردیم؟».
عضو هیئت علمی دانشگاه امام خمینی با بیان اینکه ما باید نگاهمان را از نگاه خطی به سمت نگاه سیستمی ببریم گفت: «نگاه خطی به جایی نمیرسد و پذیرش طرح جامع نگاه خطی است. ما باید نگاهمان را به سمت نگاه سیستمی ببریم و تا زمانی که این تغییر رخ ندهد هیچ برنامهای به نتیجه نمیرسد. ما نباید اصلاً وارد موضوع تهیۀ طرح شویم، ما یک طرح داریم که باید دائماً آن را بهروزرسانی کنیم و برای این کار باید شاخص داشته باشیم و هدفگیریها را ارزیابی کنیم».
وی افزود: «مشاوران را نیز باید به سمت کیفیت ببریم، نه اینکه دنبال کمیت باشیم. اصل مسأله تهران این است که به جای برنامه و کیفیت دنبال نگاه رشدمحور و کمیتمحور است».
تنها راه نجات کشور در همه ابعاد تغییر نگاه است
سالاری نیز با بیان اینکه من شخصاً به نحوۀ تهیه و تدوین طرحهای جامع ایراد دارم و دلایل محکمی وجود دارد که ما باید از این مرحله عبور کنیم گفت: «برای عبور از این پارادایم نیاز به دغدغهسازی عمومی است اما باید بگوییم که طرح جامع موجود، یک برنامه است که نام آن را طرح گذاشتند، حتی نقشههای طرح تفصیلی نیز منبعث از برنامه است، در طرح جامع اهداف و چشم انداز مشخص شده و ذیل چشم انداز، راهبردها نوشته شده است».
وی ادامه داد: «مشکل کشورهایی مانند کشور ما عدم ایجاد تحول بنیادین در نگاهها و رویکردهاست و این اشکال در نگاه باعث شده که همیشه منتظر یک قهرمان برای تغییرات باشیم و چون این نگاه اصلاح نشد، قهرمانان را نیزاز صحنه خارج کردیم. اکنون هم اگر شورای شهر، شهرداری تهران و وزارت راه و شهرسازی به جای اینکه پروژهای مانند پل صدر را پرزنت کنند، از کیفیت و هویت بخشی میگویند، بیانگر تغییر نگاه است و تنها راه نجات کشور در همه ابعاد تغییر نگاه است».
در بخش پرسش و پاسخ این نشست محمد آتشینبار با بیان اینکه طرح جامع دارای دو اشکال است گفت: «این طرح برای مسائل اساسی شهر تهران مانند بافت فرسوده فکری نکرده است. اگر تکالیف طرح جامع محقق نشده به این دلیل است که اصلاً این طرح تحقق پذیر نیست و این ایراد طرح است. نهاد طرح جامع باید هدف و برنامه داشته باشد تا به طرح برسد اما آیا نهادی که تشکیل شده دارای این ایده است که این راهکار را پیش ببرد و ایدهای برای تهران دارد؟».
سالاری در پاسخ به سؤالات مطرح شده بیان کرد: «من از طرح جامع دفاع نمیکنم اما اکنون به عنوان یک سند، ملاک عمل است و تلاش بر تحققپذیری آن است. اگر همین طرح جامع و طرح تفصیلی درست اجرا میشد، وضعیت بهتر از حالا بود اما متأسفانه فقط قسمتهایی از این طرحها اجرا شده که از طریق آن فساد و رانت بیشتری ایجاد میشده است. مدیریت شهری قبل از طرح تفصیلی با بخشنامه کار میکرد و دستورالعملهای واحدی وجود داشت که اگر کسی خلافی میکرد به راحتی مشخص میشد اما با آمدن طرح تفصیلی برای هر پهنه ضابطهای خاص تعیین شد که همین مسأله موجب شد، اگر تخلفی رخ داد به راحتی قابل تشخیص نباشد».
وی با بیان اینکه ما بین بد و بدتر انتخاب میکنیم گفت: «یک راه این است که بگذاریم شهرداری در اجرای طرحهای توسعۀ شهری هر کاری خواست انجام دهد و نهاد ناظری هم وجود نداشته باشد و راه دیگر اینست که یک نهاد ناظر ایجاد شود تا طرحها را برای اجرا روی میز بگذارد».
