برای جلوگیری از اغتشاشات بصری سیمای شهری و هماهنگی بین نماهای مسکونی انفرادی، کمیتهای تحت عنوان کمیته نما در همه مناطق شهر تهران تشکیل شده است. وظیفه این کمیته ها بررسی نماهای طراحی شده توسط طراحان جهت جلوگیری از ایجاد اغتشاش بصری و به وجود آمدن هماهنگی در بناهای مجاور است. این کمیته با ترکیبی از اعضای هیئت علمی با تخصص های معماری و شهرسازی و نمایندگانی از سوی شهرداری، شورای شهر و جامعه مهندسین مشاور سعی دارد تا همه جوانب مربوط به یک نمای شهری از توجه به هویت و نماهای همجوار تا سبک و اصول طراحی و مسائل اجرایی را کنترل کند.
در حال حاضر اخذ تاییدیه کمیته نما شرط لازم برای صدور پروانه ساختمانی است و به زودی اخذ پایان کار نیز منوط به تایید نمای اجرا شده توسط این کمیته خواهد بود. بنابراین نوعی تاکید بر حضور این کمیته در فرآیند ساخت و ساز از سوی شهرداری وجود دارد.
در مورد کار این کمیته دو نظر متفاوت وجود دارد:
عدهای وجود آن را ضروری و ضامن سیمای شهری مطلوب در شهر میدانند و عدهای آن را مضر و به نوعی مخرب می دانند زیرا اعتقاد دارند که سلیقه اعضای کمیته سیمای منطقه را شکل خواهد داد و این با ذهنیت ساکنین و منظر شهری آنها در تضاد خواهد بود.
گروه اول وجود این کمیته را ضروری می دانند و سیمای فعلی شهر تهران را حاصل نبود یک نیروی ناظر قوی بر روند طراحی و اجرای نماهای شهر تهران توسط ساکنین و سرمایه گذاران حوزه مسکن میدانند. رواج سبکهای غربی نماسازی از جمله نماهای رومی در شهر تهران و استفاده از مصالح متنوع و در برخی موارد غیرسازگار با اقلیم تهران نیز از دلایل ایجاد این کمیته های نما است.
شهرداری تهران نیز در یک سلسله برنامه و گردهمایی از کمپینی با عنوان “نما، هویت شهر ما” رونمایی کرد و سعی داشت با پیوستن افراد مشهور، این شعار را همه گیر کند.
کمیته های نما در شهرداری های مناطق شهر تهران سابقه چند ساله ای دارند، اما نزدیک به یک سال است که به صورت رسمی و بر اساس مصوبه شورای شهر کار این کمیته ها جدی تر شده است. بعد از گذشت این زمان نقات قوت و ضعف هایی در این کمیته ها بروز کرده است که به نظر می رسد دلیل آن نوع نگرش و رویکرد به مقوله سیما و منظر شهری است.
یکی از ضعفهای پیش آمده بعد از اجرایی شدن کمیته های نما، سلیقه ای شدن تاییدیه نما و سوق دادن طراحان به سمت طراحی متناسب با سلیقه اعضای کمیته است که با هدف اصلی تشکیل این کمیته ها در تناقض است. این ضعف به حدی آشکار شده است که نمای تایید نشده در یک منطقه، در منطقه دیگر به عنوان نمای برتر معرفی شده است.
عدم وجود آیین نامه برای بررسی نماها یا به نوعی غیرممکن بودن تعیین ضابطه برای نمای ساختمانها در مقیاس جزئی، در بهترین حالت موجب شده است تا اعضای کمیته نسبت به استفاده از مصالح، رنگها، استانداردها و ضوابط اجرایی نما اعمال نظر کرده و سبک و نوع طراحی را از نماهای مجاور یا عرف منطقه وام بگیرند. به همین جهت کمیته های نما چنانچه بخواهند بیش از اندازه در طراحیها اعمال نظر کنند، سیمای منطقه بر اساس سلیقه آنها شکل خواهد گرفت و چنانچه تنها به مسائل پایه مانند همجواری ها، خط آسمان، بازشوها، مصالح، رنگ و سایر موارد مرتبط با سیمای شهری بپردازند، عمدتاً تغییرات در نظام آشفته فعلی به چشم نخواهند آمد.
کمیته نما می تواند به عنوان یک ساختار نظارت مرکزی دو نکته را در پیش بگیرد؛ یک رویکرد با هدف اصلاح وضع موجود و رویکرد دیگر با هدف آگاهی بخشی و تقویت هویت ویژه تهران در اذهان شهروندان.
بدیهی است ایجاد و تقویت یک هویت در ذهن شهروندان نیاز به یک ساختار اجتماعی در قلب نظام شهرسازی تهران دارد. محلات تهران (به معنای خاص کلمه محله، نه محلات رسمی و خط کشی شده شهرداری) می توانند به نوعی جایگزین ساختار فعلی باشند.
هر محله در تهران دارای هویت و ویژگیهای خاص خود است که در طول زمان شکل گیری آنرا به دست آورده و ساکنین نیز با آن غریبه نیستند. چنانچه کمیته های نما رویکرد خود را از اعمال سلیقه و تاثیرپذیری از نوع طراحی طراحان در هر منطقه به شناسایی هویت هر محله در منطقه و تشویق طراحان به تبدیل این مفاهیم هویتی به عناصر کالبدی، تغییر دهند، در بلند مدت شاهد تغییرات مفید و چشمگیری خواهیم بود که از سوی شهروندان نیز مورد قبول خواهد بود
تشویق شهروندان به اهمیت دادن به نمای ساختمان مسکونی به عنوان حق شهر یک مسئله اجتماعی که ممکن است یکی از راه حلهای آن، آموزش در حین طراحی به طراح و سازنده در کمیته های نما باشد. البته تلاش های شهرداری در زمینه اعمال تخفیف خاص برای نماهای با هویت یا تشویق طراحان یا سازندگان برتر نیز میتواند به همراه طیف وسیع تبلیغات موضوع نمای شهری در مقیاس شهروندان را مطرح سازد، می توان امید داشت که در سالهای آینده، طراحی و اجرای نمای مطلوب شهری از دغدغه مدیران شهری به دغدغه شهروندان تبدیل شود.
بنابراین می توان چنین جمع بندی کرد که رویکرد کالبدی کمیته های نما منجر به نگاه سلیقه ای چه بر اساس نظر شهروندان و چه بر اساس نظر خبرگان خواهد شد و عملاً شهر برای عده ای همچنان آشفته و بی نظم خواهد بود. اما رویکرد هویتی با ابزار آگاهی بخشی با زمان طولانی تر می تواند کالبدی متناسب با ذهنیت ساکنین را سامان دهد.