سفر نوروز از معضلات مدیریت گردشگری ایران
در تعطیلات نوروز 1401 چه رویکردی مورد نیاز گردشگری کشور است؟
یکی از معضلات صنعت گردشگری ایران، بروز رفتارهای ناشناخته و آسیب زای ناشی از سفر است به طوری که متاسفانه هر سال این موضوع را به عنوان یک معضل و مشکل مطرح می نمایند. سفرها در زمان های پرتراکم به ویژه نوروز مشکلات بسیاری را برای جامعه مقصد و همچنین خود گردشگران پدید می آورد.
در فرهنگ ایرانی سفرهای نوروزی از جمله مهمترین فعالیت ها و سبک زندگی به شمار می رود. بی شک رفع این مشکلات مستلزم وجود نگاه یکپارچه و منسجم به سفر و بخش های مختلف سفر است. اگرچه تحلیل این موضوع اشاره به موضوعات مختلفی دارد و نمی توان تک بعدی بدان نگریست، اما در اینجا فقط روی یکی از بخش ها تمرکز کنیم، و آن بخش، بازار متقاضی گردشگر می باشد.
فشارهای ناشی از بیماری کرونا نیز طی دو سال اخیر شرایط غیرمنتظره ای را برای سفرهای نوروزی پدید آورد. با این حال این انتظار وجود دارد که با توجه به شرایط واکسیناسیون رویکرد متفاوتی را در نوروز پیش رو شاهد باشیم. با توجه به فشارهای ناشی از بیماری کرونا، آسیب های روانی فراوانی که جامعه از آن دیده است، در تعطیلات نوروز 1401 می بایست شاهد سیل عظیم سفرها باشیم. این دیدگاه وجود دارد که شرایط کرونا نگاه های متفاوتی را در سبک زندگی به ویژه سفر ایجاد کرده است.
محدودیت ها و ممنوعیت های سفر مشکلات ذهنی و فکری بسیاری را ایجاد نموده و این روزها شاهد ایجاد تفاوت در نگرش های اکثریت جامعه به سفر در مقایسه با قبل کرونا هستیم. حال می توان از این تفاوت نگرش به نحو احسن استفاده کرد؟ شرایط غیرمعمول فرصت هایی را پدید می آورد که بایستی به بهترین نحو از آن استفاده نمود. شاید بتوان شرایط فعلی جامعه را از نوع شرایط قلمداد کرد.
همیشه این تقاضا وجود داشت که فرهنگ سفر ترویج شود، و شاهد رفتار صحیح در سفرها به ویژه نوروز باشیم. فرهنگ رفتاری صحیح بدین مضمون که سفر یک نیاز روحی و روانی است و از سوی دیگر در مقصد نباید شاهد رفتارهای آسیب زا و مخرب باشیم. زمانی که جامعه تشنه سفر است، عطش بالایی برای سفر دارد و نیاز آن را به وضوح در طی این دو سال احساس کرده می توان فرهنگ سازی را انجام داد.
البته در رد این فرضیه، دیدگاه دیگری نیز وجود دارد، بدین مفهوم که در شرایط پیش رو به دلیل فشار روانی وارد شده به جامعه، شاهد تقاضای انباشته شده و تخلیه انرژی های منفی هستیم و نمی توان به رویکرد فرهنگی امیدوار بود. به عبارت دیگر صدای این فرهنگ سازی شنیده نمی شود.
نکته قابل توجه نگاه فرهنگی به موضوع است نه آسیب شناسی و رفع معضل! هنگامی که نگرش مسئولان صرفا به عنوان یک بحران مقطع زمانی به این موضوع است، بی شک نباید امیدوارانه شاهد برطرف شدن آن باشیم، حال این پیشنهاد مطرح می گردد که نگاهی فرهنگی نیازمندرفع این معضل است، نگاهی که گردشگری را که خود یک مقوله فرهنگی است، به صورت فرهنگی بنگریم. همیشه نگاه فرهنگی به موضوع می تواند مسیر آن را بهبود بخشد.
حال آیا می توان در بستر فرهنگی به جریان گردشگری در نوروز 1401 پرداخت؟ آیا این دیدگاه مورد نیاز است؟
حال چاره چیست؟ ما نیاز به فرهنگ سازی سفر داریم. همچنان که شاهد تبلیغات انبوه سفر هستیم، اما آنچنان که باید فرهنگ سازی صورت نگرفته است. تحلیل های مختلفی برای فرهنگ سازی مد نظر است. جامعه ای که مدت زیادی با خلا سفر روبرو بوده، امروز درک بهتری از ارزش سفر در زندگی دارد. حداقل این درک فرار از فشارها و محیط معمول زندگی است تا کمی از خستگی ها بکاهد. این می تواند حلقه اتصال فرهنگ سازی سفر در شرایط فعلی باشد.
