پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

تهران محله دارد!

چکیده: «تهران محله دارد» اگرچه محله های آن کیفیت همگون ندارند و ارزیابی میزان کارکرد آن مبتنی بر بستر وجودی هرکدام «نسبی» است.

«آیا تهران محله دارد؟»

این سؤالی ‌ست که در سال‌ های اخیر بسیاری از اندیشمندان حوزه شهر را به خود معطوف ساخته است. «محله در شهر معاصر» یکی از موضوعاتی است که در دو دهه اخیر با آشکار شدن اهمیت «مقیاس محلی» در شهر به بحث بسیاری از صاحب‌ نظران بدل شده است. بعضی دست اندکاران این حوزه با باورمندی به وجود مقیاس محلی، نه تنها برای آن معیار ها و ویژگی ‌هایی بیان می دارند بلکه بعضی -مانند برخی از مدیران شهری- برای شهرها بر روی نقشه، حدود محلات را با خط‌کشی دقیق مرزبندی نموده اند.

چنانکه مدیریت شهر تهران نیز 376 محله در شهر تشخیص داده و با تعین بارزی مرز محلات را از یکدیگر تفکیک کرده است. در حالی که تجربه زیست ساکنین تهران بیانگر آن است که این مرزبندی به هیچ روی مطابقتی با آنچه شهروندان به عنوان «محله خود» درک می کنند، ندارد. از سویی برخی از پژوهشگران با اتکا به این تناقض وجود محله را در شهرهای مدرنیستی از ریشه نفی می‌ کنند و متعاقب آن شهر امروز ایران را نیز شهر «بدون محله» می‌ خوانند. چنانکه برخی از محققان به طور مستقیم شهر تهران را فاقد محله توصیف نموده اند1.

شهر تهران به عنوان یکی از نخستین شهرهایی که دچار تحولات عمیق شهری تحت تأثیر جریان های مدرنیستی شده است نمونه بسیار مهمی محسوب می گردد که بررسی آن می تواند به روشنگری در بحث محله در تمام شهر های معاصر ایران منجر شود. به همین منظور این یادداشت در ادامه یادداشت پیشین با عنوان «محله؛ امری نسبی» در پی تشکیک در آراء اندیشمندانیست که شهر معاصر -و در این مثال تهران- را فاقد محله می انگارند.

اگر شهر مدرن را ساختاری فاقد محله مفروض داریم، این ساختار را می‌ توان مجموعه‌ ای از دستورالعمل‌ ها تصور نمود که مطابق آن شهر جدید التأسیس مطابق این اندیشه سازماندهی می گردد یا آنکه شهر موجود -کهن- بر اساس آن بازساماندهی می شود. آنچه در مورد شهر تهران و بسیاری از شهرهای ایران رخ داده است طبیعتاً با توجه به قدمت بستر، دومی است که در آن طی چندین دهه سیطره شهرسازی مدرنیستی، «ساختار پیشین» دچار تحول شده است. اما سؤال مهم آن است: «چه میزان؟».

آیا تهران امروز شهری مطلقاً مدرن و کاملاً مطابق دستورالعمل های شهرسازی مدرن است؟ طبیعتاً خیر! شهر امروز تهران نه شهری مدرن شده است و نه شهری مطابق ساختار شهر سنت، بلکه پدیده‌ ایست میان آن دو. آنکه این شهر به کدام یک از این دو نزدیک تر است جای بحث دارد اما آنچه از قراین مشهود است بیانگر آن است که در بخش هایی از شهر خصوصاً بر بستر شهر کهن –درون حصار- واقع شده است به دلیل حفظ ویژگی هایی از ساختار تاریخی علی رغم تحولات ساختاری دارای خصوصیاتی از محله است.

چنانکه ساختار غالب این محله ها دارای نظام سلسله مراتبی از کوچه، گذر و خیابان که شبکه ای مبتنی بر ساختار ارگانیک بستر زیرین است. اگرچه این شبکه با احداث شریان های دستوری دچار اخلال شده است ولی همچنان موجودیت آن و اثرگذاری آن نه تنها بر وجه کالبدی بلکه بر ابعاد روابط اجتماعی محسوس است.

این محلات مطابق گزارش خبرگزاری پانا2 شاخص رضایت از روابط همسایگی در نیمه جنوبی تهران –که بیشتر مبتنی بر این بستر است- فزون تر است. همچنین خبرگزاری تسنیم3 ممکن است دارای کیفیات عالی یک «محله مثلی» شهر سنت نباشد. بنابراین شهر تهران در امر محله خود دارای موجودیتی متکثر و غیریکپارچه است و در مورد بخش های مختلف آن نمی توان ارزیابی یکسانی به دست داد.

تهران محله دارد!
تصویر1. تهران محله دارد. ماخذ: کیمیا نیک. منبع: ایسنا

از سویی مفهوم محله نیز امری صرفاً عینی نیست و به عنوان پدیده‌ ای بیرونی خود مبتنی بر وجه ذهنی مخاطبان است. اساساً مفهوم محله خود آفریدة استنباط ذهن ساکنین از نحوه سازماندهی به روابط اجتماعی شأن در محیط بیرونی است.

