با وجود آنکه در مهرها استفاده از نقش زن روشی متداول نبوده، نمونه های نسبتاً محدود اما متفاوتی از مهرهای تزیین شده با نقش زن، از ایران باستان یافت شده که نشان دهنده نقش ویژه زنان در مُهرهای دوره ساسانی است.
نظرآنلاین: در عصر ساسانی با حدود 4 قرن حکومت، زن دارای مقام و منزلتی والا بوده که برای اثبات این ادعا میتوان به حضور چشمگیر نقش زن، در آثار هنری این عهد، از جمله مهر ساسانی اشاره کرد. وجود نقش زن در موارد متعدد و حالات گوناگون در مهرهای به جای مانده از آن روزگار نشان از آن دارد که نگرش جامعه نسبت به زن دچار تحول شده است. بر روی مهرها، نقش زن به صورت های مختلفی دیده می شود که در اکثر موارد با ملکه یا آناهیتا مرتبط هستند. اعتقاد به ایزدبانو از گذشته های دور در ایران متداول بوده است. در دوره های پیش از ساسانی از جمله عصر هخامنشی، زنان به ندرت به تصویر کشیده می شدند.
آناهیتا، کهن الگوی زن ایرانی و ایزدبانوی آب ها که در آیین های ایران باستان، جایگاه مهمی داشته و قدمت ستایش او به پیش از زرتشت میرسد؛ در وصف او و زیبایی زنانه و مادرانه اش بسیار گفته اند. او با صفات نیرومندی، زیبایی و خردمندی، به صورت الهۀ عشق و باروری در می آید، زیرا چشمۀ حیات از وجود او می جوشد و بدینگونه «مادر-خدا» نیز میشود. آناهیتا، به معنی پاک و پاکیزه و صاف آمده است که در پهلوی اناهید، در ارمنی اناهیت و در فارسی ناهید شده است. آناهیتا از جمله خدایان متعدد آریان ها بوده که با ظهور زرتشت از جایگاه خویش سقوط کرده و آیین زرتشتی جایگزین آنان شد. از جمله ایزدانی که مقام والای خود را بعد از اهورامزدا نیز حفظ کرد، آناهیتا بود که مقامی ارزنده یافت و حتی در اوستا از او به بزرگی و به عنوان بانوی زایش و تولد یاد شده است. نام آناهیتا، بلافاصله پس از اهورامزدا و پیش از میترا (مهر) ذکر می شود که نشان از جایگاه ارزندۀ این ایزد بانو دارد.
جایگاه زن در دورۀ ساسانی
بررسی جایگاه سیاسی و اجتماعی زنِ ساسانی، برای شناخت بهتر آثار هنری مربوط به این عصر با نقش زن امری ضروری است. در این باب، مطالعه وضعیت و جایگاه زنان ساسانی نشان میدهد، موقعیت آنان در جامعه ایران-دورۀ باستان، تا حد زیادی وابسته به جایگاه طبقاتی آنان بوده است. از سوی دیگر، دین یک جامعه نقش مهم و به سزایی در ترسیم فرهنگ و سیاست های یک جامعه دارد. از اواسط دورۀ ساسانی که آیین زرتشت به عنوان مذهب رسمی اعلام شد، واکاوی دیدگاه متون زرتشتی به زنان می تواند تا حدی مشخص کننده وضعیت آنها در عصر ساسانی باشد. در آیین زرتشت، نسبت به زنان دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. باور زرتشتی، زن و مرد را هم شأن هم دانسته و زن را به عنوان یک گرونده به دین زرتشتی که وجدان وی مورد خطاب است میشناسد. بنابر دیدگاه گاهان، زن آزاد است که در پرتو خرد و شناخت خویش، آنچه را بهتر داند، برگزیند. در بخش هایی دیگر از اوستا، هرجا از روان مردان پاک و پرهیزگار سخن به میان آمده، بلافاصله روان چنین زنانی بیان شده و به آنها نیز درود فرستاده شده است
در متون دینی مربوط به این عهد، علاوه بر نگاه مثبت به زن، در مواردی نگاه منفی نیز مشاهده می شود. در میان اینگونه متون دینی، میتوان به کتاب «بندهش» اشاره کرد که در بخش 9 آن چنین آمده که اورمزد ناتوان بود که مخلوق دیگری غیر از زن برای فرزندآوری بیافریند، اگر می توانست جز این کند، همان میکرد. به نظر میرسد، در ذهن موبدان یا مردان، زنان در قلمرو اهورایی قرار نداشته و به منزلۀ مخلوقاتی نگریسته می شدند که میتوانستند، نظیر همتای خود در اسطورۀ زرتشتی، که دیوزنی به نام «جهی» دختر اهریمن است، جامعه را ویران کنند.
