توسعۀ گردشگری باید مبتنی برگردشگری داخلی باشد
«نشست ضد راهبرد در برنامه گردشگری» از سلسله نشستهای پژوهشکدۀ نظر با موضوع گردشگری با حضور علیرضا زمانی، فعال حوزۀ گردشگری، سید امیر منصوری، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و با دبیری سعید شفیعا، عضو هیئت علمی پژوهشکدۀ نظر ۱ آبان در گالری نظرگاه برگزار شد.
سعید شفیعا در ابتدای این نشست در تبیین موضوع نشست گفت: «امروز میخواهیم بررسی کنیم که چه راهبرد و نگاه استراتژیکی بعد از انقلاب در مورد برنامه ریزی گردشگری در ایران مد نظر قرار گرفت و سؤال اول این نشست اینست که راهبرد دولت انقلاب در مورد گردشگری چه بوده است؟».
علیرضا زمانی با بیان اینکه سؤال اصلی این است که آیا کشور اراده و عزمی برای توسعه گردشگری و راهبرد مشخصی دارد؟ اظهارداشت: «با ارتقاء سازمان گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی به وزارتخانه به نظر میرسد که این اراده وجود دارد و حاکمیت به فکر انتفاع از این حوزه است. اما از طرفی باید دید که در 30 سال گذشته، بعد از جنگ تحمیلی چه اتفاقاتی در این حوزه افتاده است. در دوره سازندگی، اولویت با گردشگری نبود چراکه فراهم کردن زیرساختهایی که به معیشت و حیات مردم مربوط بود در اولویت قرار داشت تا بتوان کشور را اداره کرد، حتی نیم نگاهی هم به گردشگری وجود نداشت، حتی در سالهای اول انقلاب و بعد از جنگ، گروههای فشار، مخالف حضور توریستها در ایران بودند. هنوزهم علی رغم اینکه ما جزو کشورهای مهمان نواز هستیم و احادیثی هم در این خصوص در دین ما وجود دارد، برخی از مردم و علما حاضر به پذیرش حضور سایر فرهنگها در کشور نیستند در حالیکه اگر قرار است راهبردی داشته باشیم و اتفاقات خوبی در این حوزه رخ دهد، باید جامعه میزبان به بلوغ و آگاهی رسیده باشد».
وی ادامه داد: «در سالهایی هم که کشور به ثبات نسبی رسیده بود به دلایل مختلف از جمله تبلیغات منفی که علیه کشور ما وجود داشت، ما سهم زیادی از اقتصاد گردشگری نداشتیم و همین موضوع موجب شده بود برنامه ریزان برای ورود به این حوزه تمایل نداشته باشند. با روی کار آمدن دولت اصلاحات و مطرح شدن گفتگوی تمدن ها، دیدگاهها نسبت به ایران کمی بهتر شد، البته تبلیغات منفی همچنان ادامه داشت و باید گفت ما عملا گامی برای رفع این ابهام برنداشتیم و مردم دنیا بصورت پیش فرض، ایران را یک کشور ناامن میدانند لذا اولین راهبرد ما باید اصلاح این ذهنیت منفی با انجام رفتارهای مناسب بین المللی باشد تا به دنیا ثابت کنیم که کشور ایران جزو کشورهای امن است. زود بازدهترین مسیر هم برای اثبات این موضوع بیان از زبان توریستهایی است که به ایران میآیند، البته سازمانهای مردم نهاد نیز در این حوزه میتوانند خیلی کمک کنند».
فقدان نظام جامع آماری در حوزۀ گردشگری
زمانی در خصوص راهبرد دولت برای توسعه گردشگری گفت: «دولت سعی کرده شرایطی را برای توسعه گردشگری فراهم کند اما با حداقل زیرساختهای موجود، متاسفانه ما هنوز هیچ آماری در حوزه توریسم نداریم و این موضوع در اقتصاد یک کشور بسیار اهمیت دارد، وقتی آمار نداریم، بر اساس چه اطلاعاتی باید برنامه ریزی کنیم. لذا مهمترین خلا امروز ما فقدان یک نظام جامع آماری در حوزه گردشگری است».
