با نزدیک شدن انتخابات شورای شهر، که متاسفانه تحت تاثیر فضای انتخاب رئیس جمهور بیش از پیش مهجور مانده، مجددا بحثهایی مطرح شده که مناسبترین شرط برای کاندیداهای شورا چیست؟ و در پاسخ صنف شهرگران و معماران بر طبل تخصص های شهری می کوبند و سایر صنوف بر جامعیت شهر و ضرورت حضور اقسام صنوف در شورا.
فارغ از بررسی نظری، با رجوع به تجربه شوراییان متخصص، سیاسی، صنفی، نظامی، انقلابی و اصناف دیگر میتوان گفت که وجود هیچ کدام از اقشار مذکور نتوانسته شورایی کارآمد تشکیل دهد. گروهی نیز با استناد به مفسده های برخی شوراها و حمله به اساس شورا، اصولا اداره شورایی شهر را نشدنی می پندارند و حکم به انحلال آن می دهند.
تجربه عملکرد صنفهای مختلف در شوراهای شهرهای بزرگ که اخبار آن بیشتر می رسد، حاکی از آن است که نشناختن وظیفه اصلی و جایگاه حقیقی شورا موجب عدم موفقیت شوراهای شهر شده است. رسالت شورا، نظارت است. اما شوراییان نظارت را غیرموثر و تشریفاتی می دانند و بجای تعریف سازوکارهای مفید برای عملیاتی کردن این اختیار، سراغ سهم خواهی از تصدی می روند.
انجام نظارت بعنوان تکلیف اصلی شورا بیش از علم، نیاز به عقل دارد. در ایران امروز، مفهوم نظارت، قربانی مفهوم تصدی شده است. آنها که باید نظارت کنند، چون مفهومش را به درستی نمی شناسند، تصور میکنند وظیفه شان تشریفاتی و نمایشی است، لذا از قدرت خود برای بدست آوردن سهمی از تصدی تلاش می کنند. معنای نظارت که به منزله تصمیم سازی برای صیانت از قدرت شهروندان است، شناخته نشده و سازوکارهای اعتباربخشی به نظارت نیز تبیین نگردیده است.
شورا، بعنوان ناظر، موظف است «اقدامات» شهرداری را با «سیاست ها»ی مصوب خود مستمرا انطباق دهد و نتیجه را به اطلاع عموم برساند. چنانچه وزن تخلف از سیاست ها زیاد شد، شهردار را عزل کند. این مکانیزم بدلیل نشناختن مفهوم نظارت یا سوءاستفاده شوراییان برای کسب منافع، به سمت مداخله در تصدی منحرف شده است.
راه حل خارج ساختن شورا از دور باطل ناکارآمدی، احیای مفهوم نظارت و عملیکردن آن است. لذا اعضای شورا به غلبه عقل و روش های معقول نیاز بیشتری دارند تا علم و تخصص. با عقل، بهترین کارشناسان را میتوان به کار گرفت، اما یک کارشناس خوب که عقلانی رفتار نکند، حتما ناموفق خواهد بود.
پاکدستی کارگزاران، همیشه یک اصل است در شرایط فعلی ایران باید سهم آن را زیادتر کرد. مهم تر از پاکدستی، شفافیت تصمیم سازی و تصمیم گیری در مدیریت شهری است که به تحقق صحیح مفهوم نظارت منجر می شود. بجای مباحثه برای برنامه دادن های نمایشی یا تبلیغ رزومه های بی خاصیت، بر احیای نقش مغفول شورا و انجام نظارت فعال باید همت گماشت تا شورا از کارچاقکردن برای خواص به خدمت برای عوام تغییر مسیر دهد.