از سوی دیگر «در رأس زنان جامعه، بانوان خاندان شاهی قرار داشتند. زنان درباری مانند ملکه و مادر شاه، در تصمیم گیری و فعالیتها آزادتر بودند. آنان همراه شاه سفر کرده و در مناسبت های رسمی دربار شرکت میکردند؛ همچنین با وجود خطرات، شاه را در جنگ ها همراهی میکردند. براساس برخی از نقش برجستههای موجود نیز، حضورشان در بزم های شاهانه به چشم میخورد. این زنان در شکار، بزمها و همینطور باده گساری در کنار مردان شرکت میکردند. دو زن نیز در سدۀ 7 میلادی، به مقام پادشاهی رسیدند؛ ملکه پوراندخت و ملکه آزرمیدخت که به عنوان یگانه بازماندگان مشروع خاندان ساسانی به این مقام رسیدند. حضور اینگونه زنان در محافل سیاسی و میدان های نظامی، گویای پذیرش نسبی موقعیت و مقام زنان درباری در ساختار سیاسی-اجتماعی این دوره است.
استفاده هنرمندان ساسانی از نقش زن، در آثار به جای مانده از آن روزگار کاملاً مشهود است؛ از اینرو، با نگاهی عمیق به آثار این دوران که بسیاری از مظاهر زندگی و شکوه زنان را به تصویر کشیده میتوان به اهمیت و جایگاه والای زن به ویژه زن درباری پی برد. با دقت در نقش زن، جزییات چهره، نوع پوشش، آرایش موها و زیورآلات استفاده شده و شیوۀ تزیینات، میتوان مفهوم هر اثر را مورد ارزیابی قرار داده و جایگاه زن حاضر در اثر را تا حدود زیادی تشخیص داد. تصویرنگاری این بانوان بر روی سکه و مهر، به عنوان ملکه در کنار پادشاه، نیز بر داشتن چنین جایگاهی تأکید میکند.
به طور کلی، «آنچه از نقوش بانوان در آثار مختلف از جمله سنگ نگاره، سكه، مُهر و ظروف به چشم میخورد مربوط به آناهيتا و بانوان درباري است و میتوان زن در هنر ساسانيان را الهام يافته از آناهيتاى پاك و مظهر عشق و بارورى دانست، اما بايد توجه داشت كه مردم در آن زمان از بالادستان خود تقليد ميكردند. بنابراين با مطالعۀ ويژگي هاي تصويري اين زنان، مي توان تا حد زيادى به زيبايى شناسى زنان عصر ساساني نیز پي برد.
هنرمندان ساسانی مانند گذشتگان خویش از سنت واقع نمایی در ترسیم جزییات نقوش تزیینی، شکل و قالب لباس و آرایش سر و صورت پيروی میکردند؛ اما در نمایش چهره ها از تیپسازی استفاده میشده، چنانکه تفاوتی در چهره آناهیتا و ملکه دیده نمیشود و یا چهرۀ شاه و اهورامزدا تفاوتی ندارد. آنچه موجب تمایز و شناسایی در شخصیت ها بوده نوع تاج و ویژگی های آن است. این خصوصیات ذکر شده از زن ساسانی را در آثار مختلف از جمله سکه ها، مهرها و بعضاً نقش برجسته ها شاهد هستیم.
