اطلس منظر؛ راهگشای یکپارچگی مدیریت و پایداری توسعه ایران
تابستان 1401 با چندین خبر ناخوشایند حوزه آب همراه بود: خشک شدن دریاچه ارومیه، قطعی آب شهرهای همدان و شهرکرد، اعتراضات کشاورزان اصفهان و .. از دلایل بنیادین مطرح شده در لابهلای اظهارات کارشناسان در چرایی بروز این کاستی ها، عدم توجه به توان بومی و بارگذاری نادرست سرزمین ذکر می شود.
متاسفانه اولویت تخصیص بودجه به حمایت از کشاورزی، انتخاب نوع صنعت رو به توسعه و تعریف انواع طرح های عمرانی به گونه ای بوده که اکنون ضمن عدم رضایت تمامی طرفین مساله (صاحبان کشت و صنعت، مردمان بومی، مصرف کنندگان و مدیران مسئول) زنگ خطر ویرانی سرزمین- به عنوان داشته پایه و اصلی ملت- به صدا درآمده است.
افکار عمومی با یادآوری وظیفه دولت ها در توزیع عادلانه منابع ملی مطالبه ای به حق دارد که می توان آن را در حوزه منظر اینگونه قرائت کرد: چرا به توان بومی توجه نشده و مناطق ایران به نادرستی بارگذاری شده است؟ آیا رابطه ای بین دلایل بروز این بحران ها و توجه به حوزه منظر وجود دارد؟ روش های جاری مدیریتی نیازمند چه تغییراتی است؟ آیا منظر به عنوان یک دانش کلنگر و بالاست در این مورد راهگشاست؟ آیا می توان با هماهنگی تصمیمات مدیریتی حول حفظ ارزش های منظر یک منطقه، از تعارض منافع ضمن اقدامات بخشی و یک جانبه جلوگیری نمود؟
این نوشتار با معرفی اطلس منظر1، تهیه آن را مانند یک پایگاه داده ملی واحد قابل رجوع برای متخصصین دانسته و استفاده از آن را به عنوان حلقه هماهنگی تصمیمات مدیران و نظارت بر آنها پیشنهاد می دهد. اما اطلس منظر چیست؟
اطلس های سنتی عصر روشنگری که مجموعه فیزیکی از لایه های اطلاعات طبقه بندی شده یک حوزه هستد، داده های پایه مرحله شناخت پروژه ها محسوب می شوند. اما نسل جدید اطلس ها، اطلس مفهومی و فراتر از یک منبع شناخت است که با تجمیع لایه ها یک مفهوم بزرگ تر را به عنوان ابزار برنامهریزی تولید می کنند.
اطلس منظر یک سند مصور دانش پایه است که به شناخت بوم و سرزمین به عنوان زمینه تمام برنامهریزی ها می پردازد. “بوم” واحد اولیه و یکپارچه هویتی-جغرافیایی است که باید در تمامی برنامهریزی های منطقه ای و کلان مدنظر قرار گیرد. اطلس منظر با یک رویکرد کلنگر، به روایت واقعی سرزمین و ویژگی های مشترک آن می پردازد و خلاصه ای از ارتباط عوامل موثر بر تغییر شکل مناطق مختلف سرزمین را ارائه می دهد.
اطلس منظر ابزاری ضروری برای مسئولین در مدیریت محیط زندگی مردم به وسعت کشور است. جنبه راهبردی، کلنگر و بالادستی اطلس منظر مشابه طرح های آمایش سرزمین کشور و استان ها است؛ اما حتی در تهیه این اسناد نیز لازم است تا از داده های اطلس منظر استفاده شود.
تعیین راهبردها و سیاست های توسعه می بایست منطبق بر چیستی هر «واحد منظر» باشد تا پایداری آن تضمین شود. یک «واحد منظر» شامل چهره ای یکسان از عوارض طبیعی است که از مجاورت های آن قابل تمایز است، مانند تپه ماهورهای زاگرس، دیواره بلند البرز، لبه های ساحل شمالی یا جنوبی و …. فرم و اجزای این عوارض نیز بهم شبیه است؛ از جمله گونه های گیاهی و جانوری، کاربری اراضی، سبک زندگی مردم و …
با شناخت ساختارها و ارزشهای هر واحد منظر، مدیران آگاه می توانند با پرهیز از اعمال سلیقه شخصی، ضمن پاسخ به مطالبات اجتماعی، تعارضات طرح ها را کاهش داده و ضمن حفظ ارزش های بومی، منابع را به شکل بهینه ای اختصاص داده و تا حد زیادی از صحت تصمیمات خود اطمینان حاصل کنند.
