درک مخاطب از پیاده راه
در چند سال اخیر، در شهر تهران با توجه به اهمیت موضوع پیاده روی و در نظر گرفتن فضـای شـهری بـرای انسـان، اقداماتی در زمینه پیاده روی و پیاده راه سازی انجام شده است. آیا برای ایجاد پیاده راه تنها منع عبور خودرو در محدوده کفایت می کند؟
طبق رابطه x=vt، انسان فضا را براساس زمان و سرعت (حرکت) درک می کند و تجربه حرکت در سیمای شهر متشکل از سکانس های فضایی و دید های پیاپی است. در هر حرکتی انسان هم خودش متحرک است که ادراکات او در حال حرکت باعث می شود به تجربیات متغیر و متنوعی از محیط و سیمای شهری برسد، و هم آنها را به صورت متحرک و جاری در زمان می بیند که بستر و زمینه اصلی ادراکات او از زمان را همین محیط و سیمای شهری متغیر و متحرک در امتداد مسیر می سازد.
به عقیده اپلیارد و لینچ، مسیر عامل تنظیم کننده دیدها است و از سمت دیگر می توان بر اساس سرعت در مسیر سه نوع دید را تعریف کرد (Nijhuis, 2011):
- دیدگاه در حرکت صفر (ایستا): ایستادن یا نشستن، درک از یک صحنه ثابت؛
- دید با حرکت کند؛
- دید با حرکت سریع.
که هر سه حالت بر زاویه دید و حالت تمرکز (فوکوس) تأثیر گذار است به عنوان مثال با افزایش سرعت، زاوید دید کاهش می یابد. از طرف دیگر میدان دید انسان در حالت افقی و عمودی محدود است.
فرد در طول مسیرش با رویدادهای میانی مواجه است که لحظه به لحظه او را به سمت آینده می کشاند و تعریف درست مقصد، مسیر، هدایت کنندگی هنگام طراحی به طراح کمک می کند مقصد را در دور دست خود مقابل چشم انسان بیاورد و او را به سمت خود بکشاند، می تواند مقصد را از نظر او پنهان کند و ایستگاه های نظاره خلق کند و بدین ترتیب او را میان گذشته و آینده معلق نگه دارد.
هر سناریوی حرکتی، یک بخش از سیمای شهر و مجموعه ای از نقاط اوج و حضیض ها، گره ها، مکث و سکون ها، تأکیدها، توقف ها، دیدهای متنوع و متفاوت، قاب ها و مفصل ها و … را تشکیل می دهند. این رویدادهای میانی برای ناظر هر کدام مقطعی از زمان هستند که در مجموع با یکدیگر سکانس های مختلف این سناریو را ایجاد می کنند.
نحوه تقسیم طول هر مسیر به سکانس های مختلف و چگونگی تعریف هر سکانس، سلسله مراتب سکانس ها نسبت به یکدیگر و اتفاقات هر سکانس، چگونگی تبدیل سکانس ها به یکدیگر و مفصل بندی آنها با یکدیگر، بخش بسیار اساسی طراحی مسیر بر اساس مؤلفه های حرکت و زمان است و از آنجایی که دیدهای پیاپی، تجربه زمان و حرکت در محیط را وضوح می بخشند، توجه به توالی این رویدادهای پیاپی و سکانس بندی آنها می توانند در تعریف سناریوی تجزیه زمانی حرکت، کارگشا و بسیار ضروری باشد.
در حقیقت، بر حسب اینکه شکل، نوع و ماهیت حرکت ناظر در یک محیط چیست و چه ویژگی هایی را می طلبد، تعریف سناریوی مسیر تحت تأثیر قرار می گیرد، حرکت مستقیم، حرکت پر پیچ و خم، زاویه دار یا منحنی و … هر کدام از دیگری متمایز است. حرکتی که با توجه به ماهیت سبز راهی مسیر به قصد گردش و تفرج صورت می گیرد با حرکتی که به مقصدی مشخص طی می شود، حرکتی که در روزمرگی و یا به عنوان گردشگر و بازدیدکننده از آن انجام می گردد، متفاوت بوده و تقاضاهای خاص خود را دارد.
بر این اساس در پیاده راه های میدان شهر ری -حرم عبدالعظیم آنچه اهم بوده، منع ورود خودرو بوده است که تنها کریدور حرکتی ایجاد شوند و در نتیجه ناظر سیمای شهری را با دید با حرکت تند درک می کند- هرچند که مبلمان هایی با دید تعریف نشده ای تعبیه شده است. اما در امتداد این مسیر، نقاط ایستگاهی -به عنوان مثال کاروانسرا شاه عباسی یا مدخل بازار سنتی- متفاوت وجود دارد که نیاز به دید ایستا یا حرکت کند دارد تا ناظر این ایستگاه های میانی را با جزییات بیشتر قرائت کند و کاروانسرا محوشدگی بصری رخ داده است.
علاوه بر آن در جداره های آن به یکسان سازی با مصالح آجر بسنده شده است و این موضوع که ناظر این عنصر از سیمای شهر را چگونه در فصول مختلف درک خواهد کرد چشم پوشی شده است. با توجه به تصویر 1در پیاده راه بخش جنوبی حرم در امتداد مسیر گیاهان تعبیه شده، اما آنچه آشکار است این گیاهان تونالیته رنگی ایجاد کرده است ولی به دلیل مقیاس کارایی منظر سایه انداز را ندارد.