ذکر این نکته از آن جهت دارای اهمیت است که اگرچه عینیت موجود مطابقت کامل بر این سازماندهی اجتماعی نشان ندهد اما تجربه نشان می دهد که ذهن ساکنین به صورت استنباطی انتظامی مکان محور بر اساس ساختار روابط اجتماعی اش شکل می دهد. چنانکه پژوهش ثقه الاسلامی4 نیز نشان می دهد که در محیط جدیدالاحداث نیز افراد مبتنی بر ادراک شان از این ساختار قلمروهایی درون ساختار جدید نیز به وجود می آورند که مبتنی بر استنباط است.

اگرچه این قلمروها به دلیل آنکه با وجه کالبدی مطابقت دقیق ندارد عملکرد آن نسبی است. ذکر این نکته نیز ضروری می نماید که وجه ذهنی محله که در آن روابط اجتماعی شکل گرفته بود در مخاطب معاصر تضعیف شده و ساختار آن دستخوش تغییراتی شده است. اما این موضوع به معنای حذف کامل و مطلق آن نیست و در مخاطب های متفاوت متعدد به نظر می رسد.

چنانکه نمونه معاصر تجربه تشکیل ارگانیک و مردم نهاد محله خاک‌سفید که سازماندهی آن در ساختاری مدرن بر اساس استنباط جمعی مخاطبان از انتظام روابط اجتماعی شان بود –اگرچه به دلایل دیگری که خارج از این بحث است این محله دارای آسیب هایی اجتماعی است- بیانگر آن است که محله امری منظرین و ادراک محور است.

چنانکه پژوهش درستکار و خیری5 نشان می دهد به طور کلی شاخص رضایتمندی در ساکنین خاک سفید قابل قبول است اما آنچه قابل توجه است آن است که این پژوهش مشخص می کند برخی از شاخص های ذهنی مانند تعلق به مکان یا رضایتمندی از روابط همسایگی که مرتبط با وجه ادراکی محله است با وجود تمام کاستی ها و آسیب های امروز این محله به طرز قابل تأملی بالاست.

در نهایت می‌ توان چنین جمع بندی نمود که فرضیه فقدان محله در شهر معاصر -و به تبع آن نمونه شهر تهران- باید با دیده شک نگریست. تهران امروز اگرچه حاصل سیطره نزدیک به یک سده نگرش دستوری مدرنیستی به توسعه شهری است اما گسترش شهر بر ساختار شهر سنت موجب شده که در بخش های مختلف این شهر کیفیات ناهنگون و غیریکپارچه ای از «محله بودن» را به دست دهد.

از سویی اگر مفهوم محله به عنوان یک عینی-ذهنی فضامند یا به عبارتی منظر تلقی گردد، تجربه ثابت می کند که ساکنین بر فرض عدم انطباق ساختار کالبدی –یا سازمان فضای شهری- با استنباط مخاطبان از ساختار روابط اجتماعی شان، همچنان قلمروها و «محله هایی ادراکی» در این «محیط غیر همخوان» به وجود می آورند. بنابراین باید گفت «تهران محله دارد» اگرچه محله های آن کیفیت همگون ندارند و ارزیابی میزان کارکرد آن مبتنی بر بستر وجودی هرکدام «نسبی» است.

پی‌نوشت

  1. برای نمونه حمیده ابرقویی فرد متنی با عنوان «تهران محله ندارد» نوشته است که در آن به نفی وجودی محله در شهر تهران به عنوان ساختاری معاصر می‌پردازد.
  2. بر اساس «خبرگزاری پانا، ۱۶ شهریور ۱۳۹۸، شاخص رضایت از روابط بین همسایگان در کدام مناطق تهران بالاتر است؟»
  3. بر اساس «خبرگزاری تسنیم، ۱۲ تیر ۱۳۹۸، مردم کدام مناطق بیشترین و کمترین علاقه را به تهران دارند؟»
  4. عمید الاسلام ثقه الاسلامی در پژوهی با عنوان «تحلیلی مفهومی از قلمرو محله بر پایه ادراک ساکنین با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نمونه مطالعاتی: محلات شهر مشهد» قلمروی ادراکی ساکنین از بافت های معاصر و سنتی را بررسی و ارزیابی نموده است.
  5. احسان درستکار و رقیه ودایع خیری در پژوهشی با عنوان «سنجش کیفیت زندگی بر مبنای رضایتمندی سکونتی (موردمطالعه: محله گلشن تهران)» به بررسی رضایتمندی ساکنین محله خاک سفید یا گلشن در ابعاد ذهنی و عینی پرداخته اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مرتضی همتی

مرتضی همتی

پژوهشگر دکتری معماری منظر، دانشگاه تهران
میزان مطالعه مطلب