در تحقیقات فراوانی بر روی بلند مرتبه های مسکونی می توان نظرات ساکنین را در مورد تعاملات اجتماعی یافت. دست کم در 5 پژوهش بر روی مجتمع های مسکونی در تهران همچون نواب، اکباتان و سبحان بر روی عوامل رضایتمندی و نا رضایتی ساکنان، بدین نتیجه مشترک رسیده اند که میزان ونوع تعاملات اجتماعی از بیشترین میزان دغدغه و نارضایتی پرسش شوندگان همراه بوده است. این بدین معنی است که تعاملات اجتماعی مطلوب، فارغ از محل قرارگیری و یا حتی میزان درآمد و طبقه اجتماعی ساکنان همچنان به عنوان یک خواست مطرح است.
با این حال و در مقابل؛ تجربه زیسته نگارنده از حضور در این فضاها و مصاحبت با دیگر افراد ساکن در بلند مرتبه های مسکونی نتایج متفاوت از پژوهش را بیان می دارد. جملات گوش آشنایی چون «هنوز پس از چندین سال سکونت در این خانه، همسایه روبرویمان را نمی شناسیم» همسایه طبقات بالاتر و پایین تر را ندیده ایم. «با هیچ کدام از همسایگان مان انس و آشنایی نداریم». از این دسته اند. این جملات با نتایج تحقیقات انجام شده فاصله دارند. در اینجا با توجه به نتیجه ای که در مورد تعاملات اجتماعی از 5 پژوهش در شرایط زمانی و مکانی متفاوت و پژوهشگران متعدد گرفته شده است، نمی توان به سادگی تمایل به تعاملات اجتماعی را در مجتمع های مسکونی امروز رد کرد. با این حال در تقابل با نقل قولهای بالا می توان دو رویکرد را در نظر داشت.
- اینکه ساکنین در پرسشنامه ها آنچه را که معذوریت ندارند بیان می کنند ولی در عمل رفتار خود را سانسور کرده و بر خلاف خواسته خود عمل می کنند.
- اینکه ساکنین علی رغم میل به تعاملات، امکانات لازم را ندارند وگرنه روابط اجتماعی و همسایگی مطلوب را به پا می داشتند.
با توجه به بررسی نیاز به تعاملات اجتماعی در انواع مختلف کیفیت های کالبدی مجتمع های مسکونی، به نظر نمی رسد تنها مهیا کردن فضای مورد نیاز برای افزایش تعاملات راه مناسبی باشد.
در نتیجه رویکرد اول نیز می تواند مورد تذقیق قرار گیرد. تفاوت میان آنچه دوست داریم و آنچه انجام می دهیم محدود به روابط همسایگی نمی شود. ساکنین و شهروندان امروز شاید ترجیحاتی چون مصلحت اندیشی یا پرهیز از حواشی و اصطکاک های رفتاری و ذهنی را بر آنچه که مطلوب می دارند اما پرزحمت است در مثالهای فراوانی، مقدم می دارند. که البته موضوع این نوشته نیست. با این حال مصداق رفتار و انتخاب اولی را می توان در ضرب المثل «آسته برو، آسته بیا که گربه شاخت نزنه» یافت و مصداق رفتار دوم را در ضرب المثل «هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد».
حال سوال اینجاست که در چه شرایطی ساکنین؛ مزایای تعاملات اجتماعی را می بیبنند و از حباب تنهایی تنیده به دور خود خارج می شوند (جور هندوستان می کشند) و مطابق آنچه مطلوب می دارند و در پژوهش ها بیان کرده اند، به روابط همسایگی می پردازند؟
شاید بیماری کرونا، اگرچه فاصله اجتماعی از اولین راهبردهای پیشگیرانه آن است، اما تعاملات اجتماعی از قدیمی ترین و ذهن آشناترین راهها برای کاستن از اضطرابهای روزمره و خبرهای آشفته و تنهایی افزاینده این روزهاست. آنچنان که قدیمی ها با فاصله، از سر دیوار با یکدیگر سخن می گفتند، حتما در این روزها هم راهی برای بازیابی ارتباطات همسایگی است. احوال پرسی ها و گپ زدن ها در فضاهای مشاع، صحبت از میان پنجره ها و نواختن موسیقی در تراس ها و گوش دادن به آنها اگرچه با آن خاطرات و روابط همسایگی محله ای و قدیمی خیلی فاصله دارد اما نشانه هایی از انتخاب دوباره و بازیابی این روابط در روزهای آینده است.