کتاب «منظر بومی کرمان» حاصل پژوهش ۳۵ پژوهشگر، با حضور حسین مرعشی، نمایندۀ اسبق کرمان در مجلس شورای اسلامی، سید مهران عالمزاده، شهردار شهر کرمان و سید امیر منصوری عضو هیأت علمی دانشگاه تهران دوشنبه ۳۱ تیر درگالری نظرگاه رونمایی شد.
سید امیر منصوری در ابتدای این نشست با اشاره به تفاوت کتاب «منظر بومی کرمان» با سایر کتابها گفت: «در این کتاب، کرمان از نگاه مورخان، باستان شناسان، جغرافی دانان، معماران، شهرسازان، جامعهشناسان، مردمشناسان و تمام آثار موجود در مرکز کرمانشناسی روایت شده است و سعی شده واژه کرمان از ابعاد مختلف تعریف شود. تقریبا تمام صنوفی که در مورد کرمان سخن گفتهاند یا راجع به عینیت و یا راجع به فیزیک این خطه گفتهاند».
وی ادامه داد: «این کتاب یک نگاه جدید به کرمان دارد و آن، تعریف کتاب از منظر است. منظر به مثابه یک دانش جدید معتقد است، آنچه در بیرون و خارج از ذهن انسان وجود دارد، بهصورت مجرد قابل درک نیست و ما نمیتوانیم مستقیماً پدیدهای را در بیرون آنچنان که هست، بشناسیم. وقتی قولی از فیلتر ذهن عبور میکند، خوانشی از امور به دست میآید و زمانی که امری بیرونی خوانش میشود، دیگر آن امر صرف نیست، بلکه یک مفهوم جدید مرکب از ذهن و بیرون از ذهن است و این تعریف علمی منظر است».
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «ما بر اساس این تعریف به همراه گروهی از پژوهشگران کارشناسی ارشد و دکتری منظر، سفری به کرمان داشتیم و شهرهای مختلف استان را گشتیم و چند ماه بر نکاتی که در سفر پیدا کردیم، متمرکز شدیم و قرار شد هر کدام با تکیه بر منابع کتابخانهای، گزارش و یادداشتی تهیه کنیم و بهجای آنکه، آنچه با چشم دیدهاند را وصف کنند، آنچه فهمیدند را وصف کنند، یعنی رابطه بین پدیدههای بیرونی و علت تاریخی پدید آمدن آن را روایت کنند».
وی افزود: «منظر کرمان، کرمانی است که کرمانیها میبینند نه کالبد کرمان که توریستها میبینند. در این کتاب سعی شد بر اساس نشانهها، توضیخاتی داده شود».
منصوری با اشاره به تفاوت نگاه منظر به بیرون با نگاه صنوف دیگر اظهار داشت: «ما به ایران نمیگوییم زمین ایران، میگوییم سرزمین ایران. زمین به بعدی فیزیک اشاره دارد، اما سرزمین جایی است که تاریخ ، هویت و گذشته هم دارد».
وی با ذکر مثالی برای ملموستر شدن هدف این کتاب در کشف منظر کرمان بیان کرد: «کرمان در دورهای تولیدکننده و صادرکنندۀ بزرگ فرش بود و خانوادههایی که به تولید قالی مشغول بودند، برای اینکه روند تولید شکل بگیرد، در فرآوردههای پاییندستی مانند پرورش گوسفندهایی که پشمهای سفید داشتند تمرکز کردند و این روند تا محصولات بالادستی مانند نخ قالی خود را نشان میداد. در نتیجه هنوز هم وقتی از روستاهای آن عبور کنیم، نشانههایی باقی است. یعنی در طول تاریخ اتفاقاتی برای انسانهایی که در کرمان زندگی کردهاند، افتاده و فعالیتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و … و حتی اسامی خاصی داشتهاند و اینها نشانههای سلسله حوادثی است که در کرمان رخ داده است. این نشانهها یا مانند یک سبک معماری شکل کالبدی دارند و یا در زبان، نامها و تولیدات بروز و ظهور میکنند و همه آثار تعامل انسان با محیط است».
