چهارباغ (چارباغ) یکی از خیابانهای تاریخی و اصلی شهر اصفهان در حدفاصل سی و سه پل و دروازه دولت است که قدمت ساخت آن به عصر صفوی بازمیگردد. برنامه شهرسازی پادشاهی صفوی در اصفهان با ایده باغشهر(باغ در باغ) امتزاج یافت و محور تفرجی چهارباغ با الگویی منحصر به فرد در ارتباط با باغهای اُمرا و ودرباریان، امکان دسترسی عمومی به دولتخانه صفوی را امکان پذیر کرد. تعدد ذکر نام و توصیف دلپذیری این راه تاریخی در نگاه مستشرقین و مورخان عصرصفوی موید شکوه و فرحبخشی این خیابان است: چه آنکه پیترو دلاواله – جهانگرد ایتالیایی قرن 17 میلادی – به سیاق بسیاری جهانگردان اروپایی دیگر در توصیف این خیابان، آنرا را برتر از بهترین خیابانهای رم، ناپل، ژن و پالرمو میداند. گراورها و منظره پردازیهای شاردن، لوبرون، کوست، فلاندن و … از دوران صفوی تا قاجار همه به این مهم اشاره دارند.
رویکرد پیادهراه سازی محورهای تفرجی و تاریخی شهرهای اروپایی در قرن اخیر و استفاده از ظرفیت گردشگری – تجاری این دسته از خیابانها، با رعایت اصول میراثی و حفاظتی به رویکردی غالب و مقبول در مدیریت پایدار شهری بدل شدهاست. اما مسئله اصلی در چگونگی اتخاذ این رویکرد و نگاه سیستماتیک در روند این تغییر وضعیت شهری است. موضوعی که پیرامون پیادهراه سازی چارباغ عباسی در اصفهان محل ورود نقدهای فراوانی به مدیریت شهری شد.
خوان اول: ایده پیادهراه سازی محور و پروژههای پیرامونی
اولین بار ایده پیاده راه سازی محور چهارباغ – که پیش از این در 1310 ثبت ملی شده بود – در دهه 40 و با مطرح شدن بحث طرح جامع شهری در ایران، از سمت مدیریت کلان وقت و مدیریت شهری پیشنهاد شد و براین اساس مقرر شد که محور چهارباغ با الگوی احیای دولتخانه صفوی و با رویکرد پیاده راه سازی احیاء شود. از دهه 40 تا دهه 50 و زمان انقلاب با اینکه هیچگاه به طور مشخص محور به پیادهراه تبدیل نگردید اما دو اتفاق حاصل شد:
- مقطع خیابان با مداخلاتی در کف، محورها، پیاده روها و مسیرهای سواره اصلاح و به شکل امروزی تبدیل شد. شکلی که در آن چهارباغها شامل دو باند سواره رو، دو باند ویژه دوچرخه و سه باند پیادهرو میباشد که چهار ردیف درختان چنار و نارون آنها را از هم جدا میکند.
- مسئله دوم طرح و اجرای پروژه هایی مانند بازکردن جدارههای باغ هشت بهشت (و طرح توسعه آتی آن که امروزه به عنوان پارک شهید رجایی شناخته میشود) و پروژههای خیابان آمادگاه شامل: بازسازی و احیاء هتل عباسی، ساخت مجموعه کتابفروشی آمادگاه و پلازای شهری بین این دو( معمار: الیاس یاسی گبای)، مرمت مدرسه مادرشاه (چهارباغ) و بازارچه بلند (بازار هنر) از دل همین برنامه شد.
اما نهایتاً به دلایلی مانند هزینه بالای تملک پلاکها و بروز تعارض منافع در بازارها و پاساژهای قدیمی، باعث شد که محور چهارباغ بیشتر با رویکرد مسیرهای سواره و محور پیاده مرکزی به کار ادامه دهد.
خوان دوم: طرح مجدد برنامه پیادهراه سازی با تایید یونسکو در دهه 70
اواخر دهه 70 با تغییر رویکرد مدیریت شهری بحث پیاده راه شدن محور چهارباغ مجدداً مطرح شد و به سبب بهبود روابط خارجی دولت مرکزی تاییدیه یونسکو هم برای این طرح دریافت شد. اما به دلیل وجود چند مسئله این طرح مجدداً با توقف و تعلیق روبرو شد:
- اول اینکه خیابان چهارباغ و محوطه پیرامونی آن از نظر باستان شناسی سایت باارزش، حساس و کاوش نشده به حساب میآمد و از طرف متخصصان ایرانی و بینالمللی هشدار داده میشد که اگر قرار هست در اینجا پروژه ای اجرا شود، نخست باید کاوش تاریخی صورت بگیرد و همچنین مجری طرح پیاده راه اجازه حفاری عمیق درآنرا ندارد.
