سیطره نگاه موزه ای بر مجسمه شهری در ایران
شهر به عنوان متولی اصلی مجسمه های شهری حق برخورداری از آثار با اصالت را دارد و شهر نباید تبدیل به گالری نمایش محصولات مولاژ شود.
شهر به عنوان متولی اصلی مجسمه های شهری حق برخورداری از آثار با اصالت را دارد و شهر نباید تبدیل به گالری نمایش محصولات مولاژ شود.
دو شیوۀ روایت مجسمه ها در میدان شهرداری رشت، برآمده از دو رویکرد زیباییشناسی است که در عرصه تخصصی هنر جای تمرکز و مطالعه دارد.
نمی توان میدان را تبدیل به فلکه کرد و فلکه را میدان خواند و توقع داشت مجسمهای که در آن میگذاریم نقش خود را به خوبی ایفا کند.
باید ضابطه "هر میدان، یک مجسمه" را تغییر داده و با آوردن مجسمه به حاشیه میادین که کارکردی جز فلکه ندارند، بر مسئله نصب مجسمه در فضای غیرمتمرکز فائق آییم.
در دوره قاجار با عدم حضور مجسمههای فیگور انسان، دوره پهلوی با حضور و تأکید بر نصب آنها و در دوره انقلاب اسلامی و جنگ با پذیرش آنها روبهرو میشویم.
نظرآنلاین دربارۀ انگیزههای ربودهشدن این مجسمهها با عباس مجیدی، مجسمه ساز و رئیس انجمن مجسمهسازان ایران گفتگو کرده است:
ردپای پاسخ این پرسش که چرا مطالبه برای ساخت مجسمههای مشاهیر کمرنگتر شده و مانند گذشته کیفیت ندارد را شاید بتوان با مرور تاریخچۀ ساخت اینگونه مجسمهها پیگیری کرد. اگر ساخت مجسمههای مشاهیر را به دو مقطع زمانی پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن تقسیم کنیم به نظر میرسد یکی از دلایل کیفیت مجسمههای پیش از انقلاب نقش انجمن آثار ملی به عنوان متولی اصلی مجسمههای مشاهیر باشد که علاوه بر دغدغۀ سفارش و نصب آثار در فضای شهری، بر آفرینش چهرة افراد براساس مطالعات و منابع تاریخی اصرار میورزید. در مقابل در دهۀ۷۰ که سرآغاز مجدد ساخت مجسمههای مشاهیر بوده نقش انجمن آثار ملی که در این دوران به انجمن مفاخر ملی تغییر نام داده نادیده گرفته میشود و صرفاً شهرداری و سازمان زیباسازی شهر تهران به عنوان متولیان آثار مطرح میشوند.