منصوری افزود: «کرمان شرایط خاصی دارد که یک سلسله فعالیتهای ویژه را در این خطه مجاز میکند و تدریجا در طول تاریخ به فعالیتهای خاص اقتصادی یا آیینهای خاص اجتماعی مشغول بوده است و این کتاب روایتی از زبان پژوهشگران جوانی است که مدت زیادی در کرمان نبودهاند و با مطالعه سعی کردهاند هر کدام از زاویه یکی از این نشانهها به این موضوع بپردازند که دلیل بهوجود آمدن این نشانهها در کرمان چیست و روایتی از گذشته و سرزمین کرمان ارائه کردند که در زبان امروز به آن منظر میگویند».
در ادامه سید مهران عالمزاده، شهردار کرمان با بیان اینکه نوع نگاه این کتاب به منظر شهری کرمان بسیار خوب است و میتواند به مدیریتشهری نیز کمک کند، اظهار داشت: «زمانی که من وارد شهرداری کرمان شدم، متوجه وجود ضعف و فقدان نگاه تخصصی در حوزههای فکری و کارشناسی مخصوصاً در حوزههای معماری و شهرسازی شدم تا جایی که حتی برنامهای برای شهر کرمان وجود نداشت، بنابراین ما تصمیم گرفتیم یک برنامۀ 5 ساله با کمک دانشگاه برای شهر کرمان تهیه کنیم».
وی ادامه داد: «ما تصمیم گرفتیم، کمیتهها و شوراهای مختلف را با حضور متخصصان و صاحبنظران ایجاد کنیم. این کمیتهها کمک زیادی میکنند تا جلوی تصمیمات فردی گرفته شود. همین موضوع باعث شد تا بعضی کارها را انجام ندهیم که گاهی از انجامدادن آنها بهتر است. به عنوان مثال در حال حاضر دو پروژه در شهر کرمان در حال اجراست که هیچ پشتوانۀ علمی ندارد و فقط با اجرای آن منابع مالی شهر هدر میرود».
بیتوجهی به حافظۀ تاریخی در شهر کرمان
شهردار کرمان با اشاره به منظر شهری کرمان گفت: «متأسفانه علیرغم وجود قوانین و مقررات، نمای ساختمانها به عنوان یک حق عمومی و منظر شهری مورد توجه قرار نگرفته است. منظر شهری دارای سه رکن زمان، مکان و انسان است که باید با هم دیده شوند که متأسفانه چون در طول تاریخ توجه کافی به این موضوع نشده است، ما حافظۀ تاریخی نداریم. ما دچار گسست و یک بیاعتمادی تاریخی شدهایم که خودمان آن را بهوجود آوردیم به عنوان مثال نام بسیاری از خیابانها را تغییر دادیم و با تغییر کاربریها حافظه تاریخی مردم را از بین میبریم و اصرار داریم با تاریخ مقابله کنیم. بخشی از منظر شهری نیز حافظۀ تاریخی ماست».
وی اضافه کرد: «ما علاقهمندیم آنچه در حوزۀ شهری رخ میدهد بر اساس مردممحوری با تکیه بر محلهمحوری و به دنبال توجه به خواستۀ مردم حوزۀ تعاملات فرهنگی و اجتماعی هستیم تا مردم در ادارۀ شهر نقش داشته باشند، اگر چنین فضایی را در کرمان داشته باشیم، میتوانیم هم کرمانیبودن و هم حافظۀ تاریخی جدید را متناسب با فضا و رویدادها ایجاد کنیم».