غفلت از طرحهای موضعی و موضوعی
عضو شورای شهر تهران تصریح کرد: «طرحهای موضعی و موضوعی نگاه کیفی دارند و باید اجرا شوند اما متأسفانه مغفول ماندهاند، یعنی جایی که کار کیفی باید انجام میشد را تعطیل کردند مانند موضوع TDR که یک کار کیفی است و اگر اجرایی میشد ما میتوانستیم بسیاری از باغات شهر را حفظ کنیم».
سالاری در پاسخ به سؤال مطرح شده در خصوص بافت فرسوده نیز گفت: «یکی از 17 راهبرد مهم طرح جامع، موضوع احیا و نوسازی بافت فرسوده است و برای انجام آن، طرح بستههای تشویقی را در نظر گرفته اما دولتها در این خصوص همکاری نکردهاند، که اگر این همکاری صورت میگرفت مالکین انگیزۀ بیشتری برای نوسازی پیدا میکردند. اکنون 40 درصد بافت فرسودۀ شهر نوسازی شده اما مشکل اینجاست که فقط تخریب و نوسازی صورت گرفته و به بهسازی و بازآفرینی توجه نشده و فضای بافت ارتقا پیدا نکرده است. البته دولت فعلی اقدامات خوبی را در این حوزه در نظر گرفته که به نظر من منجر به ایجاد یک نهضت بازآفرینی در کشور خواهد شد».
سالاری در پاسخ به یکی از حضار با انتقاد از اینکه در کشور ما، همه در هر سطحی اپوزیسیون شدهاند، اظهار داشت: «ما صرفاً میگوییم اکنون طرح جامع به عنوان قانون ملاک عمل مدیریت شهری است و باید برای تحقق آن تلاش کنیم. اما اینکه بگوییم طرح جامع فعلی طرح بسیار خوبی است و تهران را به مدینۀ فاضله بدل میکند و نباید از تجربیات جهانی استفاده کرد، یک حرف غلط است».
غفلت از نقش مردم در تهیۀ طرحهای توسعۀ شهری
سید امیر منصوری در ادامه با طرح این سؤال که نهاد طرح جامعی که اکنون تشکیل شده کدام سیاست را قرار است پیش بگیرد؛ مانند نهاد اول سراغ تهیۀ طرح میرود یا به سراغ هماهنگی؟ بیان کرد: «به نظر خود من هر دو اینها یک فعل و از جنس تصدیگری است. آنچه در جامعۀ ما مفقود است، نقش مردم در تهیۀ طرحهای توسعۀ شهری است حتی این مشکل که امروز ما با فرمت طرح جامع منسوخ، طرح تهیه میکنیم ناشی از فقدان مشارکت مردم است، البته منظور ما از مردم، نهادهای تخصصی غیر حکومتی و غیر انتصابی است که متأسفانه به بازی گرفته نمیشوند. نهادی که اول تشکیل و دچار انحراف تهیه شد، برای اینکه اقتدارگرایی در تهیه طرح را بشکند، 4 نهاد وزارت مسکن، شهرداری، شورای شهر و وزارت کشور را به عنوان اضلاع نهاد مطرح کرد که در ادامه وزارت کشور حذف شد و این نهاد با سه ضلع ایجاد شد اما مدیریت نهاد دچار یک اشتباه بزرگ تاریخی شد. متأسفانه فلسفه وجودی نهاد درک نشده بود و امروز نیز در فرایند احیای نهاد طرح جامع دوباره تصور میشود که سازوکارهای تصدیگری دچار ضعف هستند».
وی اضافه کرد: «تهیه و هماهنگی، هر دو کار تصدیگری است؛ در صورتی که ما نیاز به نهادی با قدرت عمومی جامعه داریم که در کنار قدرت متمرکز حکومت بنشیند اما این مکانیزم اکنون قطع است. ما میگوییم کار نهاد طرح جامع، نه باید تهیه باشد و نه هماهنگی، بلکه باید یک نهاد ناظر و در موضع بالا باشد. اگر قرار است از شورای عالی استانها برای قانونیکردن نهاد کمک گرفته شود، ابتدا باید پروپوزالی قوی ایجاد و بعد تبدیل به قانون شود».