در شرایطی که سالهاست کارشناسان حوزه های مختلف از ناهماهنگی نهادهای ذینفع در یک منطقه از کشور، عمر کوتاه مدیریت ها و اقدامات جزیره ای و ضربتی شکایت دارند و انواع بحران های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی موجودیت و بقای این سرزمین را تهدید می کند، تهیه اطلس منظر کشوری و منطقه ای بسیار ضروری است. از میان دلایلی که الزام به تهیه اطلس منظر برای ایران را گوشزد می کند، می توان به دو مورد مهم زیر اشاره کرد:
– هرساله نهاد های متولی اقدام به تعریف پروژه ها، اخذ مشاور و صرف بودجه می کنند که در بسیاری از مواقع بخشی از این اقدامات و هزینه ها بصورت موازیکاری تلف می شود. تهیه طرح های مختلف امکانسنجی، طراحی و ساخت در حوزه های مختلف، شامل تکرار بخش های مشابهی از مطالعات با صرف هزینه های مالی و زمانی هنگفت است که در صورت وجود یک مرجع شناخت و ابزار برنامهریزی واحد از اتلاف ثروت ملی جلوگیری شود (به عنوان مثال تعریف طرح امکان سنجی احداث یک سد کشاورزی در وزارت کشاورزی با تعریف طرح توانمند سازی اقتصادی مردمان بومی در وزارت کار که ممکن است در صورت شناخت ارزش های منظر منطقه، نتیجه حذف تعریف سد و افزایش توجه به صنعت گردشگری باشد).
– در موارد بسیاری مشاور به اطلاعات مورد نیاز خود از طریق استعلام یا مرور اسناد موجود دسترسی ندارد. در این موارد یا ابتدا اطلاعات پایه گردآوری میشود که این خود موجب تطویل و گران شدن طرح میشود یا اینکه مشاور و کارفرما طی توافقی طرح را با اغماض از این اطلاعات تعیینکننده پیش میبرند (به عنوان مثال اطلاعات گونه های گیاهی بومی منظرین یا شناخت فرهنگ مردمان بومی).
همچنین میزان صلاحیت و تجربه مشاور در کیفیت جمع بندی و نتیجه گیری از اطلاعات دخیل است و ممکن است در تعیین ارزش ها و راهبردهای یک طرح اشتباه شود. در حالیکه طی یکباره و صحیح این مرحله توسط یک نهاد حاکمیتی بالادست، می تواند از انحرافات طرح های خرد جلوگیری کند.
جنس و حجم کار برای تهیه اطلس هر واحد منظر و همچنین دقت و دامنه کار برای تهیه اطلس کشوری یا منطقهای متفاوت است. تهیه اطلس منظر نیازمند همکاری های بین رشته ای و فرآیندی پیوسته است و کاری یکباره و برای همیشه نیست؛ زیرا:
– تغییر جزئی از ماهیت منظر است؛
– روشهای شناخت منظر در حال تکمیل است؛
– ابزار و فناوریهای ثبت دادههای منظر در حال پیشرفت است.
همچنین تکمیل و بهروزرسانی اطلس منظر نیازمند مداومت همکاری همه نهادها در گردآوری اطلاعات است (تهیه اطلس 2800 واحد منظر فرانسه 20 سال بطول انجامیده است). متولی تهیه اطلس منظر دولت ها هستند؛ اما تنوع و پراکندگی داده های پایه مورد نیاز (نظیر اطلاعات اقلیم و جغرافیا، آمارهای جمعیتی، اقتصادی و …)، و منافع کلان، بلندمدت و همگانی اطلس منظر، حمایت و همکاری هر سه قوه از آن را ضروری می کند.
در صورت وجود اطلس منظر تمامی مسئولان و مدیران رده بالا و میانی استان ها و شهرستان ها در تمامی ادارات ملزم به رعایت ملاحظات حفاظتی منظر در تمامی اقدامات موثر بر منظر (کشاورزی و جنگلداری- گردشگری و هنر- اقتصاد- راه و شهرسازی و …) هستند و با ایجاد نوعی شفافیت اطلاعاتی، انواع نظارت قانونی یا مردمی بر تصمیمات پیش از بروز خطاهای غیرقابل جبران میسر می شود.
تهیه و استفاده از اطلس منظر در دنیا امری نوین قلمداد می شود. در سال 2006 کشورهای اتحادیه اروپا ضمن “کنوانسیون منظر اروپا” ملزم به تهیه اطلس منظر شدند. بجز آن آمریکا، کاناد و استرالیا نیز اطلس منظر دارند. با آغاز معرفی موضوع و مطالبه گری متخصصین و آگاه سازی مدیران به اهمیت و فواید اطلس منظر برای حفظ داشته های سرزمینی شاید بتوان امید داشت تا در سال های نزدیک، ایران نیز به جمع کشورهای پیشرو در استفاده از این ابزار برنامهریزی کلان بپیوندد.
پی نوشت
- بخش معرفی اطلس منظر برگرفته از ترجمه کتاب “اطلس منظر؛ سند شناسایی توصیف و ارزیابی منظر”، تهران: انتشارات پژوهشکده نظر. 1400.