وی افزود: «عدم ثبات مدیریتی و تغییرات متعدد مدیران در سازمان متولی گردشگری از دیگر دلایل عدم موفقیت ما در این حوزه بوده است و این موضوعات جزو حداقل هاست که توجهی به آن نشده است و این یک نگاه خوشبینانه است که با شکل گرفتن وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، عقلانیتی به این حوزه برگردد و در راهبری این بخش تغییری ایجاد شود تا بتواند حداقل بهره وری را در این حوزه داشته باشد».
توجه به گردشگری خارجی یک ضد راهبرد در ایران
سید امیر منصوری نیز با اشاره به موضوع ضد راهبرد در برنامه گردشگری گفت: «تعریف ضد راهبرد اینست که اقداماتی در جهت عکس راهبرد انجام شود. اگر هدف، توسعه و رونق گردشگری است، ضد راهبرد اقداماتی است در جهت منکوب کردن توسعه و تضعیف آن که به نظر میرسد با اشتباهاتی که مدیران و دست اندرکاران گردشگری در همه سالهای بعد از انقلاب داشته اند، ما اکنون با مجموعهای از ضد راهبردها مواجهیم که مانع تحقق گردشگری هستند. اگر امروز از وضعیت گردشگری رضایت نداریم و نمیتوانیم از عواید و فواید اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن بهره ببریم بخاطر اقداماتی است که مغایر توسعه گردشگری انجام شده است».
وی تصریح کرد: «از ابتدای انقلاب تا کنون تمرکز ما بر روی رونق گردشگری خارجی بوده و از آن اسطورهای نادرست ساخته ایم و این موضوع علت تمام اقدامات ضد راهبردی در حال انجام است، چراکه گردشگری را بر مبنای غلطی تعریف کرده ایم. در اولین برنامهای که برای رونق گردشگری بعد از جنگ و در دولت آقای هاشمی نوشته شد، یک عدد بزرگ به عنوان درآمد حاصل از گردشگری خارجی در برنامه قرار گرفت و اسطوره غلط از اینجا بوجود آمد، چراکه در اولین قدم برای رونق گردشگری،آخرین هدف را در نظر گرفتند. آخرین هدف نیز فعال کردن توریست خارجی است و اینست که میگویم اگر ما مساله را نشناسیم مسیر را برعکس میرویم و در حال حاضر درکشور ما انتظار تحقق توریسم خارجی یک ضد راهبرد در مسیر توسعه گردشگری است».
ضرورت ساماندهی تعطیلات در کشور
عضو هیات علمی دانشگاه تهران ادامه داد: «ما نمیتوانیم قبل از اینکه مسألۀ گردشگری داخلی را حل کرده باشیم وارد فاز توسعه گردشگری خارجی شویم و اکنون در گردشگری داخلی با مشکلات زیادی مواجهیم. تعطیلات ما سراسری و غیر هدفمند است و به همین دلیل همزمان با رسیدن به زمان تعطیلات، تمام مردم کشور همزمان اقدام به سفر میکنند و ما هیچ زیرساختی برای خدمت دادن به آنها نداریم و به همین دلیل ما در مواقع خاص با یک موج عظیم سفر مواجهیم و نمیتوانیم این تقاضا که بر مبنای تعطیلات است را مدیریت کنیم. در کشورهایی مانند فرانسه، اصلیترین برنامه، مدیریت گردشگری داخلی است و تعطیلات آن براساس تقسیمات بصورت استانی و منطقه است، بدین ترتیب تعطیلات را مدیریت میکنند. در زمان تعطیلات اکثر اقشار در کشور اقدام به سفر میکنند و آنهایی که تمکن مالی خوبی ندارند، در خیابانها و پارکهای شهر مقصد میخوابند و این یعنی برای سفر طبقات کم درآمد جامعه فکری نشده است، در ایران اگر پول کافی نداشته باشید، سفر کردن یک ریسک و ممکن است قربانی شوید و سیستم گردشگری ما توجهی به این تقاضاها ندارد و در حالیکه هنوز سیستم گردشگری داخلی ما درست نیست، برای گردشگری خارجی راهبرد تعریف میکند».