فقدان نگاه منظرین به طرحهای شهری
حسین مرعشی، نمایندۀ اسبق کرمان در مجلس شورای اسلامی نیز با بیان اینکه گاهی مسألۀ زیبایی و زیباییشناسی در ایران تبدیل به ضد ارزش میشود گفت: «در بسیاری مواقع طرحهایی که برای شهرهای ما تهیه و اجرا میشوند، فاقد نگاه منظری هستند. این مشکل مختص بحث منظر و شهرسازی در ایران نیست بلکه در همۀ وجوه زندگی در ایران اتفاق میافتد و متأسفانه به این ترتیب ویژگیهای مناطق و شهرها از بین رفته و در شکل خاصی از زندگی ملی ادغام شده است و اکنون دیگر نمیتوان فرق بین پیرانشهر و ایرانشهر را تشخیص داد. در حالی که این دو خیلی باهم متفاوتند اما این تفاوت نه در معابر دیده میشود و نه در تفریحگاهها و نه فروشگاهها، حتی نامهای معابر نیز در همۀ شهرها مانند هم هستند و هنگامی که وارد شهری میشویم نمیتوان ویژگی خاص آن را تشخیص داد».
وی ضمن هشدار به شهرسازان و معماران، گفت: «ما در شهرها، بافتهای قدیمیای داریم که برای پیوند آنها با بافت جدید هیچ فکری نشده است و به همین دلیل بافتهای جدید و قدیم باهم مخلوط شدهاند، در مراکش شهری وجود دارد که بافت قدیم را کاملاً حفظ کرده و در بخشی دیگر، شهر جدیدی ساختهاند، ما هم میتوانستیم حصار و ارگ حکومتی را حفظ کنیم و کمی آنطرفتر شهر جدید را بسازیم اما اکنون دیگر نمیتوان تشخیص داد کدام قسمت شهر تاریخی و کدام جدید است».
نمایندۀ اسبق کرمان در مجلس افزود: «در کنار کارکرد، نگاه هم مهم است باید به رنگها و تزئینات بناها توجه کرد، به عنوان مثال آجرهای مهری از اختصاصات کرمان است که میتواند احیا شود، طبیعت نیز در شهرها و محلات بسیار مهم است اما اکنون با ورود به شهر از طبیعت جدا میشویم، در گذشته فاصله بین محلات، طبیعت و منظرگاهی وجود داشت که اکنون گم شده است. من این کتاب را در توجه به زیباییشناسی منظر شروع خوبی میدانم و فکر میکنم بیشترین استفاده را شهردار کرمان و همکارانشان میتوانند از آن داشته باشند تا این موضوع را در تهیه و تصویب طرحهای شهری مورد توجه قرار دهند».
ویژگی خاص شهرها از بین رفته است
وی با تأکید مجدد بر لزوم وجود ویژگیهای اختصاصی در هر شهر گفت: «باید بررسی کرد که برای حفظ ویژگیهای اختصاصی چه میتوان کرد، اکنون پوششها و گویشهای همۀ مردم یکسان شده است و به نظر من این که هیچ شهری از جمله کرمان ویژگی خاصی ندارد، اتفاق خوبی نیست».
مرعشی با اشاره به کتاب منظر بومی کرمان اضافه کرد: «در عکسهایی که در این کتاب استفاده شده باید منظر هوایی شهر نیز آورده میشد، چراکه نگاه از بالا رابطۀ سکونتگاه انسان و طبیعت را بهتر نشان میدهد و حتی میتوان به مقایسۀ تصاویر قدیم و جدید پرداخت».
