برنامه ریزی استقرار شهرهای جدید و اسکان جمعیت در نواحی ساحلی جنوب کشور تا چه حد می تواند به عنوان یک راه حل و استراتژی موفق عمل کند؟ امروزه با معضلات کم آبی و تهدید جدی خشک شدن ذخایر منابع آبی در کشور رو به رو هستیم و سیاست هایی که تا به حال برای منابع آبی اتخاذ شده، از جمله پروژه های انتقال آب میان حوزه ای اعتراضات جدی مردم و متخصصین را به همراه داشته است.
در حال حاضر تنها دو درصد از کل جمعیت کشور در سواحل ایران سکونت دارند که در مقایسه با آمار مربوط به کشورهای ساحلی جهان رقمی بسیار ناچیز می باشد. در شهرهای ساحلی، ساحل نقش اساسی در سازمان فضایی شهر دارد و فضای خاطره انگیز و تاریخی آن شهر محسوب می شود.
و معمولا مکان شکل گیری هسته و توسعه شهر از لبه ساحل اتفاق می افتد. از طرفی به دلیل نگاه جزء نگر و سود جویی فردی در مدیریت شهری، سطح شهرها پوشیده از ساختمان ها و خیابان ها شده و در راستای آن دره ها و مسیرهای ارگانیک جریان آب مسدود شده و جذب آب های سطحی در اغلب شهر ها را ناممکن می سازد. برای رفع این شرایط نامساعد و بازگرداندن ویژگی های زیست محیطی باید راه حلی اتخاذ شود. سواحل شهری از جمله لبه های قابل برنامه ریزی هستند که احیای آن ها، یک فرصت شهری برای ارتقا کیفیت مطلوب زیست می باشند.
خلیج فارس ایران با وسعت حدود ۲۳۲ هزار کیلومتر مربع از جمله خلیج های بزرگ جهان است که با وجود منابع سرشار نفت و گاز در ساحل و جزایر آن، استقرار پایانه های نفتی و صنایع انرژی در این مناطق را موجب گردیده، جلب و حفظ نیروی کار زیادی را نیز می طلبد ولی مشاهدات میدانی خلاف این ادعا را گواه است و از این فضاهای جغرافیایی به اندازه پتانسیلی که دارند بهره برداری نمی شود.
نادیده گرفتن حقوق شهروندی مردمان ساکن جنوب ایران سبب گردیده جمعیت ساکن در این مناطق نه تنها تمایل به ماندن در خانه خود را ندارند بلکه تمایل به ترک آن برای دست یافتن به شغل و زندگی بهتر به شدت در آن ها قوت گرفته است.
به نظر می رسد تا کنون تلاش هایی برای جبران فقر جمعیت در این مناطق با ساخت شهرهای جدید صورت گرفته اما به دلیل فقدان شرایط مناسب زیرساختی، موفقیت چندانی به دست نیامده است. بدیهی است تفاوت آشکار امکانات این شهرها با مراکز استان های بزرگ به عدم جذب جمعیت و استقبال مردم کمک کرده است. رسالت این شهر ها فقط در حوزه مسکن نیست. قابلیت های سواحل آن ها را از پهنه های معمولی آنچنان که با هر سرزمینی میتوان رفتار کرد متمایز میسازد.
این گونه طرح ها باید با نگاهی کل نگر و با استفاده از ویژگی های منظرین و پتانسیل های جغرافیای این مناطق، به تولید امکانات کافی و زیر ساخت مناسب بپردازد و سپس به دنبال جذب جمعیت باشد. اسکان جمعیت جدید در نواحی ساحلی و حفظ جمعیت موجود، تمرکز جمعیت در مراکز استان ها را کاهش داده و به نیازهای آبی مناطق مختلف کشور تعادل می بخشد و می تواند به عنوان استراتژي و راه حلی مناسب برای رفع درگیری های اخیر بر سر مدیریت منابع آب و انتقال آب میان حوزه ای اتخاذ شود.