ضرورت فرهنگسازی برای گردشگران داخلی
منصوری اضافه کرد: «همچنین هیچ فرهنگسازی برای گردشگران داخلی صورت نگرفته و گردشگران ما در پیادهروها و طبیعت گاز پیکنیک میگذارند و اقدام به پخت و پز میکنند چراکه به آنها یاد ندادهایم چطور سفر کنند و گاهی صرفاً تسهیلات بیحساب و کتاب مانند تخفیف موزهها و اماکن دیدنی ارائه میشود و این یعنی سازمان گردشگری ما خواب است. ما تا زمانی که به استانداردهایی در حوزۀ زیرساخت، مدیریت و امکانات اقامتی و … نرسیم، نمیتوانیم روی درآمدزایی از گردشگری خارجی حساب کنیم. مسئولین گردشگری ما دائماً در مورد گردشگری خارجی صحبت میکنند در حالیکه ما حتی گردشگری داخلی هم نداریم و هنوز متولیان میراث فرهنگی و متولیان گردشگری با هم تفاهم و توافق ندارند».
وی با بیان اینکه ما برای توسعه و نظاممندکردن صنعت گردشگری داخلی باید از شهرداریها کمک بگیریم گفت: «از آنجایی که بخش خصوصی توانایی سرمایهگذاری در بخش کلان را ندارد، میتوان با کمک گرفتن از شهرداریها، هتلهای ارزانقیمت زنجیرهای یا کمپینگهایی با کیفیت معقول برای اقشار متوسط ایجاد کرد تا موقع سفر کنار خیابان ساکن نشوند. اکنون هتلهای سه ستاره در کشور ما، هم قیمت هتلهای اروپاست در حالی که درآمد خانوارهای ما کمتر از اروپاست. برای رونق گردشگری باید هزینه اقامت، تور و … را ارزان کرد اما متأسفانه اکنون تورهای گردشگری در کشور، محلی برای کلاهبرداری شدهاند و مردم به آنها اعتماد نمیکنند و این مسأله، آفت توسعۀ گردشگری داخلی است که به گردشگری خارجی هم سرایت میکند. بنابراین ما برای رونق گردشگری باید بپذیریم که فعلاً به گردشگری خارجی فکر نکنیم و اول گردشگری داخلی را ساماندهی کنیم».
منصوری افزود: «اکنون بومگردی در کشور ما شکل گرفته و میتوان از آن به عنوان زیرساختی که گردشگری داخلی را رونق میدهد استفاده کرد اما همین موضوع نیز مدیریت نمیشود و اکنون در حال تبدیل شدن به چالش و در آستانه تعطیل شدن است».
شفیعا در جمعبندی بخش اول این نشست گفت: «ما برای توسعۀ گردشگری در داخل کشور یک نظریۀ مبنا نداشتیم. چیزی که مبنای کار قرار دادهایم از پایه غلط بوده است. برای جذب گردشگر خارجی ابتدا باید تحقق گردشگری داخلی را برنامهریزی کنیم. وی در ادامه گفت سؤال دوم این نشست این است که گردشگری با اقتصاد مقاومتی چه نسبتی باید داشته باشد؟».
علیرضا زمانی با اشاره به اینکه ما باید از امکاناتی که داریم بصورت هدفمند استفاده کنیم تا به توسعه مدنظر برسیم، اظهارداشت: «اکنون حوزۀ بومگردی چندان ضابطهمند نیست و هیچ دستگاه نظارتی و دولتی حاضر به صدور مجوز برای آنها نیست و آنها بدون مجوز فعالیت میکنند، چراکه وزارت میراث برای صدور مجوز نیازمند تأیید بنیاد مسکن است و بنیاد مسکن میگوید سازهها باید بررسی شوند، در حالیکه بومگردی یک اسکان سنتی است. دستگاههای امنیتی و انتظامی نیز گاهاً با یک دستور، اقدام به بستن یک مسیر گردشگری میکنند و این عدم هماهنگی دستگاههای ذیمدخل در گردشگری و نبود قانونهای حمایتی از سرمایهگذاران موجب اقامت بیضابطه گردشگران میشود که همین بیضابطگی موجب تخریب بیشتر در فقدان نظارت و بدون نفع برای جامعۀ محلی میشود، درحالی که مدیریت این حوزه با توجه به تعطیلات در کشور، میتواند به رونق گردشگری داخلی کمک کند».