زنان در مُهرهای دوره ساسانی
در دورۀ ساساني، حكاكي بر روي سنگ هاي نفيس و يا نيمه نفيس برای تبدیل آن به مهر بسيار مرسوم و این مهرها مورد استفاده عامه مردم بوده اند.
در عهد ساسانی، مهر براي یک مقصود يا تلفيقي از سه هدف مشخص استفاده میشود: ممکن است از سند یا شيء مهر شده یا صاحب آن در برابر تأثیر عوامل نحس فراطبیعی حفاظت کند؛ ممکن است شناسای تملک باشد، و یا تسهیل و تصدیق اصالت به صورت جایگزین امضاء یا تأیید امضاء باشد.
در مورد كاركرد مهرهاي ساساني برای پادشاهان نیز، بايد گفت كه پادشاهان چند مهر مختلف داشتند و از هركدام، براي تأييد فرماني استفاده ميكردند؛ در واقع، آنان كيسه كوچكي را پر از نمك ميكردند و به سند ميبستند و با نگين سلطنتي مهر ميكردند و اين علامت، غيرقابل نقصبودن پيمان محسوب مي شده است.
نکته قابل تأمل در مهرهای ساسانی، وجود نقش زن به صورتهای مختلف است. که در اکثر موارد با ملکه و سپس آناهیتا مرتبط هستند. اعتقاد به این ایزدبانو، از قدیمترین ایام در ایران متداول بوده و در دوران ساسانی ملکه نماد زمینی این ایزدبانو محسوب میشود، که تجلی آن را در آثار مختلف از جمله مهرها میتوان یافت. «تصویر زن بر روی این مهرها، به صورت نیمرخ، نیمتنه یک زن (ملکه)، زن ایستاده در حالی که یک شاخه گل در دست دارد و نیز تصویر ملکه همراه پادشاه و نیز مادر و کودک ظاهر می شود.
در میان مهرهای ساسانی، چندین مهر با نام دینک معرفی شده که نام چند تن از ملکه های عصر ساسانی است، «نام دو نفر از این ملکه ها در کتیبۀ بیشاپور اول در نقش رستم، بر بدنۀ کعبه زرتشت حک شده است.
اکنون مهری موجود است که صورت ملکه دینک با لقبش بانبیشنان بانبیشن (ملکه ملکه ها) با حروف پهلوی بر آن کنده شده است. این بانو تاجی بر سر دارد که بر فراز گیسوانش به شکل گویی با نوار کوچکی بسته شده است و گوشوارهای که دارای سه مروارید است در گوش و گردنبند مرواریدی در گردنش دیده میشود و گیسوان مجعدش به چندین رشته بافته و فروهشته است
در این مهر، ملکه به صورت نیم تنه و از نمای نیمرخ، با جزییات و تزیینات، با ظرافت و با سینه برجسته و در حالی که سمت راست را نگاه میکند، نشان میدهد که در صورت استفاده از مهر، اثر و جای مهر معکوس و نیمرخ او به سمت چپ خواهد شد. وجود مهرهایی از این دست که متعلق به زنی در نقش ملکه بوده، نشان دهندۀ جایگاه ويژه زنان درباری، در امور حکومتی عهد ساسانی است.
بر همین زمینه طرح و شکل، مهری دیگر از دوران ساسانی از جنس عقیق کشف شده که با مهر ملکه دینک شباهت های آشکاری دارد و احتمالاً این مهر هم همین ملکه را نشان میدهد.
در اطراف طرح زن، که لباس، جواهرات و آرایش موی مجلل دارد، کتیبه وجود ندارد، بلکه با برگ نخل و هلال ماه تزیین شده است که نمادهایی هستند که به نوعی با مفاهیم برکت و حاصل خیزی مرتبط دانسته میشوند. تقریباً در تمام تصاویر مربوط به هنر ساسانی، زن با سینۀ برجسته و جزییات ترسیم شده است. برجستگی سینه نیز اشاره به باروری دارد که وجود هلال ماه در این مُهر نیز نمادی از باروری و حاصلخیزی و تأکیدی بر این ادعا است.
