پاندمی کرونا بخش زیادی از درآمد شهرداری تهران را، چه در حوزه فروش طرح ترافیک و چه در حوزه حمل و نقل عمومی، کاهش داد. نگرانی از این کاهش، شهرداری را – بر خلاف مصالح عمومی جامعه – بر آن داشت که نسبت به بازگرداندن طرح اقدام کند. هرچند که مخالفت های جدی از سمت مدیران حوزه سلامت در خصوص افزایش شروع کرونا با گسترش استفاده از حمل و نقل عمومی وجود داشت، اما طرح ترافیک با این استدلال که در شرایط بحران ممکن است سرویس دهی خودروهای امدادی در محدوده طرح به لحاظ ترافیک زیاد دچار مشکل شود، بازگشت.
حال سئوال این است که آیا بازگشت طرح ترافیک از سوی شهرداری تهران به این معناست که افرادی که در محدوده طرح شاغل هستند چاره ای جز استفاده از حمل و نقل عمومی ندارند؟ در واقع آیا زمانی که مدیران تصمیمات غیرعاقلانه می گیرند، آیا ما مجبوریم که خود را با طناب آنها در چاه بیندازیم؟
اگر حتی احتمال ابتلا به کرونا را در استفاده از حمل و نقل عمومی کمتر از ده درصد در نظر بگیریم (در حالیکه می دانیم در ساعت های شلوغ امکان رعایت فاصله اجتماعی در مترو و یا اتوبوس اصلا وجود ندارد) و اگر اینقدر خوشبین باشیم که فکر کنیم در صورت ابتلا به کرونای شدید با یک هفته بستری شدن در بیمارستان بهبودی کامل پیدا می کنیم (در حالیکه از نظر پزشکی اثبات شده که آسیب های وارده به ریه در اثر کرونا دائمی خواهد بود و یک بهبودیافته کرونا ممکن است برای تمام عمرش یک بیمار ریوی باشد) با توجه به هزینه آی سی یو که در ارزانترین حالت در بیمارستان های درجه 4 دولتی شبی 383 هزار و در بیمارستان های خصوصی تا 4/2 میلیون تومان است، کاملا مشخص است که پرداخت هزینه ورود به طرح در برابر هزینه های مادی و معنوی ابتلا به کرونا – چه به عنوان هزینه ای که یک خانواده باید بپردازد و چه به عنوان هزینه ای که به سیستم سلامت کشور تحمیل می شود – ناچیز است؛ هر چند در برابر حقوق روزانه افراد بر اساس قانون کار مبلغ قابل توجهی است.
در کشورهای پیشرفته این شرایط، زمان ورود نهادهای مدنی و اصناف به ماجرا برای یافتن یک راه حل میانه است. اما از آنجایی که این نهادها در کشور ما از قدرت کافی برخوردار نیستند و شهرداری هم ظاهرا به جز حفظ منافع مالی خود به چیز دیگری فکر نمی کند شاید وقت این باشد که خودمان به فکر خودمان و یکدیگر باشیم.
در دوران پاندمی تاکسی های اینترنتی تلاش کردند که با رعایت پروتکل های بهداشتی درآمد رانندگان خود را حفظ کنند. الزام به استفاده رانندگان از ماسک، باز بودن پنجره های اتومبیل در عین روشن بودن کولر و در مواردی حتی نصب نایلون به عنوان شیلد محافظ از جمله این اقدامات به شمار می روند که باعث می شوند مسافران این تاکسی ها با خیال راحت و با کمترین نگرانی از آنها استفاده کنند.
حال اگر این سرویس ها در راستای مسئولیت اجتماعی خود در ساعت های شلوغ تخفیف های مناسبی را برای افراد شاغل در محدوده طرح در نظر بگیرند، امکان استفاده افراد از این سرویس ها برای رفت و آمد به محل کار افزایش می یابد و هزینه طرح ترافیک بین چندین نفر که در طول روز از یک تاکسی استفاده می کنند تقسیم می شود. علاوه بر این کسانی که به اتومبیل شخصی دسترسی دارند می توانند به صورت اشتراکی (Car Sharing) با یک یا دو نفر از همکاران خود از اتومبیل استفاده کنند و هم هزینه ورود طرح را با هم تقسیم کنند و هم از بار ترافیکی محدوده طرح، که در اثر ورود خودروهای تک سرنشین پدید می آید، بکاهند. در اینصورت استفاده کمتر مردم از حمل و نقل عمومی امکان رعایت فاصله اجتماعی را در اتوبوس و مترو فراهم می آورد و کاهش تعداد اتومبیل های وارد شده به محدوده طرح نیز از نگرانی های موجود در خصوص وضعیت مرکز شهر در مواقع بحران کم می کند. شاید این مشارکت باعث شود که شهرداری به یاد بیاورد که باید بیش از هر چیز به فکر سلامت و امنیت شهروندان باشد، با آنان در شرایط بحران همراهی کند و نقشی بیشتر از سپردن آنها به دست آیه الکرسی بر عهده بگیرد.