پایگاه تحلیلی - خبری نظرآنلاین

رسانه راهبردی - انتقادی پژوهشکده نظر

مقايسۀ تطبيقی سير تكوين طرح‌های جامع شهری تهران با تجارب جهانی

چکیده: بررسی رویکردهای متفاوت طرح‌های جامع شهری نسبت به برنامه‌ریزی و مدیریت منظر شهری و نگاه به تجارب جهانی می‌تواند به یافتن دلایل این امر کمک کند.

رويكردهاي مختلفي در خصوص مفاهيم سيما و منظر شهري وجود دارد. اين رويكردها ماهيت مفهوم منظر را گاه تا حد زيباسازي تنزيل داده و گاه آن را معادل هرگونه ارتباط و تعامل انسان و محيط و عامل هويت‌بخشي به آنها دانسته‌اند. سه طرح جامع برای تهران تدوین شده (فرمانفرمائیان، آتک و بوم‌سازگان) و در هر سه هم برای منظر شهری پینشهادهایی ارائه شده است، اما در واقعیت مشاهده می‌شود که این طرح‌ها در حد حرف و پیشنهاد باقی ‌مانده‌ و به عمل نرسیده‌اند. بنابراین بررسی رویکردهای متفاوت طرح‌های جامع شهری نسبت به برنامه‌ریزی و مدیریت منظر شهری و نگاه به تجارب جهانی می‌تواند به یافتن دلایل این امر کمک کند.

طرح‌های جامع شهری

نگاه به منظر در طرح‌های جامع شهری تهران نشان‌دهندۀ پیش‌رفتن در مسیر و جهت درست است؛ در این سه طرح، به لحاظ نظری منظر شهری از معنای «سیمای کالبدی» به سمت «عامل هویت‌دهنده» سوق یافته است که نکتۀ مثبتی است، اما مشکل اینجاست که به عمل و اجرا نرسیده است؛ از حیث عمل، طرح‌های جدید هرگز نتوانسته‌­اند راه‌حلی را فراتر از پیشنهادهای طرح جامع اول برای ارتقای منظر شهری ارائه کنند. به عبارت دیگر، با وجود آنکه طرح جامع جدید نسبت به طرح‌های پیشین، رویکرد بهتری به منظر شهری دارد، اما در مقایسه با تجارب جهانی کم‌تر در ارائۀ راهکارهای عملیاتی موفق بوده و حتی با مقایسۀ آن با طرح‌های جامع شهری پیشین دیده می‌شود که پیشنهادهای ارائه‌شده در طرح جامع اول به مراتب معنادارتر از پیشنهادهای این طرح است. در طرح اول، ارائۀ اصول و پیشنهادهایی برای انتظام‌بخشی بصری و تقویت عناصر نشانه­ای (کوه دماوند، ابنیۀ مهم، محورها و نظایر آن) پیشنهاد شده است، طرح دوم تنها به پیشنهاد برای ارائۀ ضوابطی برای نما و حجم معماری ساختمان‌ها اکتفا کرده و طرح سوم ارائۀ فهرستی از طرح و مطالعاتی که در آینده می‌توانند انجام شوند را پیشنهاد کرده است. بنابراین تقویت منظر شهری در هر سه طرح، در حد سازماندهی اجزای کالبدی شهر تقلیل یافته و برای خواناترشدن شهر، تقویت تصور ذهنی و هویت‌بخشی به شهر و شهروند راهکارهای عملیاتی ارائه نشده است.

در این زمینه یکی از تجربه‌های جهانی مناسبی که می‌تواند به عنوان نمونۀ موفق مطالعه شود، طرح راهبردي جده است و یکی از نکات مثبتی که برای ما دارد آن است که نمونه‌اي در یکی از كشورهاي در حال توسعه با شرايط فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي مشابه ايران است. تجربۀ طرح لندن نیز به عنوان نمونه‌اي از كشورهاي توسعه‌يافته و پيشرو در حوزۀ برنامه‌ريزي و مديريت شهري در جهان می‌تواند مفید واقع شود. ارتقای جایگاه مفهوم منظر شهری چه در طرح‌های توسعۀ تهران و چه در شهرهای بزرگ دنیا همواره مورد توجه و تأکید بوده و هست. در كشورهاي در حال توسعه نيز، تغييرات اسناد توسعۀ شهري به سمت ايجاد نگاه هويت‌گرايانه به مفهوم منظر بوده است. در شهر جده می‌بینیم که بر روی دو شاخص «رضایت شهروندان از محیط» و «پایداری منابع جهت حفظ زیرساخت‌های محیط‌زیست و فضای سبز» تمرکز شده و با سیاست‌گذاری برای عناصر منظر شهری و ارائۀ این دو شاخص برای ارزیابی مستمر منظر ذهنی و عینی، مفهوم منظر به ‌عنوان عامل هویت‌بخش شهری مورد توجه قرار گرفته است. اما در تجربۀ لندن دیده می‌شود که بر روی مدیریت دید و منظر از سطح سیاست‌گذاری‌های کلان تا تعریف نقاط دید مشخص و جزئیات در چشم‌اندازهای استراتژیک تدقیق می‌شود. تجربۀ این شهر نمونه‌ای از نگاه هویت‌محور به منظر شهری را نشان می‌دهد که در عین حال قابل پیاده‌سازی و مدیریت است. سند «چارچوب مدیریت دید لندن» نمونۀ‌ ممتازی است که می‌تواند راهکارهایی عملی برای پیاده‌سازی آرمان‌های تصویر شده در راهبردهای طرح جامع جدید تهران در حوزۀ منظر پیش‌روی کارشناسان و مدیران شهری شهر تهران (در قالب سند مدیریت منظر، به ‌عنوان سند مکمل طرح جامع جدید تهران) قرار دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *