پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

بحران های سرزمینی از دیدگاه منظر

چکیده: بحران های سرزمینی در دراز مدت جابه‌جایی گروه‌های انسانی از سرزمینها به مقاصد دیگر و خالی‌شدن آنها از سکنه، تخریب مولفه‌های هویت‌ساز سرزمینی را سبب میشوند. 

بحران های سرزمینی

در حال حاضر به دلیل مجموعه ای از عوامل مدیریتی، اقلیمی و سیاست های اقتصادی، ما در سطح کشور ما بحران های محیطی بزرگ مقیاسی مواجه هستیم که در بسیاری از موارد به بروز چالش ها تهدید کننده سرزمین ها در نقاط مختلف کشور منجر شده اند. این نوشته تلاش دارد با مد نظر قرار دادن این بحران ها، به سوال پاسخ دهد که بروز بحران های سرزمینی مذکور از دیدگاه منظر با چه پیامدهایی همراه خواهد بود؟

بر اساس تعاریف ارائه شده، سرزمین، قطعه زمینی پهناور است که گروهی از مردمان با فرهنگ مختص به خود در طی سالیان طولانی در آن زیست کرده اند (میرحیدر و حیدری فر، 1385). سرزمین از طرف دیگر ناشی از اقدامات، کار و انرژی انسانی است که از آن به سرزمین گرایی (Territoriality) یاد می شود. این اقدامات مجموعه ای از فعالیت هاست که انسان به منظور ساخت قلمروی تحت سلطه خود بر سطح زمین اعمال می کند (Raffestin, 2012).

از سویی دیگر به واسطه حضور انسان، سرزمین دارای جنبه هایی ذهنی ویژه ای متشکل از خاطره، روایت و تاریخ دانسته می شود، که در پیوند با مشخصه های فیزیکی زمین نظیر سکونتگاه های انسانی، جنبه های طبیعی، مسیرهای دسترسی و … ، در راستای هویت بخشی به سرزمین از یک سو و ساکنان آن از سوی دیگر عمل می کنند (منصوری، 1389).

بنابراین تعاریف فوق، می توان سرزمین را پدیده ای فرض نمود: 1- عینی-ذهنی: چرا که بر اساس تعاریف مختصر ارائه شده، سرزمین پدیده ای متشکل از دو جنبه هم متصل و مرتبط با یکدیگر یعنی جنبه های فیزیکی از یک سو (زمین) و از سویی دیگر جنبه های معنایی (هویت) در ارتباط با زیست انسانی است.2-تاریخی: سرزمین پدیده ای است که در واقع از پس سال های متوالی زیست انسانی صورت می گیرد و از این رو بایستی آن را پدیده ای تاریخ مند دانست.3-محصول کار انسان: سرزمین ها نتیجه فعالیت های انسانی و تعامل او با زمین به شمار می روند.

در یک تعریف جامع از پدیده منظر، «منظر پدیده ای عینی- ذهنی، پویا و نسبی است که محصول تعامل انسان با طبیعت و جامعه با تاریخ است» (منصوری، 1383). بر مبنای این تعریف کلی از پدیده منظر، می توان نوعی هم پوشانی و مشابهت را بین مفاهیم منظر و سرزمین متصور بود. در واقع بنابر آنچه که بیان شد منظر و سرزمین، هر دو پدیده های عینی- ذهنی، تاریخ مند و همچنین منتج بودن از کار انسانی در تعامل با زمین یا طبیعت به شمار می روند.

بر مبنای این هم پوشانی ها، به نظر می رسد که سرزمین را می توان پدیده ای با ویژگی های منظرین دانست. به عبارتی دیگر سرزمین به واسطه ویژگی های مشترک با مفهوم منظر، پدیده است که می تواند به مثابه یک منظر بزرگ مقیاس شناخته شود. اساسا منظر پدیده ای است که در مقیاس های و در ارتباط با پدیده های مختلف امکان ظهور دارد.

در واقع، هر سطحی از زمین می تواند دارای ظرفیت های بالقوه منظرین باشد، اما این ظرفیت های زمانی که زیست انسانی در آن سطح شکل بگیرد، به ظرفیت های بالفعل تبدیل خواهند شد و در پی آن منظر شکل خواهد گرفت، حال این سطح زمین، می تواند در برخی مواقع، شامل قطعه زمینی در حدود یک باغ ، در مقیاس خرد باشد، در برخی مواقع، یک شهر در مقیاس متوسط، و در زمانی دیگر، یک سرزمین در مقیاس کلان.

