شهر اصفهان از گذشته به داشتن سلسله مسیرهای آب یا به قول اصفهانی ها «مادی» معروف بوده است. طبیعت اصفهان را اگر موجود زنده ای در نظر بگیریم قلب تپنده آن زاینده رود و شریان های حیاتی آن مادی ها می باشند. شهری که حیات و تداومش را از زاینده رود می گرفت، حالا به خاطر خشکسالی و عدم مدیریت صحیح منابع آب، با خطرات جدی از قبیل افت شدید آب های زیرزمینی و فرونشست مواجه است، در واقع طبیعت معشوقة خطرناکی در قبال خیانت است و نشست زمین در اصفهان جبران خیانتی است که سال ها بر طبیعت روا داشته شده است.
همانطور که می دانیم مادی ها کارکردهای منحصر به فردی در پایداری زیست محیطی اصفهان دارند که حالا با گذشت بیشتر از چند دهه، با گسترش شهر، این شریان های حیاتی از کارکردهای خود بازمانده اند. در عین حال در چند سال گذشته برای ساماندهی مادی ها اقداماتی صورت گرفته که چندان کارساز نبوده و در بسیاری از موارد، کارکردهای اصلی آن را مختل کرده است، از جمله در ساماندهی مادی ها، مقطع ذوزنقه ای مادی را که به صورت بهینه آب را انتقال می داده به مستطیل تبدیل کرده اند و مهمتر از آن مالون چینی در دیواره های مادی است، که مانع نفوذپذیری خاک شده و کارکرد تقویت آبهای زیرزمینی توسط مادی ها را مختل کرده است.
در گذشته میراب ها در حاشیه مادی ها برای جلوگیری از تخریب و حفظ دیواره های آن، درختکاری می کردند و این ریشه های درختان بودند که خاک و دیواره ها را نگه می داشتند. ولی امروزه به بهانه جلوگیری از فرسایش دیواره مادی ها، آنرا بلوک و مالون چینی کرده اند.
یکی دیگر از اقدامات ساماندهی که به عنوان آسیب، کارکرد زهکشی مادی ها را مورد تهدید قرار داده است آسفالت و سنگفرش معابر است که در هنگام بارندگی مانع نفوذ آب می شود، زیرا یکی از کارکردهای مادی ها جذب رواناب هایی است که در زمان بارندگی به زمین نفوذ میکند و حالا تمام معابر شهری آسفالت شده و دیگر خاکی برای نفوذ رواناب وجود ندارد. در عمل با این کار، رواناب شهر به جای اینکه آبهای زیرزمینی را تغذیه کند به سمتی هدایت و تبخیر می شود.
با توجه به مطالب ذکر شده آنچه بر سر مادی ها آمده ناشی از تئوری راندمان است، آب در این روش با راندمان پایین کیفی منتقل می شود، زیرا بدنه ها را مالون چینی یا بتون ریزی کرده اند تا فقط میزان انتقال آب را بالا ببرند، در حالی که به ظاهر ممکن است آب بیشتری انتقال داده شود، اما تبعاتش این است که نفوذ آب به سطوح زیرین در این نقاط کاهش پیدا می کند و در مقابل برداشت آب زیرزمینی در نقاط دیگر بالا می رود.
باید توجه داشته باشیم که مادی یک موجود زنده است که باید محافظت شود، اما آنچه بر سر مادیها آمده حیات را از آن گرفته است، در نحوه برخورد ما با احیای مادی ها، دیدگاه طبیعت گرایانه مورد توجه قرار نگرفته است و این همان دیدگاهی است که سدسازی را به اسم جلوگیری از سیلاب ترویج داده است. تغییر در مقطع و مصالح مادی کارکرد طبیعی آن را مختل کرده، که مهمترین آن حذف نشست آن به جداره ها و در نتیجه حذف درختان مسیر است که سایه انداز پیاده و در عین حال مانع تبخیر آب بودند. می توان گفت با تغییر آن دو، مادی ها تدریجاً کارکرد خود را به عنوان عنصر اجتماعی از دست داده و فقط به عنصر کارکردی بدل شده اند. مرگ یک پدیده چندبعدی وقتی اتفاق می افتد که ابعاد آن یکی یکی از بین برود.