- مساله بعدی (که مورد تاکید متخصصان میراث فرهنگی و معماری شهر اصفهان مانند مهندس احمد منتظر و مهندس محمود درویش قرار داشت) این بود که تعدادی ساختمان متعلق به عصر قاجار و پهلوی اول با ارزش معماری بالا (مانند هتل جهان، تعدادی از مغازه ها و چند هتل دیگر) در این محور وجود دارد که اجرای هر طرحی در محور چهارباغ باید با توجه به این ابنیه و پیش بینی وضعیت پلاکها، مسیرهای تاریخی و الگوهای اصیل باشد.
در این زمان و برای شروع فرآیند پیاده راهسازی نهایتاً تصمیم مدیریت شهری بر آن شد تا بدنه شرقی چهارباغ (حدفاصل خیابان آمادگاه تا دروازه دولت) را با تملک مغازهها و پلاکهای موجود به یک مجموعه تجاری واحد با الگوی (به اصطلاح) بازارچه ایرانی – اسلامی تبدیل کند. طراحی این بازار و جداره سازی بدنه شرقی چهارباغ با برگزاری مسابقه منجر به انتخاب اولیه سه مشاور شد و نهایتاً مهندس عبدالله جبل عاملی طراحی این مجموعه – که فرآیند تملک، ساخت و تکمیل آن تا انتهای دهه 80 به طول انجامید – را به عهده گرفت. نکته مهم و قابل نقد در مورد این طرح؛ حفاری، خاک برداری و ساخت طبقات زیرزمین برای این مجموعه بر خلاف اصول ساخت در محوطه های تاریخی و هشدارهای مراجع بین المللی و ملی در مورد لزوم کاوش باستان شناسانه در این منطقه بود. مجتمع تجاری و بازار هشت بهشت علیرغم سرمایهگذاری کلان شهرداری و قیمت قابل توجه املاک تجاری در این خیابان همچنان با تعداد قابل توجهی پلاک خالی روبرو است و بسیاری آنرا یک شکست برای مدیریت شهری قلمداد میکنند.
خوان سوم: مترو، نبرد برای بقاء
موضوع مترو در اصفهان و مسیر احداث آن از سال 1377 به موضوعی حساسیت برانگیز در این شهر بدل شده است. از مخالفتها، جنجالها و بعضاً اعتراض های مدنی به عبور مترو از مسیر زیرین سی و سه پل و خیابان چهارباغ تا ایجاد تعلیق در احداث مترو به دلیل بررسی احتمال آسیب به این مناطق در بازههای زمانی مختلف چالش هایی بود که مترو در شهرتاریخی اصفهان پدید آورد. نهایتاً شهرداری با رایزنی ها و صرف بودجه فراوان این موضوع را پیش برده و خط یک متروی اصفهان را به پایان رسانید. موضوعی که منجر به قطع و از میان بردن درختان قدیمی (و بعضاً چندصد ساله) در پهنه ابتدایی خیابان چهارباغ و ایجاد حفاری های عمیق در این خیابان گردید. کشمکش و اعتراضات محلی تا جایی پیش رفت که پیمانکار متروی این منطقه ضمن اذعان به نشست 5 سانتی متری خیابان آنرا ناچیز قلمداد کرد. (دنیای اقتصاد، 1386) و یکی دیگر از پیمانکاران، وضعیت شهر را در دوراهی داشتن مترو یا چهارباغ تصویرنمود. (ایسنا، 1385) این موضوع با همراهی شورای شهر و معاونت های مختلف شهرداری وقت نهایتاً به از میان رفتن بخشی از منظره پردازی تاریخی خیابان چهارباغ انجامید.
خوان چهارم: عزم دوباره برای پیادهراه سازی
با مطرح شدن دوباره طرح پیاده راهسازی در اواسط دهه 90 و با استفاده از فرصت آشفتگی کالبدی چهارباغ به واسطه احداث مترو، شهرداری طرح پیاده راه سازی این محور رادر قالب برنامه محدودیت حرکت سواره در برخی مناطق، ممنوعیت ساعتی و روزانه عبور و مرور خودرو و در نهایت ممنوعیت کامل عبور خودرو در این محور به موازات احداث محور باغ گلدسته و تقویت محور شمس آبادی در پیش گرفت. استفاده از ظرفیت سنت و فرهنگ دوچرخه سواری در مردم اصفهان برای ترویج استفاده از دوچرخه در این محور بخش دیگری از این برنامه بود.