توسعۀ پایدار متکی به حفظ تنوعها و تکثرها است
سید امیر منصوری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «در ادبیات امروز دنیا تنوع زیستی و تنوع اجتماعی به عنوان یک ارزش مطرح میشود، یعنی یکی از اصول و قواعد پایداری و توسعه پایدار متکی به حفظ تنوعها و تکثرها است، ما در ادبیات سیاسی هم به این تکثر نظرات و سلیقهها تأکید داریم چرا که پذیرش تکثر و حفاظت از آن موجب پایداری و قوام است. اولین طرح جامع در ایران در سال 48 توسط یک آمریکایی مدرنیست که معقتد بود تمام دنیا باید یک شکل باشد، تهیه شد و این موضوع با پذیرش اصل تکثر کاملاً معارض است، مدرنیستها به سبک بینالمللی و جهانیشدن و یک شکلشدن معتقد هستند و تکثر را نمیپذیرند. بنابراین از آنجاکه در آن زمان مسئولین کشور آمریکایی بودند، اولین طرح جامع طوری اجرا شد که نتیجۀ آن همشکلی ایرانشهر و پیرانشهر شد».
وی ادامه داد: «با توجه به تفاوتهای طول و عرض جغرافیایی و شرایط اقلیمی و محلی، شهرها باید از هم متفاوت میشدند، اما تنوع پذیرفته نشد چراکه ذیل نگاه یکساننگر و همشکلساز مدرنیستی بودند و امروز هم همچنان این رویه ادامه دارد. به نظر میرسد باید از موضع فرهنگی به فرهنگسازی بپردازیم و پذیرش این تکثر را به عنوان یک اصل مطلوب نهادینه کنیم. اگر این مهم انجام شود، این امکان دوباره به وجود میآید که کردها، بلوچها و ترکها لباسهای محلی خود را بپوشند و با لهجۀ محلی خود صحبت کنند و کسی این ویژگیهای منطقهای را زشت نداند».
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: «ما باید زمانی از خود بپرسیم که چه شد در کرمان صنعت بافت، شالبافی و آجرهای مهری رایج شد و اصلاً چه شد که نام این خطه کرمان شد، وجه تسمیۀ کرمان، «کارمان» است، «کار» به معنی دستگاه بافندگی و «کارمان» یعنی سرزمینی که بافندگی در آن رواج دارد. اگر بررسی شود ریشۀ آن در اقلیم کرمان است و این ویژگیهای اقلیمی، کرمان را به سمت تبدیلشدن سرزمین بافندگی سوق داده است».
منصوری اضافه کرد: «ما باید این قطار را که با سرعت تمام کشور ما را به سمت یکشکلشدن میبرد، به سمت فکر و فلسفۀ سرزمین برگردانیم. شاید این که گروههای سیاسی، شعارهایی از تنوع و تکثر میدهند به این دلیل است که ریشه و زمینۀ آن در مطالبات جامعه پیدا شده است و همه از همشکلی نارضایتی دارند. در طول تاریخ ایران شاهد بودیم که برای توسعۀ شهرها از دورههای گذشته، محوری میساختند و دو طرف آن را باغ میکردند و بعد کمکم ثروتمندان، باغات را میخریدند و این باغات به بافت شهری تبدیل میشد. در کرمان نیز محوری به نام هفت باغ داریم که پروژۀ پرچالشی است که آقای مرعشی برای توسعۀ کرمان مطرح کردند، آیا شما دنبال نشاندادن یک راه هادی به مردم بودید؟ و آقای عالمزاده بگویند هفت باغ چقدر برای شهر کرمان مفید یا مضر بوده است؟».
مرعشی در پاسخ به سؤال منصوری گفت: «هدف از ایجاد هفت باغ توسعۀ شهری نبود، بلکه ایجاد یک محور گردشگری بود. از آنجاکه کرمان رودخانه و محورهای کوهستانی پرآب نداشت، ما با هدف ایجاد یک فضای متفاوت نسبت به فضای شهری، این محور را ایجاد کردیم. این محور دارای ضوابطی است و ساختوساز درآن عمدتاً مربوط به خدمات گردشگری است، البته تأثیراتی در شهرهای اطراف میگذارد که این تأثیرات باید مدیریت شود تا کمترین اثر را بر بافت قدیمی و باغشهریِ شهرهای اطراف بگذارد. این محور باید حداکثر در حد حومهنشینی و به عنوان مسکن دوم مورد استفاده قرار گیرد چراکه اصلاً برای شهرسازی مناسب نیست».