مهر دیگر ساسانی، متعلق به «یزدان فرای شاپور» یکی از همسران شاپور سوم است که از نوعی عقیق ساردونیکس ساخته شده و تصویر با کیفیتی از یک زن با خصائص بارز حکاکی سلطنتی ساسانی است.
جزییات چهرۀ زن حاضر بر این مهر آشکار و موهای بافته و تاجی مجلل بر سر دارد که اشاره بر مقام او بهعنوان ملکه ساسانی دارد.
در مهر بیضی شکل دیگر، با جنس عقیق جگری رنگ، تصویر حکاکی شده نیمتنه زن و مردی که احتمالاً پادشاه و ملکه هستند دیده می شود.
برخلاف مهرهای دیگر که بررسی شد، این دو نیمرخ نبوده و بهسمت روبهرو هستند. تصویر سمت چپ، یک زن (احتمالاً ملکه) را با تاجی بر سر و با گوشواره و گردنبند مرواریدی نشان میدهد. در سمت راست، یک مرد (احتمالاً پادشاه)، با ریش بلند و کلاهی بر سر و گوشواره و گردنبند مرواریدی و یک گردنبند بلندتر و بهشکل مدال وجود دارد. در بالای مهر، یک کتیبه دو خطی به زبان سغدی حک شده که ترجمۀ آن، «ایندامیک، ملکه زاکانتا» است.
در یک مجموعه خصوصی در کتابخانه ملی پاریس مهری وجود دارد بهنام بانو هدگردخت، که گلی در دست دارد (تصویر 5). نقش این زن مانند زنانی است که در سنگهای محکوک یونان و ایرانی یا در لوحههای زرین گنجینه جیحون دیده میشود». در این مهر زن، گل نیلوفر در دست دارد که نماد گیاهی آناهیتا و احتمالاً اشاره به ایزد بانوی آبها و باروری دارد. در اطراف نقش زن اسم او نیز نقر شده است.
در مهری بیضی شکل قهوهای رنگ و سوراخ شده با جنس خالسدونی، مربوط به اوایل دورۀ ساسانی، موجود در موزۀ بریتانیا، تصویری مشابه با مهر قبل را مشاهده میکنیم. این زن احتمالاً آناهیتا است که گُلی در دست چپ و شیی نامشخص در دست راست دارد. در پایین و سمت چپ مهر، شخصیت کوچکی نقر شده که دستار یا تاج بر سر و دستهای خود را روی هم قرار داده است و در سمت راست کتیبه ای به خط پهلوی و با عنوان آرمیندخت وجود دارد. این زن دارای موهایی بافته و بسیار بلند است و لباسی با چین های فراوان بر تن دارد. «حضور آناهیتا با لباس بلند پُرچین و شکن، همچون امواج آب بر سنگ نگاره ها و سکه های ساسانی مشهود است»
در مهر بیضی شکل سوراخ شده دیگری از جنس خالسدونی، تصویری تقریباً مشابه با مهر قبل، اما بدون وجود شخصیت کوچک را مشاهده می کنیم. بر این مهر در زیر گل، طرح یک صلیب یا ستاره، و در سمت راست کتیبهای به خط پهلوی، مشاهده می شود.
«در مهر دیگری، حالت ایستاده و نیمرخ زن با روبان یا روسری بلندی که در دست دارد قاب شده است. او در حال راه رفتن و حرکت به سمت راست و یا به احتمال زیاد، در حال رقصیدن است. از نظر ظاهری، موضوع یک دختر رقصنده است؛ اگرچه باز هم آناهیتا دانسته میشود. این نقش به وضوح به شمایل های پیچیده تر و مربوط به بزم که بر کوزه های ساسانی هستند، شبیه می شود که احتمالاً به عنوان ظرف شراب مورد استفاده قرار میگرفتند». در این مهر، تزیینات کمتری مشاهده شده و زن دیگر لباس پُر چین بر تن ندارد و در اطراف مهر کتیبه یا نمادی مشاهده نمیشود.