هرچند این مسئله نیز با انتقاداتی نسبت به عدم بررسی ظرفیت مالکیت ها و ترافیک انتقال یافته به دو محور موازی جایگزین و اثرات اقتصادی کوتاه مدت بر پلاک های مستقر دراین خیابان همراه بود، اما اجرای پایلوت و گام به گام آن از نقاط مثبت عملکرد مدیریت شهری در خصوص این پروژه بحث برانگیز بوده است.
خوان پنجم: جای خالی نگاه میراثی – گردشگری در اجرای طرح
به رغم همکاری نزدیک میراث فرهنگی با شهرداری از آغاز این طرح، نگرانیهای فراوانی از سوی متخصصان، نهادهای مردمی و شهروندان نسبت به الزام شهرداری به بررسی های دقیق و با حوصله لایه های تاریخی از طریق گمانه زنی ها و بررسی های باستان شناسانه مطرح بوده است.
کشف بقایای کاخ و باغ جهان نما در روند احداث ایستگاه میدان امام حسین (دروازه دولت) باز هم موید این موضوع بود که این منطقه نیاز به کاوش اساسی و دقیق باستان شناسانه دارد.
نهایتاً و پس از گذشت ماه ها از آغاز و اجرای بخش قابل توجهی از پروژه، میراث فرهنگی ضمن بررسی گزارشات به لزوم انجام گمانهزنی های باستان شناسانه تاکید کرد و متعاقب آن اجرای بخش ابتدایی پیاده راه از سمت سی و سه پل برای مدتی متوقف گردید. در همین راستا در زمستان 98 سرپرست هیات کاوش باستان شناسی، خبر از وجود لایه های تاریخی قاجار، صفوی، ساسانی و حتی بقایای باستان شناسی 4000 ساله داد! (مهر به نقل از جاوری، 139) مسئلهای که بار دیگر لزوم وجوب این بررسی دقیق را یادآوری کرد. این در حالی است که پیش ازاین مسئولان باستان شناسی میراث فرهنگی اصفهان از نبود هیچ گونه لایه تاریخی در این محور و نبود هیچ الگوی طراحی منظر سخن میگفتند. (مهر به نقل از علیان، 1397)
خوان ششم: طراحی جزءنگرانه با کم توجهی به الگوی منظر پردازی تاریخی چهارباغ
در طرح ارائه شده برای بازطراحی معماری منظر محور چهارباغ عباسی عمدتاً بدون توجه به باززنده سازی الگوهای منظرهپردازی این محور(که بخش قابل توجهی از آنها در طرحها، گراورها و استاد تاریخی موجود است) با مصالح و جزئیات آبراه و مبلمان جدید (و بعضاً آماده در مدلهای سه بعدی) اقدام به بازطراحی مهمترین پیاده راه تاریخی ایران کرده اند.
علاوه بر انتقاد جدی از عدم مطالعه، عدم وجود پیوست فرهنگی و انطباق الگوی تاریخی طراحی منظر خیابان چهارباغ (به عنوان الگوی ایرانی منظر شهری)، عدم وجود طرح راهبردی مشخص برای باززنده سازی الگوی انتظام فضایی چهارباغ با نگاه به احیاء بدنه چهارباغ و تعیین وضعیت پلاک ها (اصلاح، تجمیع و تفکیک با رعایت ضوابط میراثی) انتقاد جدی دیگری است که به تصمیمگیران، برنامه ریزان، طراحان و مجریان وارد است. گویی شهرداری تنها پیادهراه سازی و تغییر کفسازی این خیابان را در دستور کار قرار داده است و نسبت به احیاء این خیابان و سازمان فضایی آن بی توجه بوده است.
خوان هفتم: از دفن میراث ملی تا لزوم اصلاح در حین اجرا
با رسیدن طرح به مرحله اجرا نگرانیهای جدی در خصوص عدم کاوش صحیح لایههای تاریخی و نحوه اجرا در کنار کیفیت و نوع جزئیات و مصالح به کار رفته در این پهنه مطرح گردید.
اصرار طرح بر اجرای این جزئیات و مصالح علی رغم عکس های تاریخی و گراورهای فراوان از انتظام فضایی، جوی ها آب و عرصههای باز چهارباغ و تعجیل در اجرای آن مسائلی است که همواره موجب انتقاد کارشناسان و حرفهمندان شده است. درواقع شهرداری طرحی را ارائه کرده است که گویی برمبنای سلیقه (دست چندم) طراحانه و بدون توجه به این اسناد به انتخاب مصالح و طراحی آبراههها، حوضها و مبلمان این منطقه منجر شدهاست.