گردشگری راهی برای رونق اقتصادی در زمان تحریم
وی با اشاره به ارتباط گردشگری و اقتصاد مقاومتی گفت: با توجه به اینکه ما در شرایط تحریم قرار داریم وگردشگری یک فعالیت بین رشتهای است و حوزههای مختلفی به آن وابسته است میتواند درآمد خوبی برای کشور داشته باشد. با ایجاد زیرساختها مناسب و انجام تبلیغات مناسب و استفاده از ظرفیتهای خالی مراکز اقامتی و یا حتی توجه به گردشگری سلامت به رونق این حوزه کمک کرد.
منصوری با اشاره به موضوع اقتصاد مقاومتی و تفاوت آن با رشد اقتصادی بیان کرد: «اقتصاد مقاومتی، مقاومت در برابر یک فشار و تهدید است و اقتصاد قرار است برای مقاومت در برابر تهدید به ما کمک کند، یعنی انتظار توسعه و رشد اقتصادی، کمک به دفع تحریم و حفظ همبستگی است.گردشگری در شرایط امروز ایران یکی از راهکارهای ارزان و در دسترس برای مدد رساندن به اقتصاد مقاومتی است».
وی ادامه داد: «بعد از جنگ جهانی دوم کشورهای غربی، بدلیل هزینههای زیاد و خرابیها و خسارتهای وارد شده، دچار رکود اقتصادی گسترده شدند و در بحران قرار گرفتند و برای خروج از بحران نیازمند یک اقدام اقتصادی بودند. با تدبیر آمریکاییها و اروپاییها در این شرایط دو کار بزرگ راه سازی و ساخت مسکنهای اجتماعی آغاز شد که هم نیروی زیادی را به کار میگیرد و هم نیازمند سرمایه زیاد نیست و نیاز به زیر ساخت هم ندارد. به همین دلیل در آن زمان با یک بازار شغل مواجه شدند که آغاز اقتصاد مقاومتی آنها بود که خود موجب شروع زنجیره فعالیت شد».
سفر نباید یک پدیده لاکچری و گران قیمت باشد
این استاد دانشگاه با بیان اینکه گردشگری داخلی میتواند زنجیرهای از مشاغل زیادی را در کشور ایجادکند، به شرطی که زنجیره برنامه ریزی آن نیز کامل باشد اظهارداشت: «اگر پذیرفته شود که راهکار توسعه گردشگری، توجه به گردشگری داخلی است و برای آن زنجیره فعالیت تعریف شود، پیشرفت میکند. باید از تبدیل گردشگری به یک پدیده لاکچری و گران قیمت جلوگیری کرد. در مدیریت گردشگری باید گردشگران را طبقه بندی کرد و برای سفر گروههای مختلف جامعه برنامه ریزی کرد. اگر زنجیره فعالیتهای وابسته به گردشگری فعال شود، تعداد زیادی شغل مستقیم و غیر مستقیم تولید میشود. یکی از مسائل در کشور ما اینست که مدام بدنبال ارائه طرحهایی با عنوان بنگاههای زود بازده هستیم و وامهای متعددی برای آنها ارائه میشود اما نهایتا بازدهی ندارد اما از طریق گردشگری زنجیره بزرگی ایجاد میشود».
منصور افزود: «فعالشدن این زنجیره، 4 دستاورد برای اقتصاد مقاومتی دارد، اول اینکه تولید ثروت میکند، دوم به گردش ثروت منجر میشود و پولی که در دست طبقات ثروتمند است وارد فعالیت میشود، سوم اینکه رونق گردشگری داخلی، سرزندگی اجتماعی بدنبال دارد، چهارمین اثر نیز ایجاد همبستگی اجتماعی در مقیاس ملی است که برای اقتصاد مقاومتی یک ضرورت است. جامعهای میتواند مقاومت کند که همبستگی بالایی داشته باشد. برای ما در شرایط امروز گردشگری معادل راه سازی در امریکا بعد از جنگ است».
سعید شفیعا در پایان این بخش گفت: «نتیجه اینکه نظریه مبنای ما باید توسعه گردشگری با تاکید برگردشگری داخلی و با تعریف استانداردها و منطبق بر پتانسیلهای محلی باشد و میتواند ابزار قوی برای اقتصاد مقاومتی باشد و وابستگی ما را از نفت بگیرد».