میان مهرهایی که بر روی آنها تصویر زنان را مشاهده میکنیم، گروهی دارای نقش یک زن و کودک در حالت های ایستاده و نشسته و یا در حالی که زن، کودکی را در آغوش دارد، است. احتمال میرود که این مهرها به مسیحیانی که در نقاط مختلف ایران زندگی میکرده اند متعلق بوده و نقش حضرت مریم و مسیح کودک را بازنمایی کرده باشند. گیرشمن این اثر مهر را، صحنه بزمی که در آن مادر و دختری بهتصویر کشیده شدهاند معرفی کرده و آرتور پوپ آن را آناهیتا میداند.
وجود حلقه عهد و پیمان و سه غنچه گل، مانند نقش سه مروارید به شکل اشک در هنر ساسانی سابقه دارد که این گل سه شاخه یا مروارید سهتایی اشاره به سه اقنوم اهورامزدا، آناهیتا و مهر دارند.
در این مهر نیز، به آرایش مو و جزییات چهره توجه شده است. کودکی که روی پای زن قرار دارد برخلاف نظر گیرشمن و به دلیل نشان دادن جنسیت در بازنمایی های هنرمندان ساسانی، به نظر فرزند مذکر اوست که حلقه ای در دست دارد که سه غنچه نیلوفر به آن متصل است و همراه با مادر در مراسم بزمی احتمالاً شاهانه شرکت کرده است؛ این موضوع همانطور که پیشتر اشاره شد، گویای شرکت آزادانه بانوان در مراسمی چون مهمانی است.
از میان مهرهایی که در بردارندۀ مضمون ازدواج است، میتوان به مهر عقیقی اشاره کرد که در موزۀ بریتانیا نگهداری می شود. در این مهر، در حالی که مردی بر روی تخت تکیه زده، زنی با جام شراب و یک کاسه به سمت وی می آید. احتمالاً این دو زن و شوهر هستند و نه ارباب و خدمتکار. مرد کاسه را در دست داشته و دستان خود را به نشانه احترام به زن بلند کرده است.
در مهری بیضی شکل و قرمز رنگ با جنس خالسدونی، مربوط به اوایل دوره ساسانی، که از لحاظ تصویری مشابه با مهر بررسی شده قبلی است، زن و مردی (احتمالاً پادشاه و ملکه) را نشسته بر تخت یا نیمکت مشاهده میکنیم که تاج گل زناشویی یا حلقه ای را بین خود نگاه داشته اند.
در نهایت می توان گفت یکی از ویژگی های بارز مُهرهای عهد ساسانی، که تا پیش از این عصر کم سابقه بود، استفاده چشمگیر از نقش زن بر روی آنها است. بیشتر مهرهای بر جای مانده از این زنان، متعلق به ملکه و زنان درباری است که اشارۀ مستقیم به مقام و منزلت والای او در این عهد دارد، هرچند که واردشدن نقش زن به آثاری همچون مهر، خود تأکیدی بر این ادعاست؛ اما در کمتر موردی، زن غیر درباری در مهرها مشاهده میشود، که بدون تردید اشاره بر جایگاه افراد با توجه به ساختار طبقاتی آنها در این عهد دارد. تقریباً در تمامی مهرها، نقش زن به صورت نیمرخ و نیم تنه نقر شده و جزئیات چهره ها، آرایش و تزیینات کاملاً مشخص و بارز است و حتی میتوان برخی تفاوت های فردی را در چهره ها مشاهده کرد و بین زنان حاضر بر مهرها تفاوت قائل شد. در این قبیل مهرها، هنرمند عهد ساسانی تلاش کرده تا با توجه بهجزئیاتی همچون نوع آرایش موی سر، شکل و تجملات تاج ها، زیورآلات و چهره، ملکه ای را از دیگری متمایز کند.
برگرفته از مقاله «بررسی نقش «زن» در مُهرهای دورۀ ساسانی» نوشته رزا بهوند، منتشر شده در شماره 35 نشریه هنر و تمدن شرق. برای مشاهده متن کامل این مقاله می توانید اینجا کلیک کنید.