شهردار کرمان نیز در پاسخ به سؤال مطرح شده گفت: «کرمان ۱۳هزار هکتار مساحت و ۶۵۰هزار نفر جمعیت دارد، یعنی ۲۰ نفر در هکتار یعنی از نظر جمعیتی متراکم است، لذا ما در درون شهر فضای باز شهری زیادی داریم و حتی هستۀ مرکزی شهر از سکنه خالی شده است، قطعاً در حاشیۀ چنین شهری با این مساحت و تراکم پایین جمعیتی هرگونه اقدامی باید با مراقبت و مطالعه انجام شود. همچنین ما یک ظرفیت اقتصادی در حوزۀ مدیریت شهری داریم که باید صرف درون شهر شود».
وی ادامه داد: «برای ایجاد محدودۀ گردشگری هم بهتر بود بهجای محور، یک شهرک ایجاد میشد. در هر صورت، اکنون یک محور است و این محور یک کشش حرکتی و یک بعد مسافت دارد که دو شهر را بههم متصل میکند و در آنجا با موضوعاتی چون مسائل امنیتی، شنهای روان و موضوعات محیطزیستی مواجهیم که شهر کرمان را تهدید میکند، بنابراین اگر مجموع این موارد را ارزیابی کنیم، ایجاد این محور بردی برای شهر کرمان نداشته است».
مدل خوشهای روستاها در کرمان
منصوری با اشاره به ربط مدل توسعۀ هفت باغ با این کتاب بیان کرد: «با توجه به گزارشاتی که در این کتاب آمده است، اصولاً شکلگیری روستاها و مناطق زیستی در منطقۀ کرمان مدل خوشهای بوده است، یعنی یک هسته که منبع آب است وجود داشته و سپس به شکل درختی گسترش یافته و یک جایی تمام شده است و یک لبۀ قوی برای زیست یعنی مرز بین زندگی و مرگ در آن میبینیم. اقلیم خشک آنقدر بر این سرزمین قالب است که اگر یک جایی هستۀ حیاتی تشکیل میشد، خودش را با حداقلها و فشردهترین صورت وفق میداده تا بتواند دوام بیاورد. اگر فرم شهر کرمان را آنالیز کنیم، میبینیم این فرم هم در اثر برخی شرایط سخت به این شکل درآمده است».
وی افزود: «در مقیاس کلان، نه طرح جامع ونه رویکرد هفت باغ با منظر بومی کرمان سازگاری ندارند و علت هم این است که ابعاد منظر شناخته شده نبود و میتوان گفت این کتاب اگر مورد توجه قرار گیرد، میتواند از اتفاقات مشابه دیگر جلوگیری کند».
سکوت مطلق در حوزۀ شهرسازی و معماری کرمان
در بخش پرسش و پاسخ این نشست نیز سینا ناصری با طرح ایدۀ تشکیل میز کرمان در تهران گفت: «به نظر من ما میتوانیم یک میز کرمان در تهران با حضور کرمانیهایی که در تهران مقیم هستند و ارتباطاتی دارند که میتوان برای شهر کرمان کاری انجام داد، تشکیل دهیم. من به عنوان یک متخصص معماری که مدتی در کرمان زندگی کردم، باید بگویم در آنجا بر سر اینکه چه کاری باید انجام شود اختلاف نظر زیادی وجود دارد و دلیل اصلی آن هم خالیبودن جای گفتوگو است و باید گفت در حوزۀ شهرسازی و معماری کرمان، سکوت مطلق است. حتی کسی از پروژههای در حال اجرای آن اطلاع پیدا نمیکند. میز کرمان میتواند به این مسأله کمک کند».
