درحالي كه سال ها مي گذرد و جوامع بشري روز به روز از تفكر اقتدارگرا دورتر مي شوند، در مديريت شهري تهران اتفاقات ديگري رقم مي خورد. طرحهای خلقالساعه در شرایط بد مالی شهرداری طرح میشود. حذف پل حافظ چرا در اولویت جدي براي مديريت شهري تهران است؟
اگر برداشتن پل مشكلات ما را در زمينه منظر شهري اين محدوده برطرف مي كند چرا در مورد عنصر جايگزين، اطلاعاتي به مردم داده نميشود؟
نگاه مدیریت شهري معطوف به زيباسازي ظاهر شهر است و روابط پيچيده اي كه منجر به تولید منظر شهري زيبا مي شود كنار گذاشته مي شود .
چگونه ممكن است بدون برنامه مشخص و تعريف مشكل اصلي در خصوص اين پل ، كه چهل سال در منظر شهري و حل مشكل ترافيك اين منظقه نقش داشته تصمیم گرفت؟ و بعد به دنبال دلايل منطقي براي توجيه اين بي تدبيري گشت ؟!
آیا این هم یک پروژه عمرانی دیگر مثل حذف پل گیشا نیست که پیمانکار آن روی دست شهرداری گذاشته؟
آيا اين بي كفايتي و حاصل تفكر اقتدارگرا نیست که بدون منطق تصميم مي گيرد و اقدام مي كند و بعد به دنيال توجيه آن میرود؟
قبل از تصميم به برچيدن پل باید برنامه آينده منظر شهري در اين منطقه ارائه شود.
اين نوع تصميم گيري در مديريت شهرتهران سرمايهي ملي را تهدید، منظر شهر را تخریب، آسایش ساکنان را سلب و در نهایت اعتماد عمومی را مخدوش مي كند.