توجه به حداقل درکی که در جامعه وجود دارد، فرصت فرهنگ سازی را فراهم می آورد. چرا که به نظر می رسد فرصت بازاندیشی به گردشگری فرا رسیده باشد. برای نوروز 1401 پیش بینی می شود جمع کثیری از سفرهای نوروزی با هدف رهایی از فشارهای کروناست؛ فشارهای روانی که تمامی جامعه را آزرده کرده است. در این شرایط می توان این انتظار را از مجموعه وزارتخانه و رسانه ها داشت تا بر روی این موج سوار شده و از این فرصت برای بازاندیشی گردشگری استفاده نمایند.
بازنگری خویشتن به سفر، دلایلی که حال با نگاه عمیق تری به سفر وجود دارد، اهمیت دادن و ارزش نهادن سفر در زندگی، رویارویی با مقصد به عنوان شهر خویشتن و نگاهی فرامادی، این رفتاری فرهنگی است که شاید نگاهی دوباره به سفر در کشور ما آسیب های ناشی از وقایع نوروز را کاهش دهد. بازاندیشی به معنای نگاه دوباره و دقیق به سفر و گردشگری، نگاهی فرهنگی به مقوله ای فرهنگی…و این همان نکته فراموش شده این سال های ایران است، به ویژه در نوروز و سفرهایی که ماهیتی انبوه دارند!
فرهنگ سازی نه به صورت ایجابی و الزام، بلکه تزریق رفتارهای صحیح برای سفر کردن، که ماهیتی یادگیرانه داشته باشد. بی شک فرهنگ سازی نیازمند استفاده از ابزارهای گوناگون است، شاید امروز که استفاده از رسانه، به ویژه شبکه های اجتماعی بسیار مرسوم است، روش های تزریق رفتارهای صحیح از طریق تصویر و تحریک ادراک حسی بصری بتواند موثر واقع شود. در این میان نقش مهم رسانه به آموزش و گزارش های خبری منفی محدود نمی شود. چه بسا باید از این رفتارهای رسانه ای پرهیز گردد.
شاید باید با توجه به مهارت ها و تکنیک های رسانه ای، نگاهی روانشناختی را در این حوزه پیش گرفت نه نگاه ایجابی. بیش از هر چیز اقدام به ایجاد خودآگاهی و تفکر درباره سفر می تواند به این مهم کمک نماید. رسانه از طریق برنامه های گوناگون مخاطب را به چالش بکشاند تا هم به تامل بیشتر پرداخته، هم به درون خویش مراجعه کند، بازنگری کند و در جهت تامین نیازهای روحی و روانی خویش به سفر روی آورد.
پس از اینکه فرهنگ سازی سفر به افراد جامعه انتقال داده شد، در جامعه مکانیزمی به نام نظارت اجتماعی اعمال شکل می گیرد که وظیفه آن نظارت بر عملکرد همه افراد آن جامعه است، به این منظور که آنهایی که هنوز اجتماعی نشده اند و یا اجتماعی شدن آنها به طور کامل صورت نگرفته است، مورد توجه قرار گیرند و مفهوم فرهنگسازی دوباره به آنها یادآوری شود. از این رو که به جای اینکه دولت بخواهد در این باره هزینه های گزافی را متحمل شود، قبل از آن که جریان اجتماعی شدن افراد رخ دهد، فرهنگ سازی های لازم را در جامعه پیاده کند.
به این معنا که آیتم ها و المان هایی که در فرهنگ سفر ضروری است، از طریق رسانه های مختلف برای افرادی که اجتماعی شدن آنها به میزانی کندتر اتفاق افتاده است، یادآوری کند. تمرکز بر سمبل های فرهنگی سفر در تمامی بخش ها از جمله جامعه میزبان، میان مردم محلی، سایت های گردشگری، جامعه گردشگر، جامعه واسطه ها و کسب و کارهای گردشگری و همچنین زمینه های تبلیغات آنها صورت پذیرد. همانند فرآیند استاندارد سازی که همه بخش ها ملزم به توجه بدان هستند؛ به ویژه هنگامی که جنبه ارزشی و احترام پیدا کند.
یک پاسخ
عالی و آموزنده ???