اجتماع پذیری در فضای عمومی از اهمیت بسزایی برخوردار است و موجب غنای زندگی شهری است. بنابراین نظریه پردازان شهری در تقسیم بندی فضاهای عمومی از واژگان اجتماع پذیر و اجتماع گریز استفاده می کنند. حضور در فضای عمومی اجتماع پذیر نقش مهمی در اجتماعی شدن افراد دارد و موجب ارتقا روحیه همبستگی، رشد فردی، آزادی عمل و ایجاد اتفاقات خود به خودی و مکانی برای شکل گیری شبکه اجتماعی است. در این میان از مهم ترین فضاهایی که از دیرباز نقش اجتماع پذیری داشته است خیابان است.
خیابان فضای عمومی و اجتماعی است که با جذب مردم و ایجاد سرزندگی شهری محل رخداد تعاملات اجتماعی است. بنابراین در پایداری اجتماعی و در نهایت فضای عمومی پایدار نقش بسزایی دارد. این در حالی است که خیابان در دهه های اخیر به دلیل حضور گسترده اتومبیل و گرایش به زندگی ماشینی، در نقش اجتماع پذیری رنگ باخته است. آیتم اجتماع پذیری که از نقش های اصلی خیابان بود در ایران مدرن جای خود را با سرعت جابه جایی و جدایی گزینی مردم از فضای عمومی عوض کرد.
نحو فضا (چیدمان فضا یا اسپیس سینتکس) به عنوان روشی برای تحلیل روابط توپولوژیک فضا و پیکره بندی آن مورد استفاده است. از این روش می توان برای سنجش اجتماع پذیری خیابان استفاده کرد. چیدمان فضایی و ترتیب قرارگیری فضاها در کنار یکدیگر تأثیر مستقیم بر نحوه استفاده از فضاها دارد و بیانگر روابط اجتماعی معنادار است. خیابان به عنوان یک فضایی که دارای خصیصه اجتماع پذیری است را می توان از سه مولفه کالبدی، اجتماعی و فعالیت مورد بررسی قرار داد.
۱- برای اجتماع پذیر بودن خیابان باید کالبدی با دسترسی کالبدی و بصری مناسب برای پیاده داشته باشد. راحتی در مسیرهای حرکت، نشستن، ایستادن، دیدن و تماشا کردن و گفت و شنود با توجه به حفاظت های اقلیمی و ایمنی باید در نظر گرفته شود. وجود عناصر زیبایی بخش محیط و قابلیت انعطاف پذیری فضا برای تغییر در چیدمان و ایجاد فعالیت های جدید بسیار حائز اهمیت است.
۲- در بعد اجتماعی خیابان امکان ایجاد تعاملات اجتماعی خود بخودی و سازمان یافته باید وجود داشته باشد. برای همه گروه های سنی و جنسی، نژادها و افراد دارای معلولیت باید امکان حضور اجتماعی وجود داشته باشد. ایجاد حس راحتی و آسایش روانی با استفاده بجا از عناصر طبیعی و کاهش آلودگی ها و نا امنی ها یکی دیگر از عوامل مهم اجتماع پذیری است
۳- در بعد فعالیت، ایجاد فعالیت های متنوع با مشارکت مردم بسیار مهم است. هنر همگانی و هنر محیطی مانند وجود موسیقی زنده و نقاشی در فضا و فعالیت های جانبی همچون دکه ها، کافه ها و نمایشگاه ها و غرفه های موقت می تواند در ایجاد سرزندگی و اجتماع پذیری خیابان موثر باشد.
در روش نحو فضا، خیابان با استفاده از گرافهای تصویری و نمودارهای توجیهی دسته بندی می شود و سپس چهار فاکتور هم پیوندی، اتصال، عمق و کنترل برای تحلیل نقش دسترسی ها و هم پیوندی ها و امکان حرکت مورد استفاده قرارمی گیرند. بنابراین با استفاده از روش نحو فضا می توان برای سنجش اجتماع پذیری خیابان در بعد کالبدی استفاده کرد. نتایج تحلیل ها نشان می دهد هرچه هم پیوندی و اتصال بیشتر باشد خیابان از لحاظ کالبدی دارای قابلیت بیشتری برای اجتماع پذیری است.