در ادامه یکی از کارشناسان مرکز مطالعات شهر تهران گفت: «اگر نهاد به ترتیبی که پیشبینیشده شکل بگیرد، سرنوشتی متفاوت از نهاد قبلی نخواهد داشت و این به واسطۀ در نظر نگرفتن دیگر سازمانهای درگیر در توسعۀ شهر است. ابزار حقوقی و تهیۀ برنامههای توسعۀ شهری هنوز مربوط به ۵۰ سال قبل است و ضرورت دارد این ابزارهای قانونی اصلاح شوند. تا زمانی که فرایندی دموکراتیک درست نشود نمیتوان سازمانی را ایجاد کرد که سازمان ناظر باشد».
وی افزود: «باید گفت وضعیت تهران در زمانی که طرح جامع داشته با زمانی که نداشته تفاوتی نکرده است. ما با یک طرح مانند طرح معماری روبهرو هستیم و نقشهای برای شهر تهیه کردیم که کامل هم نیست. باید ساختار طرح جامع را تغییر دهیم و یک بازنگری اساسی در آن داشته باشیم».
منصوری در بخش دیگر با بیان اینکه مثال خوب برای نهاد طرح جامع، ماجرای دانشگاه تهران است اظهار داشت: «در طرح دانشگاه تهران، یک عده صاحب منصب دور هم نشستند و طرحی را بر خلاف منافع مردم و شهر با یک تفسیر نیمبند، قانونی کردند و آن را ملاک عمل قرار دادند و 200 میلیارد دلار پول دریافت کردند، در حالی که حقوق مردم سلب شد. در مقابل این جریان، یک جریان رسانهای و مردمی ایجاد شد که هیچ قدرتی نداشت و فقط از طریق بیان و توضیح خطاها توانست بر افکار عمومی تأثیر گذارد و حمایتهای شورای شهر و مردم و حتی نهاد قدرت را جلب و از این طریق توانست این طرح را لغو کند. تمام این مراحل را نهاد طرح جامع باید پیش بگیرد تا بتواند بر تصمیمات شهر تهران نظارت کند و پاسخ بخواهد. ما باید در اینجا به مطالبات مردمی نظام دهیم. شاید اگر احزاب خوبی داشتیم آنها اینکار را انجام میدادند، متأسفانه احزاب ما در راستههای کمی به روشنگری میپردازند اما در راستههای فنی دخالت ندارند».
ناصر براتی در ادامۀ جلسه به جمعبندی سخنان خود پرداخت و پیشنهاداتی را برای شروع کار مجدد نهاد مطرح کرد و گفت: «شروع کار نهاد میتواند با نظارت دقیق علمی بر اساس شاخصها و معیارهای تعیینشده در توسعۀ کالبدی شهر و مدیریت و هدایت طرح باشد. رویآوردن به کیفیت و برنامه و واگذاری تهیۀ برنامهها به متخصصان با تغییر رویکرد از رشد کالبدی به برنامۀ توسعۀ شهری، ارائۀ توسعۀ مستمر به شهروندان و اندازهگیری میزان رضایتمندی مردم و ارزیابی سیستتماتیک آن باید از دیگر اقدامات نهاد باشد».
وی ادامه داد: «تهیۀ برنامههای توسعه تا حد سیاستگذاری باید در دست نهاد باشد و نمیتوان آن را به مشاور واگذار کرد، استقرار نظام پایش و مانیتورینگ فوق مدرن، فراهمآوردن شرایط واقعی مردم از سطح محله تا شورای شهر، شکلدادن به پارلمان نخبگان شهری و مهمتر از همه، انسانمدار کردن شهر و قرار دادن تمدن به عنوان منظر شهری نیز از دیگر موضوعات مورد توجه در نهاد باید باشد، ما باید در جهت تمدن حرکت کنیم و شهر باید پرسپکتیو داشته باشد و این موضوع باید برای نهاد تبیین شود. اگر نهاد این اقدامات را انجام دهد، نهاد خوبی خواهد بود».