خانههای قدیمی ایرانیان نشان میدهد، مسکن در نگاه آنها دارای معانی متعددی بوده است. این مساله میتواند ناشی از کارکردهای متنوع و متعدد خانه برای ایشان باشد. امروزه تغییر در فرهنگ زندگی و مدلهای معیشتی سبب شده تا کارکردهای مسکن تغییرات بسیار پیدا کنند اما میتوان گفت، هنوز هم مسکن دارای کارکردهای بسیار و معانی ذهنی متعدد برای ایرانیان است.
اما به نظر میرسد این روزها، مساله « مالکیت مسکن » به قدری مهم شده که ماهیت وجودی آن را که پاسخ به نیازهای انسان در رسیدن به آسایش است را تحت الشعاع قرار داده.
یکی از دلایل این مساله، تاکید اسلام بر حقوق مالکیت مسکن است. از نظر اسلام مالکیت مسکن که از آن با عنوان «حقوق مالکانه» یاد میشود، حقی است که به هیچ عنوان نمی توان آن را از مردم سلب کرد. این مساله سبب شده تا مسکن به عنوان یک دارایی مطمئن در ذهن ایرانیان جایگاه ویژه ای بیابد. در گفته های مردم نیز این مساله نمود بسیار دارد: «مسکن مالی است که زیر سر خودت است» و لذا گزینه بسیار خوبی برای حفظ و افزایش دارایی برای ایرانیان است.
از سوی دیگر تصمیم گیری های قانونگذاران هم مردم را نسبت به این مساله، بیشتر سوق میدهد: مساله مالیات گرفتن از خانه های خالی را میتوان مثال زد که سالها از آن صحبت میشود اما هیچ گاه اجرایی نمی شود!
دلیل دیگر، نظام حاکم بر اجاره داری مسکن است. در ایران بر خلاف کشورهای غربی، مستاجرین هیچگونه حقی برای تمدید قرارداد مسکن خود پس از اتمام قرارداد ندارند و از طرفی اغلب قراردادهای اجاره مسکن در ایران یکساله هستند. این مساله و افزایش میزان اجاره بهای سالانه، سبب میشوند تا مستاجران همواره در بلاتکلیفی به سربرند و به فکر خرید مسکن برای خود باشند. چنانچه گفته میشود: « دو وجب خانه باشد اما برای خود آدم باشد».
اینها و مسائل بسیار دیگر، سبب شده تا مالکیت مسکن برای ایرانیان یک شان و منزلت اجتماعی محسوب شود. چنانچه در مراسم خواستگاری، خانه دار بودن یا نبودن مرد، دارای اهمیت فراوان است.
لذا ایرانیان حاضرند مسکن را در هر وضعیتی خریداری کنند. این گفته در میان مردم رایج شده: «فعلا خانه را بخر بعدا هرطور که خواستی درستش کن». اما واقعیت آن است که برخی از ایرادات ساختمانها را نمی توان پس از ساخت و تکمیل ساختمان برطرف کرد. به طور مثال در مسکن مهر، مردم در اقدامی عجیب و برای تثبیت مالکیت خود حاضر شدند سالها بدون امکانات اولیه در برخی از آپارتمانها که فاقد امکانات اولیه از قبیل آب، برق یا گاز بودند، ساکن شوند و میگفتند «باید ساکن شویم تا امکانات بیاید!». به نظر میآید اهمیت مالکیت مسکن برای ایرانیان به یک ارزش اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده و حتی میتوان این فرهنگ را در ایرانیان ساکن در خارج از کشور هم که تمایل به خریداری مسکن در آن کشورها دارند، مشاهده کرد.
مساله مالکیت مسکن به قدری مهم شده که تبدیل به آرزوی برخی از جوانان و زوج های ایرانی شده است! حقی که همه مردم دارند و دولت موظف به تامین آن است.
در اصل 31 قانون اساسی آمده است: «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است» که تامین آن بر عهده دولت است. اما پژوهش های بسیاری نشان میدهد مردم از زندگی در مسکن های موجود ناراضی هستند و میتوان گفت فاقد کیفیت لازم هستند و یا مسکن آنها متناسب با نیازشان نیست.
حق مردم، مالکیت مسکن با کیفیت و متناسب با نیازشان است. کیفیت مسکن باید به اندازه مالکیت آن برای مردم مهم باشد و نباید فدای مالکیت شود. این امر باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود.
عارضه توجه بیش از حد به مساله مالکیت مسکن (که به یک مساله فرهنگی تبدیل شده) آن است که سوداگران مسکن میتوانند مسکن های بی کیفیت را به قیمت های بالا به مردم بفروشند. تا جایی که در سالهای اخیر اصطلاحی در مسکن بوجود آمده به نام «مسکن خام»، مسکنی که به صورت ناقص به فروش میرسد!