پیش از ورود به بحث لازم است تعریفی از انبوهساز داشته باشیم. بر اساس دستورالعملِ تشخيص صلاحيت، تعيين پايه و صدور پروانه اشتغال به كار سازندگان انبوه مسكن و ساختمان مصوب وزرات راه و شهرسازی؛ انبوهساز به اشخاص حقیقی و حقوقی اطلاق میشود که توانمندی مدیریت و مسئولیت پدیدآوری طرحها، توانمندی تأمین و جذب سرمایه، مدیریت تولید و عرضه مسکن و ساختمان را با استفاده از فناوریهای نوین صنعت ساختمان و در چارچوب مقررات ملی ساختمان و سایر قوانین مربوط داشته و پروانۀ اشتغال به کار مطابق ضوابط این دستورالعمل را از وزارت مسکن و شهرسازی دریافت کرده باشند. اما با سیاست کاهش تصدیگری دولت و واگذاری بخشی از اختیارات سازندگان به خودشان از سوی وزارت راه و شهرسازی، انجمنهای صنفی کارفرمایی انبوهسازان تشکیل شدند که هر استان انجمن و اساسنامه مربوط به خود را دارد. در عرف، اعضای این انجمنها انبوهساز تلقی میشوند و امکان تأیید صلاحیت و دریافت پروانه اشتغال به کار حقیقی یا حقوقی را از وزارت راه شهرسازی، خواهند داشت. در واقع، اختیار تشکیل پرونده و ارزیابی اولیه از سوی وزارت مسکن به این انجمنها واگذار شده است.
چنانچه ذکر شد اساسنامه این انجمنها در استانهای مختلف، متفاوت است. اما همگی دارای وظایف عام و اختصاصی هستند و به طور کلی این وظایف در چند دستهبندی قرار میگیرند:
- رفع موانع صنفی و ارتقای کیفی اعضا.
- تشویق حرفهایسازی و ایجاد بستر مناسب برای سرمایهگذاری و انبوهسازی مسکن .
- ترویج سیاستهای ملی مسکن و بهینه سازی، انبوهسازی و ارزان سازی.
- گسترش فن آوری نوین و افزایش کیفیت ساخت درتولید مسکن .
- ارتباط با مجامع علمی و تخصصی و انجام فعالیتهای علمی و تخصصی.
حال میبایست به شرایط عضویت در این انجمنها اشاره کرد تا بتوان دید اعضای این انجمنها تا چه اندازه توان برآوردن این وظایف را دارند. عضویت در این انجمنها به صورت حقیقی یا حقوقی است و شرایط عضویت هم در استانهای مختلف، متفاوت است. اعضای حقوقی میتوانند از میان شرکتهای پیمانکاری دارای صلاحیت یا بدون صلاحیت باشند و شرایط اعضای حقیقی هم بسته به استانها متغیر است. مثلا در برخی استانها شرایط سن وجود دارد و در برخی نه ولی عمدتا این عبارت در شرایط عضویت وجود دارد: «شاغل درحرفه یا صنعت مسکن و ساختمان در حوزه فعالیت انجمن صنفی» که در استانهای مختلف تفاسیر متفاوتی از این عبارت وجود دارد. برخی از استانها شرط «شاغلبودن در حرفه» را ساختن 10 واحد ساختمانی با ارائۀ پروانه و پایان کار به نام فرد میدانند! و برخی دارا بودن «پروانه مهارتی معمار تجربی»! . تقریبا در هیچ یک از اساسنامهها و حتی در دستورالعمل خود وزارت راه هم، الزامی برای مهندس بودن و داشتن صلاحیت مهندسی برای عضویت در انجمنهای انبوهسازی وجود ندارد. این بدان معنا است که میتوان با دارا بودن مدرک دیپلم و ساخت مجموعا 10 واحد ساختمان یا دارا بودن پروانه مهارتی معمار تجربی، عضو انجمنهای انبوهسازی شد! و حتی صلاحیت سازنده ذیصلاح را از وزارت راه دریافت کرد.
سازمان نظام مهندسی در خصوص تعیین صلاحیتهای انبوهسازی به شرکتها و افراد، سختگیرانهتر عمل میکند و پیش از این هم اختیار تایید صلاحیت اولیه انبوهسازان، مانند شرکتهای حقوقی طراحی، نظارت و اجرا بر عهده این سازمان بوده و معمولا نماینده وزارت راه و شهرسازی در این مسئولیت، در سازمان نظام مهندسی استانها مستقر است. ولی بر اساس تفسیری از قانون نظام مهندسی، انجمنهای انبوهسازی اختیار ارزیابی اولیه و تشکیل پرونده انبوهسازی را از سازمان نظام مهندسی گرفتهاند.
فارغ از مسأله تعیین صلاحیت انبوهسازی، مساله این نوشتار، اهداف و وظایف انجمنهای انبوهسازی است. عنوان این انجمنها بسیار پرطمطراق است و بیتردید فارغ از پروانۀ صلاحیت انبوهسازی، عضویت در این انجمنها اعتبار بسیاری به سازندگان حقیقی و حقوقی خواهد داد ولی بحث اصلی اینجاست که آیا سازندگان بدون تحصیلات مرتبط یا با سطح تحصیلاتی پایین که جمعیت بسیاری از اعضای این انجمنها را تشکیل میدهند، میتوانند در راستای اهداف و رسالتهای تشکیل این انجمنها گام بردارند؟ به عنوان مثال چقدر مسائل سیاستهای ملی در حوزههای ساختمان و مسکن یا ارتقای تکنولوژی و روشهای ساخت برایشان مهم است؟ چقدر برایشان مهم است که انجمن، تفاهمنامهای با یک دانشگاه یا پژوهشکده یا پژوهشگاه معتبر منعقد سازد تا در رسیدن به اهداف متعالی آن انجمن به آنها کمک کند؟ بی تردید اهداف، چشماندازها و سیاستهای تشکیل انجمنهای انبوهسازی بسیار خوب است اما باید دید ابزار رسیدن به این اهداف که اعضای این انجمنها هستند تا چه حد این آمادگی و توانایی را در اختیار دارند.