وی با اشاره به از بینرفتن بخشی از بافت تاریخی کرمان به منظور خیابانکشی اظهار داشت: «مهمترین ارزش افزودۀ هر شهر، مخصوصاً کرمان، تاریخ آن است. اما چه بر سر بافت تاریخی کرمان آمد؟ ما در حوزۀ میراث تاریخی یک عبارت سطحی مانند مرمت و احیای بناهای تاریخی و حریم درجه یک و دو بناهای تاریخی را مطرح کردیم. در حالیکه ما باید به دنبال حفظ منظر تاریخی و طبیعی شهر باشیم».
ناصری ادامه داد: «متأسفانه ما مردم و مدیران یک شب خواب در تهران زیاد داریم و این یک آفت است. یعنی مدیرانی که یک روز به تهران سفر میکنند ایدهای میگیرند و بدون اینکه آن را بررسی کنند، میخواهند در شهر اجرایش کنند. سیاست کلی کشور ما اکنون به گونهای شده که باید بگوییم: کشور تهران، خیابان ایران. ما باید خودمان را پیدا کنیم و دست از تقلید از چین و مالزی و تهران برداریم».
ضعف مطالبهگری مردم و متخصصین در کرمان
عالمزاده نیز در واکنش به موضوعات مطرحشده گفت: «به نظر من مردم و متخصصین در طول تاریخ نقش خود را بهخوبی در کرمان ایفا نکردهاند، یعنی مطالبهگری که باید بخش فرهیخته جامعه باید داشته باشند را نداشتهاند. امروز هم که فضا برای حضور متخصصان در شهرداری کرمان باز شده است، بسیاری از متخصصین فقط یک جلسه حضور پیدا میکنند و دیگر موضوعات را پیگیری نمیکنند، در حالیکه متخصصین ما باید مبارزه کنند».
وی اضافه کرد:« من متاسفم که در مجموعۀ کارکنان شهرداری کرمان حتی یک نیروی شهرساز نداریم و این ضعف علمی است. جالبتر اینکه بسیاری از خطاهایی که در شهر رخ داده به دست مشاورین مطرح کشور رغم خورده است. ضرورت دارد جامعۀ متخصص و دانشگاهی همیشه در صحنه حضور داشته باشند و مطالبهگری کنند».
سید امیر منصوری با اشاره به اینکه در نگارش این کتاب عدۀ زیادی نقش داشتهاند، گفت: «نوشتن کتاب در سنت ایرانی یک کار فردی است و فرد باید خود را ماهها و سالها در اتاقی محبوس کند تا اثری بیرون آید اما این کار در دنیای امروز خیلی جایی ندارد. بنا به آنچه گفته شد، شهرداری کرمان یک فرد متخصص شهری با درجۀ بالا ندارد و شهر به دلیل سکوت جامعۀ نخبه دچار افت شده است. واقعیت این است فهم عمومی نیز بسیار مهم است. کرمان اولین شهر ایران بود که بر روی بافت تاریخی آن کار شد و قرار داد بافت تاریخی داشت اما فقدان حمایت نخبگان موجب شد یک مدیر با بیان اینکه خشت و گل نیاز به نگهداری ندارد، این بافت از بین برود. همۀ اینها ریشه در این دارد که یک کار فرهنگی در مقیاس گسترده انجام نشده است».
وی ادامه داد: «من موافق ایجاد میز کرمان در تهران هستم تا جامعهای که به مسألۀ کرمان واقفند دور هم جمع شوند و شهرداری کرمان را حمایت کنند. کرمان تنها شهری در ایران است که از تمام دوران تاریخی در آن اثر وجود دارد اما متأسفانه بسیاری از آنها خراب شده است».
خوشکیش یکی دیگر از حضار در جلسه بود که نخبهکشی را مانع توسعۀ کرمان خواند و گفت: «ما باید دنبال افرادی باشیم که وارد حوزۀ اجرا شوند و بعد به آن انتقاد کنیم، جامعهای توسعه و پیدا میکند که بتوان بر روی افراد دارای ایده سرمایهگذاری کند».