رویکرد طرح حریم رضوی، جدایی شهر از حرم
رویکرد طرح حریم رضوی (طرح ملاک عمل بافت پیرامونی حرم مشهد) در قبال رابطه حرم و شهر چیست؟
طرح حریم رضوی را بواسطه سعی در تغییر پارادایم سرمایه سالارانه و سوداگرانه حاکم بر فرآیند توسعه بافت پیرامونی حرم امام رضا (ع)، می توان از نقاط عطف در تهیه طرح های توسعه شهری بافت اطراف حرم و حائز اهمیت قلمداد کرد. (ر.ج به حسین زاده، مهدی. (1400). حرم، شهر یا حرمشهر. تاریخ مراجعه: 1400/12/4. قابل دسترس در nazaronline.ir). اما طبعا هر طرح شهری را می بایست از زوایای مختلف مورد نقد و بررسی جدی قرار داد. این یادداشت در پی نقد رویکرد طرح حریم رضوی در تعریف رابطه حرم و شهر است.
یکی از دلایل عمده جدایی حرم از شهر را می توان توسعه خارج از حد مجموعه کالبدی حرم در مرکز شهر دانست که در سایه طرح های شهری رخ داده یا بر آن ها تحمیل شده است. همانگونه که در یادداشت قبلی به آن اشاره گردید تجمع قدرت در نهاد آستان قدس، تمایل به اقتدارگرایی را در آن بالابرده، تا جایی که گاهی حقوق شهر و شهروندان را در برنامه ریزی و اقدامات خود نادیده گرفته است. اما در نگاه عدالت محور تمامی نهادها، چه آنها که از قدرت کمتری برخوردارند و چه نهادهای قدرتمند حاکمیتی می بایست در برابر قانون نسیت به سهم خود از شهر پایبند باشند.
از مهمترین انتقادات وارد بر طرح حریم رضوی مستثنی نمودن نهاد آستان قدس رضوی از دیگر ارگان های خصوصی، دولتی یا خصولتی در رابطه با نحوه مداخلات در بافت است. از این جمله می توان به گرفتن بخش عمده ای از شهر با عنوان بست یا صحن های جدید و در اختیار نهاد آستان قدس قرار دادن، به رسمیت شناختن تملکات غیر منطقی این نهاد به خصوص در محورهای ارزشمند تاریخی و اصیل شهر همچون محور آستانه پرست که بخش عمده ای از آن ها مربوط به پروژه های انتفاعی و گران قیمت وابسته به نهاد آستان قدس می باشد، اشاره کرد.
در حالی که این محورها علیرغم مداخلات سنگین سالهای اخیر همچنان معانی و منظر خود را تا حدودی حفظ کرده اند. اما تملکات بیش از اندازه و تمایل به توسعه دیواره های حرم موجب از بین رفتن این محورها و پلاک های تجاری متعدد که در حال حاضر به خوبی در حال ایفای نقش خود هستند، خواهد شد.
تملک و تخریب این دانه ها، از بین رفتن روح حاکم بر این محورها و به تبع، از هم پاشیدگی کالبدی را در پی خواهد داشت. اما این تنها آسیب نخواهد بود، پروژه های انتفاعی تعریف شده همانند گذشته به منظور بازدهی اقتصادی، سرویس دهنده به اقشار با در آمد بالا و سرمایه داران است و این چنین مبانی امر زیارت و جایگاه اجتماعی آن را تنزل خواهد داد.
ریشه بخش زیادی از این گونه برنامه ریزی ها و مداخلات را می توان در اقتدارگرایی و تفکرات غلط برخی مسئولین مرتبط جست و جو کرد، تفکری که شکل مداخلات کشورهای عربی همچون عربستان را ایده آل پنداشته و به دنبال پیچیدن همان نسخه در مشهد با تحمیل بر طرح های توسعه شهری است. از این روی بسیاری از تصمیمات با توجیه تحقق پذیر نمودن طرح، ضمن رد نظرات کارشناسی متخصصان، آن را به عقب رانده و در ادامه روند توسعه سالیان گذشته بخش هایی را از شهر جدا و به مجموعه آستان قدس ملحق خواهد کرد.
بنابراین با توجه به سنت حاکم بر شهر و اهدافی همچون پیوند مجموعه شهر و حرم (حرمشهر) که در طرح مطرح شده ، به نظر می رسد این گونه تصمیمات نه تنها به پیوند حرم و شهر کمکی نمی کند بلکه در ادامه مداخلات 50 ساله اخیر جدایی بیشتر آن ها را در پی خواهد داشت.