مسأله: نسبیت و رابطه مجسمۀ شهری، انسان و شهر باهم، مسئلهای است که با گذشت ۸۰ سال از حضور مجسمهها در شهر همچنان در تعاریف و آئیننامههای اجرایی مغفول مانده است؛ چنانکه در تعاریف ارائهشده و بخشنامهها تلاشی برای تعریف جامع ماهیت و چیستی مجسمۀ شهری و مؤلفههای لازم برای آن ارائه نشده است.
در بخش اجرایی آییننامههای احجام هنری سازمان زیباسازی که اصلیترین متولی مجسمههای شهری در تهران است و همچنین آییننامۀ شورای تخصصی نماها و آثار حجمی، بندی مربوط به تعریف وجود دارد که همین تعاریف نشان میدهد نگاه عمیقی به مجسمههای شهری وجود ندارد. به عنوان مثال در آییننامۀ احجام هنری آمده است که حجم شهری عبارت است از یک عنصر تصویری که دارای سه بعد طول، عرض و ارتفاع است. بر اساس این تعریف مشخص نیست که مجسمههای شهری باید چه مؤلفههایی داشته باشند و چه انتظاری باید از آن داشته باشیم. همچنین در آییننامۀ شورای تخصصی نیز آمده است: آثار هنری در زمینۀ مجسمههای شهری هستند که متناسب با اصول زیباییشناسی و ویژگیهای هنری و توسط هنرمندان، طراحی و ساخته میشوند که این تعریف نیز مبهم است و تعریف جامعی نیست.
این تعاریف علاوه بر اشاره نکردن به چیستی مجسمۀ شهری، تفاوت آن با مجسمهسازی را نیز بیان نکرده است. چرا که در مجسمهسازی، مجسمه به مثابه یک بیانیه است. یعنی هنرمند حرف و نظری دارد که آن را بهصورت مجسمه میآفریند و این بیانیه را در جایی عرضه میکند. در این مدل، اصالت با متن بیانیه است و مجسمه عامل آن متن است. حال این متن میتواند آگاهانه و حامل یک پیام باشد یا میتواند تجربۀ هنرمند باشد بیآنکه چیستی آن عیان شود، فارغ از اینکه این شیء شبیه اشکال آشنای ما باشد یا نباشد که این مجسمه بیشتر به درد نمایش در نمایشگاه میخورد. مشخص نکردن ماهیت مجسمۀ شهری منجر به ظهور مجسمه در شهر به عنوان بیانیه هنرمند خواهد شد.
نتیجه راهبردی: اثر هنری به ویژه مجسمۀ شهری باید در سیستم شهر و در ارتباط با دیگر مؤلفههای شهری دیده شود. نه یک عنصر هنری مجرد در فضا که صرفاً تبلور ذوق هنری هنرمند باشد. براساس این دیدگاه مجسمۀ شهری دارای نقشی کمالبخش در سیستم ادراکی شهر توسط انسان است. همچنین عاملیت زمان و مکان بر مجسمه به مثابه زیر مجموعهای از منظر شهری میتواند آن را به یک نشانۀ شهری تبدیل کند که ضمن تاریخمندی، هویتمندی، حس تعلق و خاطرهسازی را به مخاطبانش القا میکند.
این رویکرد مستلزم اصلاح تعاریف مجسمۀ شهری، قائل به تفاوت با مجسمهسازی به معنای کلان و تعیین معیارهایی با هدف زیر خواهد بود:
مجسمۀ شهری محصول خلاقیت هنرمند در نسبت با فضای شهری است که باید رابط انسان و شهر را کیفیت ببخشد.