در بخش پرسش و پاسخ این نشست بهرام آجرلو گفت: «اینکه گردشگری داخلی بر گردشگری خارجی اولویت داشته باشد، معقول است اما بحث اصلی این است که تحریم موجب گسترش فقر در ایران شده است و اکنون سفر برای اقشار کمدرآمد و روستاییان عملا امری لوکس و غیر ضروری جلوه میکند. در این زمان چه باید کرد؟ همچنین گسترش فقر، ناخودآگاه افزایش تدریجی جرم و جرائم اجتماعی را بدنبال دارد و این موضوع در گردشگر خارجی نیز ایجاد وحشت میکند».
منصوری در پاسخ به سؤال مطرح شده بیان کرد: «درست است که با گسترش فقر سفر حذف میشود اما اگر به مساله طبقه بندی مخاطبها با حفظ شرایط درآمدی خانوارها توجه شود میتوان برای اقشار کم در آمدی که اکنون با وضعیت نابسامان سفر میکنند نیز برنامه ریزی کرد به شرطی که هدف ما رونق گردشگری داخلی باشد. نهضت ساخت کمپینگ در شهرها باید ایجاد شود که هم کم هزینه است و هم همه گروهها میتوانند از آن استفاده کنند. همانطور که اکنون نهضت تهیه غذا با ابتکار مردم در قالب آشپزخانههایی به راه افتاده است. در این حوزه مردم خودشان به صحنه آمدند و با هزینه مناسب اقدام به ارائه عذا میکنند، بنابراین راههایی وجود دارد و فقط باید آنها را باهم هماهنگ کرد».
وی ادامه داد: «دولت نیز به دلیل منافعی که گردشگری داخلی برایش دارد باید هزینه کند، اکنون هر سازمانی هتلهای زیادی دارد اما سرتاسر سال خالی هستند که دولت میتواند با ارائه بنهایی آنها در اختیار دو دهک پایین جامعه قرار دهد و متناسب با کلاس اقتصادی هر گروه خدمات ارائه دهد. مدیریت گردشگری باید عزم کند و تمام اقشار را وارد حوزه گردشگری کند و برای طبقات مختلف برنامهریزی کند».
امیرایی مشاور حوزه مدیریت نیز پرسید: «مردم چه کاری میتوانند در راستای توسعه گردشگری انجام دهند تا وزن توسعه گردشگری صرفا بر دوش دولت نباشد؟».
سید امیر منصور در پاسخ گفت: «اجرای تمام کارها باید بدست مردم باشد و سازمان گردشگری به عنوان یک راهبر با رویکرد قانونگذاری حداقلی، آیین نامهها و قوانینی را برای این حوزه تعریف کند و کار را به مردم بسپارد. راههای معرفی مقصد باید به بومیها آموزش داده شود، تورها وآژانسها را مدیریت کند و…، تا آن زمان وظیفه مردم و نخبگان مطالبه گری از مسئولان است، دولت باید راهبر و ناظر باشد و گردشگری نباید تبدیل به فعالیت حاکمیتی و دولتی شود».
زمانی نیز در پاسخ به سؤال مطرح شده بیان کرد: «در قانون بودجه سال 86 آوردیم که تمامی مراکز اقامتی دولتی باید از دستگاهها گرفته شود و در فرایندی در اختیار بخشهای عمومی قرار گیرد تا مردم بتوانند از آنها بهره ببرند اما در نهایت فقط تابلوها از اسم اقامتی به آموزشی تغییر کرد. اکنون در بسیاری از شهرهای توریستی، رانندههای تاکسی اطلاعات خوبی به شما میدهند و مانند یک بنگاه روابط عمومی سیار عمل میکنند و این نشان میدهد که مردم اگر بدانند دولت مانع نمیشود پای کار هستند و خودشان کار را پیش میبرند. اکنون در دنیا موضوع گردشگری داوطلبانه مطرح است که میتواند در ایران جایگاه خوبی داشته باشد. اکنون سازمانهای مردم نهادی وجود دارند که بصورت داوطلبانه به ساماندهی مقاصد گردشگری میپردازند».