مسئله مهم در رابطه با اجرای این طرح، عدم توجه به لایهها و آسیب به بخش های زیرین بوده است تا جایی که بر اساس تصاویر و گزارشات در حین کار به لایه آجر فرشها و بتنهای اجرا شده درزمان پهلوی برخورد کرده اند و در زیر آن مجدداً به آجرفرشهای قدیمیتر رسیده اند، اما نسبت به حفاظت یا الگوبرداری از آن بی توجه بودهاند.
شاید این بخش از مصاحبه روزنامه سازندگی با شهردار اصفهان، توضیح کاملی در راستای رویکرد شهرداری در این پروژه باشد: “نوروزی همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا در برنامه ساماندهی چهارباغ، احیای چهارباغ صفوی، قاجاری یا دوره پهلوی درنظر گرفته شده است، میگوید: «چنین نیست و اصلا برنامهای برای احیای چهارباغ در هیچ دورهی تاریخی مشخصی را نداریم، بلکه بحث تنها ساماندهی محور چهارباغ برای تبدیل این خیابان تاریخی به مرکز گردشگری است” (سازندگی به نقل از نوروزی، 1398)
مساله دیگر در مورد اجرای این طرح استفاده از بتن و بتن مسلح برای زیر سازی بخش هایی از این محور بوده است که موجب اعتراض جدی اکثر کارشناسان در دفن لایه های تاریخی و آسیب به گنجینه درون این بستر شدهاست.
صحت هشدارها و انتقادات باعث شد که شهردار ضمن عقب نشینی و پذیرش انجام اصلاحات در طرح از امکان تکمیل در بازهای 5 تا 10 ساله سخت بگوید.
در همین راستا طاهری معاون میراث فرهنگی اصفهان ضمن اشاره به لزوم رعایت اصل برگشت پذیری در طراحی این محور از این موضوع سخن گفت که:” حتی ممکن است در آینده به این نتیجه برسیم که تمام این کارها اشتباه بوده و باید تمام روسازیها و بتنریزی را برداریم.” (ایلنا به نقل از طاهری، 1398)
در نهایت میتوان آنچه به نظر مغفول مانده است را اهمیت و ظرفیتهای جدی و اساسی معماری منظر و ریشههای تاریخی این محور به عنوان مهمترین محور تاریخی – گردشگری شهری ایران ( وبرخوردار از الگوی کاملاً ایرانی) دانست. انتقاداتی که بخش وسیعی از متخصصان میراث، منظر و معماری اصفهان ضمن اشاره به آنها، نادیده گرفتن پی رنگ منظره پردازی چهارباغ (از نحوه طراحی تا انتخاب مصالح) را یادآوری کرده و اظهار میدارند که به ظرفیت بازسازی و توسعه پلاکهای چهارباغ به عنوان محور فرهنگی گردشگری بی توجهی شده است و این محور در حال تبدیل به Street Food و خیابانی تجاری است.
منابع:
- محمدرضا شایسته و منصور قاسمی. (۱۳۸۳). اصفهان بهشتی کوچک اما زمینی، انتشارات نقش خورشید، اصفهان
- اردو، رضا. (1397). چهارباغ اصفهان از نگاه سفرنامه نویسان خارجی، پایگاه اینترنتی گردشگری کجارو
- هیچ لایه باستانی در چهارباغ وجود ندارد، (تیر 1397). خبرگزاری مهر
- مخدوش شدن برخی از لایههای تاریخی چهارباغ به نام ساماندهی، (اردیبهشت 1398). خبرگزاری ایلنا
- درختان خيابان چهارباغ قطع شدند. (اردیبهشت 1385). خبرگزاری ایسنا
- فاصله مترو از سی و سه پل اصفهان یکصد متر است، (اردیبهشت 1386). روزنامه دنیای اقتصاد
یک پاسخ
باسلام
مطالب ذکر شده کاملا درست و مستند ذکر شده بود. البته درباره منظرسازی چهارباغ ذکر این نکته ضروری است که به تنها نشانه تاریخی این خیابان که در حال حاضر در منظرسازی پررنگ شده است جوی آب میانی و حوض ها و آبشارهایی است که شاردن نیز به آنها اشاره نموده است. البته درباره جانمایی درست آنها مشکوک هستم.
نکته دیگری که نویسنده محترم بدان اشاره نکرده اند وضعیت کنونی درختان در منظرسازی است. باتوجه به عدم هماهنگی ایجاد شده در سطح تراز پیاده راه با باغچه های میانی، در بسیاری از جاها سطح خاک و ریشه درخت از سطح کفسازی بالاتر بوده و کاملا غیر اصولی مهار شده اند. این مهم باعث می گردد شاید در آینده ای نه چندان دور شاهد خشک و یا کج شدن تعدادی از درخت ها باشیم.
باتشکر