کشور ایران، به دلیل گستردگی خود، از نواحی مختلفی تشکیل شده است که هر یک از این نواحی به واسطه ویژگی های جغرافیایی تاریخی، انسانی و فرهنگی خاص خود می تواند به مثابه یک سرزمین مورد توجه قرار گیرد.

به عبارت دیگر، ایران کشوری است متشکل از سرزمین های مختلف، سرزمین هایی از قبیل سرزمین مازندران(طبرستان)، سرزمین لرستان، سرزمین خراسان، سرزمین خوزستان و ….. نکته قابل توجه در ارتباط با اسامی سرزمین های مذکور، حضور و نقش نام گروه انسانی یا ساکنان سرزمین، در تشکیل نام سرزمین است، به عنوان مثال، خوزستان، خوز (ساکنان خوزستان در طول تاریخ خوزی گفته شده اند) + استان.

شرایط اقلیمی، مدیریتی و سیاست گذاری های کلان در طی چند دهه گذشته، به بحران های قابل توجه ایی در بسیاری از این سرزمین ها منجر شده است. به عنوان مثال بحران آب در خوزستان و کم شدن حجم آب رودخانه ها و خشک شدن بخشی از تالاب های طبیعی، یا بحران کم آبی و فرو نشست زمین در نواحی سرزمین های مرکزی ایران نظیر اصفهان و یزد، و یا تخریب گسترده جنگل های سرزمین شمالی کشور به واسطه توسعه شهر نشینی و سایر فعالیت های اقتصادی، همگی نمونه هایی از این دست بحران های سرزمینی اند (تصویر1).

بحران های سرزمینی از دیدگاه منظر
تصویر1. خشک شدن بخشی از تالاب هورالعظیم در بازه زمانی سی ساله در خوزستان، به مثابه یک بحران سرزمینی. منبع: saten.ir

آنچه که بایستی در بررسی بحران های سرزمینی مورد توجه قرار گیرد، دامنه تاثیراتی است که به واسطه آن ها بر سرزمین ها تحمیل خواهد شد.

این بحران ها در نگاه نخست این گونه به نظر می رسند که تنها جنبه فیزیکی سرزمین ها را تحت تاثیر قرار می دهند، با این حال و با توجه به این موضوع که سرزمین می تواند به مثابه یک منظر مورد توجه قرار گیرد، از دیدگاه منظر اثرات ناشی از این بحران ها تنها به جنبه های کالبدی (عینی) سرزمین ها محدود نمی شود، بلکه به دلیل ارتباط و پیوستگی این جنبه ها با ابعاد ذهنی، این بحران ها می توانند، با شکل گیری چالش های هویتی و معنایی و انسانی برای سرزمین های مذکور همراه شوند.

به سخنی دیگر، این بحران ها در دراز مدت جا به جایی گروه های انسانی از سرزمین ها به مقاصد دیگر و خالی شدن آن ها از سکنه، تخریب مولفه های هویت ساز سرزمینی نظیر رودخانه ها، تالاب ها، دشت ها، و جنگل ها را سبب می شوند. 

تاثیرات ناشی از آن ها از دیدگاه منظر، قادرند جنبه های معناساز انسانی، تاریخی و طبیعی سرزمین را تضعیف نمایند، که این امر می تواند کلیت سرزمین به عنوان یک واحد منظر را به چالش بکشد و خطرات گسترده امنیتی، اجتماعی و اقتصادی را برای سرزمین های مذکور به بار آورد و در سطحی کلان با نابودی هر یک از واحد های منظر، برای کشور در آینده ای نزدیک ابر چالش های غیر قابل کنترلی را پدید آورد.

 منابع:

 میر حیدر، د؛ حیدری فر، م. (1385). تحول مفهوم سرزمین در عصر جهانی شدن. فصلنامه ژئوپلیتیک 2(2)، 1-26

منصوری, سید امیر. (1389). چیستی منظر شهری. بررسی تاریخی تحولات مفهومی منظر شهری در ایران. منظر9، 30-33

منصوری، سید امیر. (1383). در آمدی بر شناخت معماری منظر، باغ نظر 1(2)، 69-78

Raffestin, C. (2012). Space, territory, and territoriality, Environment and Planning D: Society and Space, 1(30), 121-141.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *