رسالت ورودی های کلانشهر چیست؟
به تازگی یادداشتی در ارتباط با وضعیت نابسامان ورودی های شهر تهران در روزنامه همشهری منتشر شده است که در آن ورودی های شهر را به عنوان ویترین شهر معرفی کرده و معیارهایی برای رسیدگی به آنها مطرح نموده است. در این یادداشت اشاره شده که «مبادی ورودی و خروجی شهر تهران، زیبنده این کلانشهر نیست؛ نه المانی در حد و قواره پایتخت کشور دارد و نه در بیشتر ورودی ها آسفالت و خطکشی های مناسب و جای سازه های تبلیغاتی مدرن و فضای سبز هم برای درنگ مسافران خالی است.
اغلب هم جدول کشی های مرتب، گاردریل های منظم یا پهلوگاه های عریض ندارند. علاوه بر همه این ها، منظری که به زیبایی محیط جاده ای شهر بیفزاید هم وجود ندارد و البته زباله هایی که مسافران در حوالی عوارضی ها و ورودی ها رها کرده اند نیز اوضاع را بدتر می کند» (همشهری، 11 مهر 1400).
موضوع اشاره شده در این یادداشت از دو جنبه قابل بررسی است. جنبه اول که ظاهر مسئله و سطحی تر است موضوع بهسازی فیزیکی محیط به صورت حداقلی در قالب اقدامات خدماتی از جمله جمع آوری زباله ها، تمیز کردن محیط، تعمیر و احداث آسفالت مسیرها و جاده ها، جدول کشی یا نصب گاردریل ها و … است. لایه عمیق تر که موضوع طراحان منظر است، تعریف ورودی شهر به مثابه عنصری جهت ایجاد هویت مستقل برای منظر شهری است.
ایجاد حس حضور در شهر، یکی از مهمترین کارکردهای ورودی شهر است. شاخص بودن ورودی شهر، فارغ از تشخص کالبدی آن بیشتر در تشخص معنایی آن نهفته است (باقری و منصوری، 1397).
در شهرهای تاریخی ایران، به واسطه شرایط و محدودیت های طبیعی و ساختار شهرها، سلسله مراتب ورود به شهر از هر دو بعد عینی و ذهنی مخاطب را آماده حضور در شهر می کرده و ورودی به عنوان بخشی از شهر، نماینده شهر بوده است. با گسترش شهرها و به ویژه توسعه حمل و نقل موتوری، ورودی شهرها کمرنگ شد و به تدریج خوانایی خود را از دست داد.
شهر تهران، به عنوان پایتخت ایران، در حال حاضر با 7 ورودی اصلی به شریان های شهری، در هیچ نقطه ای مخاطب را آماده ورود به شهر نمی کند. هرچند توجه به این موضوع در یادداشت روزنامه همشهری نکته مثبتی محسوب می شود، اما معیارهای ارائه شده در این گزارش قابل تأمل است.
شاخصه هایی که برای ورودی شهر مطرح می شود همچون فضای سبز مدرن یا تابلوهای تبلیغاتی و … نشانه ابهام و ناآگاهی درباره موضوع ورودی و شیوه برخورد با آن در شهر معاصر است. توجه به ابعاد معنایی ورودی که می بایست در اولویت نسبت به بعد فیزیکی آن باشد، نادیده گرفته شده است. هرچند تقویت عناصر نشانه ای برای ایجاد تشخص مکان ورودی ضروری است، اما لازم است این تشخص متناسب با نشانه های هویتی شهر و بازگو کننده معنای خاصی برای شهروندان باشد و عاملی برای تداوم هویت منظر شهری و تشخص آن در مکان ورود به شهر تلقی شود.
رسیدگی به موضوع ورودی های شهر تهران، در لایه اول با مجموعه ای از اقدامات خدماتی و ضروری با بهسازی وضع موجود، قابل رسیدگی خواهد بود؛ اما در خصوص تعریف منظر ورودی و تعیین شاخص هایی برای شکل دهی به آن، اقدامات بنیادی تری لازم است. نگاه منظرین به موضوع ورودی، توجه به هویت شهر تهران معاصر، ویژگی های منحصر به فرد منطقه ای هر ورودی شهر، شرایط زندگی امروزی، عبور و مرور خودروها و … از الزامات و معیارهای طراحی و تعریف ورودی برای شهر تهران در لایه عمیق تر محسوب می شود.